یادداشت های دادو

اندر حواشی خوابیدن

يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۲۸ ق.ظ

نزدیک دو ماه است که به آپارتمان جدید آمده ایم و هنوز نحوه ی خوابیدنم به آن تعریف منطقی نرسیده است ، بقول خودمان « یوخونون خابین تاپمامیشام » ، ( گشتم و معادلش را در دیکشنری مغزم نیافتم ) !!

 

هر منطقه ای مغناطیس و میدان مغناطیسی مختص خودش را دارد ، مثلا در اتوبان کسایی تبریز ، در مسیر رو به تهران ، بعد از خروجی طالقانی ، در سرازیری باید گاز بدهید تا سرعتتان افت نکند و این بدلیل میدان مغناطیسی محل است که تاثیر شدیدی روی حرکت خودرو ها دارد !!

 

یک استادی داشتیم از نوع ملی مذهبی ها (‌اینجااصلاح صورت گرفته !!‌) ، اصولا به آن دسته افراد دارای تحصیلات مغز خر خورده می گفتیم (‌که نه از سفره معاویه می توانستند بگذرند و نه از صواب نماز حضرت علی !!‌) و این نه بدلیل شق توهین آمیز بودن قضیه که بدلیل تعریف رک از شخصیت آنها بود ... خدا رحمت کند بازرگان را ( منظورم بازرگان داستان طوطی و بازرگان نیست ها ! ) ، همان نخست وزیر دولت موقت که همش از ملانصرالدین مثال می زد و حالیش نبود که دور و برش ملا نشسته و بالاخره بباد فنا رفت ، همین موقعیت نسنجی و رک گوئی نشانه خوراک مغز خر است !! القصه این بازرگان هم خدائیش کمی سواد داشت و در یکسری نوشته سعی کرده بود برخی آیات قرآن را با ریاضیات توضیح دهد !!؟؟

 

مردی (‌عارف تازه کار !!‌)‌ در جوی آب می نگریست و شمس از کنارش می گذشت ، می پرسد چه می کنی ؟ مرد می گوید دارم در آینه آب ، ماه را می بینم ! شمس می گوید اگر مشکل روحی نداشتی برمی گشتی و در آسمان خود ماه را می دیدی !!

 

خلاصه استاد ما همیشه دوست داشت ، سر کلاس ، هر موضوعی را ربط بدهد به قرآن و تفسیر علمی برایش بتراشد ، برخی معقول می شد و برخی منطقی و برخی را کلا توی خاکی می زد ، ما هم بخاطر نمره راسا تائید می کردیم و زبانا تحسین و قلبا به ریش اش می خندیدیم ... البته اگر بحثی دینی می شد او سریعا جبهه ی روشنفکری چپ چپ می گرفت ، یعنی موضوع باید با سلیقه ی او پیش می رفت !!!!

 

یک نکته ای از ایشان در زمینه خواب یادم مانده است ، قضاوت با خودتان ، می گفت هموگلوبین های خون آهن دارند و موقع خواب خود را با مغناطیس محل تطبیق می دهند ، تغییر محل خواب باعث می شود اختلال در تنظیمات آنها رخ بدهد و ... قرار نیست اگر جایی اسم اش در نقشه ی ساختمان ، اتاق خواب است ، ما حتما آنجا بخوابیم ، چه بسا در پذیرایی خوابیدن (‌با یافتن جهت مناسب ْ‌شمالی - جنوبی - شرقی یا غربی ) خوشآیندتر باشد !! البته یک جریانی هم بود که راجع به کلیه بود و یا کبد که بی ربط به این قضیه نبود و یادم رفته است !!!

 

خلاصه اینکه من ذاتا نمی توانم دمر بخوابم ، چون سینه ی ستبر ورزشکاری باعث بند شدن نفس می شود ، وقتی رو به بالا می خوابم اغلب خوابهای علمی تخیلی می بینم ، وقتی به پهلوی راست می خوابم غذاهای سنتی می بینم و وقتی به پهلوی چپ که می خوابم فست فود می بینم !! البته در حالت خواب به پهلو یک مشکل فنی با بالشم دارم ، بخاطر چند شانه بودن ورزشکاری باید بالش ده سانتی بالا بیاید تا زیر سرم قرار بگیرد و فعلا بالش جک-دار و هوشمند پیدا نکرده ام !!

 

به تعبیر خواب ها مراجعه کردم ، غالبا آپدیت نیستند و از فست فود و جریانات علمی تخیلی سردرنمی آورند ، دیروز چیزی را سرچ کردم و جواب آمد « مشترک گرامی ، شما جزو خواب - بیمارهای خاص محسوب می شوید و باید شخصا به جناب یوزارسیف مراجعه نمائید !! »

 

  • دا دو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی