یادداشت های دادو

گابن مرا می خواند ...

چهارشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۶، ۰۱:۲۹ ق.ظ

از سالهای دور گوشم به نام گابن آشنا بود ، در زمان مدرسه هم در زمان بی نظمی و تنبلی در زمان تحویل درس متهم به گابنی بودن و گابنیسم می شدیم !! البته شک دارم که معلم های ما در آن زمان اصلا می دانستند که گابن کجای نقشه بوده باشد !!

 

شاید هم می دانستند ؛ چون در اوائل انقلاب در مورد همه ی کشورهایی که انقلاب های ضد استعماری داشتند کتاب و مجله و ترجمه در دست ها دیده می شد !!! یک همکاری داشتیم که در کمد وسایل شخصی اش در کارخانه که عموما برای گذاشتن وسایل چای و ... می باشد یک کتاب داشت که از خودش ضخیم تر و کلفت تر بود و تماما در مورد کشورهای آمریکای لاتین و انقلاب های آنها و اشخاص سرشناس آنها بود ، بنده خدا در آن زمان که به ریخته گری آمده بود جزو معدود دیپلمه ها بود و شاید هم از قسمت ماشین سازی به ریخته گری تبعید شده بود ( ریخته گری زمانی تبعیدگاه ماشین سازی بود و افرادش سوابق چشمگیری داشتند !! ) و معلوم بود که تا زمانی که ما وارد کارخانه ریخته گری شدیم کسی حتی لای کتابش را هم باز نکرده بود ... به او لقب دکتر داده بودند !!

 

چند وقت پیش در اینستاگرام من سر و کله ی یکی پیدا شد با عنوان " فقط تولید گابن " ، خیلی هم به شعارهای متداول ابتدای سال ما نزدیک بود ... هر چند کمی بعد از طرح شعارهای ابتدای سال ، دختر وزیر برای اینکه از سر بیکاری ، دختر فراری نشود (!!) بزرگترین وارد کننده ی لباس های برند ایتالیایی می شود !!! و شعارها در بنرهای عریض و طویل آذین بخش سرکوچه ها و ادارات و میادین ورودی و خروجی شهرها !!!

 

 

البته در این صفحه ی اینستاگرامی تولیدات لباس و تی شرت و برخی از تصاویر قهرمانان ورزشی گابن را گذاشته بودند و خیلی باکلاس تشریف داشت !!! یعنی خیلی دور از ذهنتر برای منی که گابن را در ردیف آخر این جور چیزها فرض کرده بودم ... یک مدت بعد یک صفحه ی دیگر به تورم خورد ( البته یکی از پستهای مرا لایکیده بود !! ) با عنوان " پاول - گابن " و آنجا هم یک رستوران و شیرینی پزی خیلی باکلاس بود که تماشای شیرینی هایش باعث شد چند کیلوئی اضافه وزن پیدا بکنم !!

 

 

خلاصه اینکه ما یک مثل داریم که "دئدی دئدی ملاکه اولار " ، تقریبا که نه ، کاملا متضاد مثل معروفتر " با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمی شود !! " و مطمئنا آنها که مَثَل ما را ساخته بودند به علم روانشناسی و تلقین اعتقاد راسخ داشتند !! و این گونه شد که بعد از سی و اندی سال دوباره گابن آمد و ما را پیدا کرد ... البته این بار نامش را در سایه تیم فوتبال اش شنیده بودیم !!

 

امروز رفتم و در اینترنت درباره گابن مطالعه کردم !! خدا باندازه ی 10 دقیقه اموات اینترنت ساز را رحمت بکند !! و کاشف بعمل آمد که این گابن شاید در ترازوی جهانی از ما سرتر می باشد !!!! اولین کشور در میان جامعه سیاهپوستان و دومین کشور در آفریقا ( بعد از لیبی ! ) سرانه درآمد دارد ... نفت و اورانیوم دارد و اولین کشور در صادرات منگنز جهان است و یک عالمه چیزهای مثبت و سرتر از همه ی آنها اینکه فرانسوی مآب است و این یعنی باکلاس تشریف دارد ...

 

یک اطلاعات جالب اینکه تقریبا همه ی جمعیت آن مسیحی بودند که در این اواخر رئیس جمهورشان تغییر دین داد و مسلمان شد ، در سایه ی آن 3% مسلمان دارد !!

 

 

دوستان پایتخت نشین اگر سفارت گابن را در تهران دیدند ، راهنمائی بکنند که گابن مرا می خواند ...

 

  • دا دو

نظرات  (۱)

سلام و درود بر همشهری دادو

عجبا .. اصلاً فکر نمیکردم گابن اینهمه با کلاس باشه ...
با اجازه تون ده دقیقه هم من به پدر بیامرزی ِ اینترنت ساز اضافه میکنم بابت این اطلاعات جالب !

قول بدین بعد از مهاجرت به گابن هم وبلاگ نویسی رو تعطیل نکنین!
کنف هم لازم داشتین من میخرم میفرستم براتون ...


پاسخ:
سلام
مهاجرت که نمی کنیم ، می رویم کمی کوروش مان را به رخ شان بکشیم و بیائیم !!
یعنی آنجا هم از بیکاری باید مشغولیت برای خودمان دست و پا کنیم ؛ گمان نمی کنم ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی