یادداشت های دادو

میزان نامیزان است !!

يكشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۳۴ ب.ظ

ما خودمان در کارگاه مان انواعی از میزگردها را بمناسبت های مختلف برگزار می کنیم که کمی تا قسمتی شبیه تریبون آزاد است و مسایل روز اجتماعی را در آن به بحث می نشینیم و نه تنها عیار افراد را معلوم می کند بلکه باعث نشاط و دلخوشی می گردد ...

 

دو روز پیش در وقت استراحت ناهار بودیم که یکی از همکاران اعلام کرد که وقتی بچه ها از ناهار برگشتند ، سوالی مطرح خواهم کرد که اگر تو رئیس جمهور بشوی چه کاری را در اولویت برنامه هایت می گذاری ؟ و قرار شد فضا کمی جدی بشود و ببینیم چیز عایدمان می شود یا نه !؟

 

ناگفته نماند که بنده بعنوان تنهاترین سرداری هستم که از ناهار کارخانه نمی خورم و دلایل شخصی خودم را دارم که مهمترین آن بدغذا بودنم می باشد ، یعنی برخلاف برخی " همه چیزخوارها " (!!) به راحتی به هر غذائی لب نمی زنم !! در سنوات گذشته نیز برخی از همکارها به این نتیجه رسیده اند که کیفیت غذا بر قیمت اش ارجحیت دارد و برای همین تعداد ناهار خورندگان در اتاق بیشتر شده است !! ولی هنوز خیلی ها هستند که معتقدند " کوفت باشه ، مفت باشه !! " این طبقه از " همه چیزخواران " ، در جامعه نیز جزو " همه کار کاران " هستند ! و به هر قیمتی روزگار می گذرانند و عمده امید دولت های " ناپاسخگو " به این اقشار نافرهیحته می باشد !! در این مقوله ناعلاح ها و ناچارها را حساب نکرده ام  ... ( اینهم تبصره ای بزرگتر از قانون !! )

 

قرار بود که ابتدا من نظر بدهم تا میزگرد جدی تر دنبال بشود ... ولی بازی جور دیگری رقم خورد !! یکی از همکاران آمد و ما حین ورود او به اتاق بحث را فُوت می کردیم که گُر بگیرد !! وقتی سوال از او پرسیده شد ، انگار که در ماه گذشته ، هزار ساعت به آن فکر کرده باشد ، بدون فوتِ وقت جواب داد : " من قیمت بنزین را می بردم به قیمت قبل از سال 57 !!! " و اعتقاد داشت که با کاهش قیمت بنزین همه ی قیمت ها کاهش پیدا خواهند کرد !!! بهرحال آرزوئی بود وچشم اندازی ...

 

نفر بعدی که وارد اتاق شد ، در جواب سوال نیم لبخندکی زد !! انگار او اعتماد به نفسی که اولی داشت را نداشت و لابد فکر کرده بود که کلاه به این بزرگی ارزش به سر گذاشتن ندارد ؛ حتی در رویا و آرزو !!!! ولی کم نیاورد و به جای اینکه سوال را جواب بدهد ، رفت در مقام شورای نگهبان نشست و نظر داد که " من اگر قدرت دستم باشد ، نمی گذارم کسانی که فساد در پرونده و گذشته شان دارند ، وارد گود انتخابات بشوند !! " البته ادامه نداد که کسی که فاسد نباشد در آن بالا بالاها چگونه برای خودش جا دست و پا خواهد کرد !! خیلی از حضرات حتی از قانون رشد تصاعدی هم تبعیت نمی کنند !!

 

نفر سوم که وارد شد ، فضا صمیمیت بیشتر یافت و کار با خنده دنبال شد !! نظر ایشان صائب تر بود و برای برنده شدن در انتخابات بُرا تر  !!!! شاید " همه کس فهم " نبود ولی " همه کس پسند " بود !! ایشان فرمودند : " من تورم را به زیر صفر می رسانم !! " شلیک حنده از هر طرف بلند شد و هر کسی چیزی گفت مثلا من گفتم : " یک دفعه اقتصاد مملکت یخ نزند !! " ...

 

بعد از من پرسیدند و من گفتم : " من آموزش و پرورش را از زیرمجموعه دولت آزاد می کنم و با این کار دعای 15 میلیون بچه ی بیگناه را که زیر فقر پرورشی و فشار عقده ای معلم ها لهیده می شوند را برای خودم پس انداز می کردم ... تازه هر کس می خواهد با سواد بشود می رود و هزینه اش را می دهد و بجای اینهمه هزار مهندس و مدیر بیسواد ، چند صد تا مهندس باسواد وارد جامعه می شود !! "

 

" میزان رای مردم است. " در ارزشمندی این شعار کسی نباید شک بکند ولی وقتی مردم بدلایل متعددی ، نامیزان هستند آیا باید با ایمان دنبال این شعار راه افتاد !؟!؟

 

  • دا دو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی