مناظره دوم
دیروز این مطلب را منتشر کردم ولی نمی دانم از کجا به کجا پرید ؛ این روزها به همه چیز می توان شک کرد !! بدترین موضع گیری در این زمانه این است که خط سوم باشی !! یعنی نه موافق و نه مخالف ...
این چشم سوم بودن ، یکی از نمودهای بارز روشنفکری صحیح می باشد !! یعنی شما چیزی که هست را می بینید نه چیزی که می خواهید ولی همیشه روشنفکرها با مشکل خاصی روبرو هستند ، یکی از ا«ها این است که در جامعه های بدهنجار ( مثل جامعه ی ما ) دو نوع صندلی برای نشستن وجود دارد ، صندلی دوستان و دشمنان !! یعنی شما اگر خط سومی باشید ، چاره ای جز سرپا ایستادن ندارید ؛ آنهم اگر مجال ایستادن داََشته باشید !! چون نشستگان دوستتر دارند تا شما را به طرف خود کشیده و یا به طرف مقابل هل بدهند !!
همه ی کسانی که از مجموع مناظره ی دیروز چیزی دستگیرشان نشد ، صاحبان اندیشه درست و خط سومی هستند !! ولی اگر کسی چیزی دستگیرش شد ، مطمئن باشد که یک صندلی خالی بدست آورده است ، مهم نیست در کدام طرف (!) ولی سرپا نخواهد ماند !!
با این وضع جواب دادن به سوال ، تقریبا یکی دو نفر از شش نفر می توانستند به کلاس بالاتر بروند و مطمئنا اگر سر کلاس این سوال و جواب صورت می گرفت ، یک سال در همان کلاسی که بودند ماندنی می شدند !!! قالیباف شانس آورد که شروع کننده بازی بود ، بلافاصله یک توپ انداخت وسط میدان حریف و همین باعث شد تا دوباره حاشیه ها بیایند و در راس برنامه قرار بگیرند ... خوبی مناظره اینجا بود که هر کسی هر چه دوست داشت می گفت و همه هم خارج از بحث !! کاش مثل دادگاههای کشورهای کفر (!) یک هیئت ژوری در آنجا می نشست و به آقایانی که احساس تکلیف خفه شان کرده است تا بیایند و متولی امور مردم بشوند ، نمره می داد !! هر چند با این شش نفری که از فیلتر گذشته بودند ؛ برای رئیس جمهوری (!) معلوم نبود چه اخلاق مدارانی برای هیئت ژوری انتخاب می شدند !! البته آقای جهانگیری که می دانست در ذهن تماشاچی ها چه خواهد گذشت اشاره کرد که نگاه بد و بدتری نداشته باشند !! وای آنچه در میدان مناظره گذشت چیزی جز بد ، بدتر و زشت نبود !! و به تعبیری " ما رایت الا وقیحا !! "
انتظار بیجای قالیباف این بود که دختر وزیر برود ، بشود دختر فراری !! یک کار آبرومندانه ، در حد و اندازه های دختر وزیر را برایش زیاددیده بود ، همه می دانند که فرزندان بزرگواران غالبا تابعیت های خارجی دارند تا در مواقع ضروری بروند و در آرامش و امنیت زندگی بکنند ... قرار نبود قالیباف با این حرکت مردم فریبانه قاعده بازی بزرگان را بهم بزند !! قاعده ای که احتمالا خودش هم در آن تعریف شده باشد !!
ادعای آقای روحانی برای برشمردن کارهای خوب دولت هم همان اندازه بیجا بود ، انگار کارهای شده خارج از وظایف ایشان بوده و منتی بر سر مردم دارد ، لابد یادشان رفته که ما در سر کلاس دیکته برای کلمات درست نوشته شده نمره اضافی نمی گرفتیم ولی برای کلمات غلط نوشته شده نمره از ما کم می شد !!! در ضمن در زمان انقلاب ، مگر کارهای خوب شاه و وزرا و درباریان لحاظ شده بود !؟ همه را با یک چوب حراج زده بودند !!
ولی دیروز متخصص موتورهای درون سوز ( بقول گل آقای سالهای 71 ) خیلی خوب ظاهر شد و تقریبا دولت جاری را تکاند و سری که به تاسف برای توضیحات مردم فریبانه رئیس جمهور تکان می داد از نیشی که زده بود تاثیر بیشتری داشت !!
آقای طبا ، برعکس موضع گیری بی طرف و خارج از باغ مناظره قبلی (!) این بار در موافقت دولت چنان اصرار کرد که یکی از همکاران ما برایش در دولت آینده ی آقای روحانی ، پست وزارت ورزش را درنظر گرفت ...
آقای قاضی این بار هم مثل دفعه قبل ، سعی در مردمدار بودن و میاندار بودن داشت ... اشاره هایی که داشت بیشتر بدرد محفل خودمانی می خورد تا میدان آبروبرداری !! یک جایی هم از برجام حر زد و آقای روحانی اشاره کرد که شما از انرژی هسته ای چه می دانید !؟ من اگر جای رئیسی بودم می گفتم : " شما مگر برای تولد بچه هایتان ، در خانه کیک زرد می پختید !!! همانطور که شما دانستید ، ما هم یاد می گرفتیم !!! "
خلاصه اینکه مناظره دوم هم پایان یافت تا این نتیجه برای من بدست بیاید که انتخابات پیش رو یک انتخابات تشریفاتی با منتخبی بنام آقای روحانی است و کسانی که در کنار ایشان آمده اند و در مناظره می نشینند فقط دارند معرکه را گرم نگه می دارند ... انتخاباتی که بوی انتخابات فرمایشی از نوع حسنی مبارکی در مصر و یا بشار اسدی در سوریه و یا الهام علی افی در آذربایجان دارد ، بهرحال ما تافته جدابافته ای نیستیم که از دست عقب ماندگی همسایه هایمان بنالیم ، سطح زندگی منطقه ی خاورمیانه همین است !!!
