یادداشت های دادو

یک عالمه باران

جمعه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۵۳ ب.ظ

از دیروز عصر باران داریم ... گاه یک ریز ، گاه پراکنده ، گاه با شرشر و گاه شاعرانه !! مهم تر اینکه دارد می بارد ، هرچند این بارش ها نه ناشکری های مسئولین آب را جوابگوست و نه مصرف اسرافکارانه ی ملت همیشه دست به آب را (!!)

 

دیشب شام مهمان تشریف داشتیم ، در روزگار خیلی دورتر یکی آمده بود در خانه مان و پدر را برای شام دعوت کرده بود با این عبارت که : حاج آقا برای شام تشریف بیاورند ... داداش بزرگ ما آن زمان 4 - 5 ساله بود و این جمله را شنیده بود ... موقع شب یکهویی یاذش افتاده بود و به مادرم گفته بود : مامان ... آقا برای شام رفت ولی تشریف را نبرد !! تشریف داشتن ما همیشه از آن مقوله است !!

 

تا برسیم به مهمانی کمی زیر باران بودیم ... وسط بساط شام هم که بودیم صدای شرشر باران قطع نمی شد ... قبل از رفتن به مهمانی برای بعد از شام قرار گذاشته بودیم که پیاده برگردیم ، درست است که چتر دادند ولی آدم به شانس خودش و لطف خدا توکل بکند از چترهای اورجینال چینی (!) بسیار شریف تر است ... حدود نیم ساعتی زیر چکه باران راه آمدیم تا خانه .

 

صبح که سوار ماشین می شدم تا بروم کارخانه ( آنهم روز جمعه ای !!) ، باران نمی آمد ولی بوی باران تا صبح باریده ، هنوز در هوا موجود بود ... وسط های مسیر دوباره باران گرفت و از نوع اساسی اش ... بعد از آن تا عصر که به خانه ی مادری برگردم و بعد از شام به خانه ی خودمان باران هی می بارید !!

 

امروز دلم هوای رشت را کرده بود ، آنهم از نوع بارانی اش ، آنهم توی خیابان گلسارش ، آنهم قدم زنان ...

 

  • دا دو

نظرات  (۱)

بسیار جای شکر دارد اینهمه نزولات آسمانی  (نه البته از نوع بانکی و....) که در این وانفسای کم آبی الطاف خداوندی شامل حال مردم  همیشه دست به آب !!! شد .اما جای شکر بزرکتر آنکه دست آنهائی را که منتظر شق القمر کردن در سال 2018 هستنذ را بد جوری رو کرد و ماهیت پایتخت جهانگردی  سال آتی میلادی را با تمام وجود به نمایش گذاشت  تا بلکه مسئولین محترم اهتمام بیشتری در انجام وظایف بعمل آورند .
پاسخ:
سلام
باران دو رورز گذشته ، خوشی ها و ناخوشی هایی بهمراه داشت ؛ هنر اصیل ایرانی یعنی مقایسه داشته ها با داشته های دیگران ( با لحاظ کردن اغراق در داشته های خود و تخریب داشته های دیگران !! ) البته این یک درصد جریان است و نود و نه درصد دیگر توجه نکردن به نداشته هایی که دیگران آنها را دارند؛ مثلا احساس مسئولیت در قبال وظایف !!
باران مودبی که در دو روز گذشته بارید را اگر بلای طبیعی بدانیم ، ناشکرترین مردم روزگار خودمانیم !!! عدم آموزش صحیح برای رفتار مناسب در شرایط مختلف ( مانند سیل ، زلزله و ... ) که باید در مدرسه داده می شد !! بسنده کردن به اطلاع رسانی از طریق صدا و سیما ( در حالیکه مسئولین می دانند مردم غالبا روی آنتن آنها نیستند !! ) !! عدم حضور بموقع و آماده ( نه برای خودنمایی و تماشا !! ) در محل ها و مناطق حادثه خیز که قبل از سیلاب باید تشخیص و شناسائی شوند و ... مسایلی است که ما را در ردیف روستاهای جهان سوم قرار می دهد ، اگر ما توهم پایتخت شدن داریم ، باید در جای دیگری ( مانند بیمارستان روانی ! ) دنبال جواب بگردیم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی