یادداشت های دادو

نمادهای ما !!

شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۱۹ ق.ظ

چند سال پیش یکی از جانبازهای بالای 70 درصد که بدلیل قطع دوپا خودش را کُلمن معرفی می کرد (!) یک جریانی تعریف می کرد که با مشغله ی ذهنی یکی دو روز اخیر من بی ارتباط نبود ...

 

از سالهای کمی دورتر یک سری صعود سراسری بین جانبازان قطع عضو به قله سهند اجرا می شد و در این رهگذر از هلال احمر استان یک اکیپ آنها را همراهی می کرد و چندین نوبت ، توفیق شده بود و من هم همراه آنها بودم ... این جریانات زیاد قابل تعریف نیستند ، چون واقعیت های تلخ و شیرینی هستند که برای درک آنها ، حضور شرط اصلی است !! آشنا شدن با زندگی روزمره و فعالیت های روزانه و گاه فعالیت های سخت ( مثلا کوهنوردی و ... ) کسانی که دو پا ندارند و یا یک دست ندارند و ... به راحتی در قالب کلمات نمی گنجد ...

 

حاج علی کشفیا یکی از این جانبازان قابل احترام است ، کسی که در مجموع شاید 30 درصد از باقیمانه ی یک آدم می تواند بحساب بیاید !! و داستان های خیلی جالبتری از روزهای جانبازی و شرکت در انواعی از تورنمت ها و مسابقات و سفرها و ... دارد.

 

آن زمان که موبایل جا نیافتاده بود ، حاج علی ما یک گوشی از خط ثریا داشت ... از آنها که می شد از هر نقطه ی روی کره زمین تماس گرفت !! نمیدانم با آمدن اینترنت و موبایل و ... هنوز این ثریا خانم برقرار است و یا اینکه خانه ی بخت رفته است !؟!؟ خلاصه اینکه یکبار زنگ زده بود ؛ از بلژیک !!

 

داستان این بود که برای نشان دادن نتایج جنگ ایران و عراق و مشارکت کشورهای اروپایی در تامین سلاح و ... همه ساله تعدادی از این باقیمانده ها را به کشورهای اروپایی می بردند تا در مراسم های ملی آنها اینها را بنمایش بگذارند تا متولیان و مردم آن کشورها ، در کنار افتخارات خود این برگ های شرمندگی را هم ببینند !! حاج علی تعریف می کرد که ما را برده بودند کنار یک استخر بزرگ که در میدان شهر بود و مردم برای نماد خودشان جشن گرفته بودند و این نماد چی بود !؟!؟ یک پسر بچه در حال جیش کردن !!!! و جالبتر اینکه برای همین نماد انواعی از داستان ها وجود داشت و معلوم بود زیاد هم جنبه ی واقعی نباید داشته باشد ؛ شاید هم اطلاع رسانی زیاد خوب نبوده است !!!!

 

قبل از آشنایی با پسر بچه در حال جیش کردن ، ما در زمان مدرسه از پطرس هم چیزهایی خوانده بودیم و کاری که کرده بود و ... مطمئنا در همه ی کشورها مسائلی از این دست وجود دارند که برای آن مردم و ملت قابل احترام هستند و نماد و شخصیت آنها هستند !!!

 

براستی نمادهای کشور ما چیست !! شاهنامه و داستان های تخیلی اش !؟!؟ انوشیروان و داستان های عدالتش !؟!؟ نادر شاه و خونریزی و جهانگشایی اش !؟!؟ قاجار و هیبت های ریش و پشمی و تاریخ پر شرمندگی اش !؟!؟ یا چی ...!؟!؟ ریزعلی فداکار و وزیری که از زیر استیضاح در می رود (!!) یا فهمیده ای که زیر تانک رفت !؟!؟ شهدای بزرگی که عنوان اتوبان های بزرگ شهرها را بخود اختصاص داده اند و عکس هایشان بعنوان تبلیغات در کنار انواعی از کاندیداهای انتخاباتی دیده می شود !؟!؟ یا چی !؟

 

سال دیگر سال پر عنوانی برای شهر ما خواهد بود ؛ " پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی " !! عنوان بخشیدن به یک شهر کار شاقی نیست !! در حد و اندازه ی آن عنوان ظاهر شدن بسیار سخت است !!

 

براستی نمادهای ما چی هستند !!؟؟ منظورم نمادهای واقعی و آشنا و قابل احترام و جاری و ساری در زندگی روزمره ما !!!

 

===

 

اینهم چند عکس نمادین

 


 

 

 

 

 

  • دا دو

نظرات  (۱)

تا یار که را خواهد و مقصود چه باشد .
پاسخ:
سلام
که را خواستن نمی دانم !؟ ولی مقصود معلوم است ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی