یادداشت های دادو

۳۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است


دیروز قبل از ظهر کمی کار شبه طراحی داشتم ؛ یعنی ادای طراحها را درمی آوردم ... طراحی باندازه ی کافی وقتگیر است و شبه طراحی چند برابر آن وقت می گیرد و اگر هر از گاهی تلفن زنگ نخورد یا صدای وانتی دوره گرد کوچه را پر نکند ، آدم متوجه گذشت زمان نمی شود !!

 

  • دا دو

این روزها آرا در جامعه بقدری زیاد شده است که شاید بتوان این برهه از تاریخ را برای ایران عصر تضارب آرا نامید !! یعنی کم مانده است که وزیر از مجری تلویزیونی نقل قول بکند !!! و رساندن نظر درست یا نادرست و یا مغرضانه به یک فوروارد و اینتر زدن خلاصه شده است ...

 

  • دا دو
  • دا دو

سر راهم پیچیدم طرف پارک شاهگلی ، بهرحال من تا میدان شاهگلی می خواستم بروم ، کوتاهترین مسیر رفتن از طریق کوی فردوس بود ولی عجله نداشتم و راه دورتری را انتخاب کردم که هم پیاده روی باشد و هم شاید سوژه ای ...

 

  • دا دو

چیزی که بعنوان آمار بیرون داده می شود منطبق با آن معیار و تفکری است که بر اساس آن ساخته و پرداخته شده است و برای همین اگر قبل از ارائه آمار توضیحات مکفی در مورد فرآیند آمارگیری ارائه نشود ، بیشتر از اینکه اطلاعات به مخاطب بدهد ، فریبنده خواهد بود !!

 

  • دا دو


زلزله آمد همه بهم ریختیم ، برف آمد همه بهم ریختیم ، حادثه ها می آید و همه بهم می ریزیم و ... چرا !؟!؟ مگر نه اینکه همه مان بنوعی دچار بحران روحی شده ایم !! حالا بیشتر از هر زمان دیگری جای خالی وزارت بحران دیده می شود !!

 

  • دا دو


خون به جوش آمدن اصطلاح ناآشنائی برای ما نیست و همه ی ما ( مخصوصا ما شرقی ها !! ) بدلایلی که شاید برای هر کداممان متفاوت بوده باشد (؟!) این مورد را می شناسیم ... تحریک شدنی که باعث جوش آمدن خون بوده باشد می تواند منشاهای زیادی داشته باشد ... خشم ، تعصب ، احساساتی بودن و گاه پایبندی به برخی قواین قومیتی و ...  می تواند از عوامل عمومی این حالت بوده باشد ...

 

  • دا دو

از قدیم گفته اند " هر چیزی به جای خویش نیکوست ! " و ممکن است یک چیز مفید در جای نابجا بسی بسیار زیاد مضر بوده باشد ... مثلا یک پیچ که وظیفه ی نگهداری دارد اگر باز شده و داخل جعبه گیربکس بیافتد منجر به خرد شدن دنده ها و از کار افتادن آن می شود !! وقتی مکانیک جعبه گیربکس را باز کرد و پیچ را درآورد نمی گوید که عجب پیچ اعلائی ، ساخت کشور آلمان هست و ... (!؟) بلکه می گوید پدرسوخته (!) پیدایش کردم !!!!!

 

  • دا دو

دیشب که داشتیم می رفتیم خانه مادرم ، کولاک هم کم کم داشت شروع می شد !! بادِ سرد که بود ، هر از گاهی کمی پودر برف هم قاتی اش می آمد ، در خبرهای هواشناسی آمده بود که تا اواسط هفته ی آینده دما بطور چشمگیری افت خواهد کرد !!

 

  • دا دو

گوشی تان را بردارید و اگر همیشه دستتان هست (!) چه بهتر (!؟) ، به دوست نزدیک یا فامیل دور ( فرقی نمی کند که کدام یک زودتر در یادتان حاضر بشود ! ) پیام بفرستید و بگوئید ( اگر مقدور است !!!) از دوربرشان در آن لحظه یک فیلم یک دقیقه ای بگیرند و برایتان بفرستند ...

 

  • دا دو