یادداشت های دادو

بَفیر می آید ...

يكشنبه, ۵ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۵۷ ق.ظ

از دیروز عصر دارد برف می آید ، آرام و یک ریز ، احتمالا امروز از آفتاب خبری نخواهد بود و فردا شب سردتر از آن چیزی خواهد شد که هواشناسی خبر می دهد !!

 

این روزها راستگوترین سازمان دولت ، هواشناسی شده است !!

 

خواستم چیزی به جمله بالا بیافزایم ولی دیدم همان یک جمله بودنش ، یک پرونده ی اساسی برای عملکرد دولت مستقر در پاستور می باشد !! شما هم جای من بودید از دست این دولت شاکی می شدید !؟ توهم و رویای شیرینِ دنیای بعد از برجام باعث شد تا فتیله ی تمام کارخانه ها پائین کشیده شود !! و بعد از معلوم شدن فرجامِ برجام (!) هر روز خبر می رسد که بال فلان مقدار اعتبار فلان تعداد کارحانه به چرخه تولید بازگشتند ... مهم نیست که چقدر از این شایعه ها به جامعه تزریق می شود ، مهم این است که هنوز چقدری از افراد جامعه به این حرفها دلخوش هستند !!

 

بهمن ماه سال گذشته ، من از مرز بازنشستگی رد شدم و تا حالا که وارد 10مین ماه شده ایم ، هنوز خبری از مرخص شدن من نیست ... این جیب دولت به دیگر جیب اش بدهکار است و ما نشسته ایم ببینیم چه وقت ، چه کسی و چطور (!؟) ، بدهی های دولت را می خواهند صاف بکند !! فکرش را بکنید که در کارخانه ی دولتی (!) مدیرعامل اسبق ، از یکی از همکاران (!) مبلغی پول بهره دار ( با اطمینان بخوانید نزول !! ) گرفته بود برای پرداخت به جایی یا به جیبی (!؟!؟) ، طبق گزاراشات هفتگی بعد از مرخص شدن مدیرعامل اسبق که حالا در خراسان مشغول شده است و بیش از بیست سال سابقه ی عدم کفایت دارد (!) معلوم شده است که کسری کارخانه در دو سال مدیریت ایشان 50میلیارد تومان بوده !!!! که آنهم ناشی از سوءمدیریتی های سازمان گسترش و نوسازی صنایع و گرگم به هوا بازی کردن خصوصی سازی در واگذاری کارخانه به بخش خصوصی بوده است !! حالا تاوان این سوءمدیریتها را باید از جیب خزانه بپردازند و مطمئنا نه رئیس خصوصی سازی و نه مدیر عامل اسبق و اسبق تر ها ، ککشان هم از اینهمه بار مالی که دست دولت و جیب بیت المال گذاشته اند نمی گزد !!؟؟ چرا که رئیس جمهور در زمان تصدی دولت ، سرش به شعار دادن گرم بود و در فاصله تعویض دولت ها ، افراد سودجو باندازه ی کافی فرصت چپاول داشتند ... حالا هم اگر کسانی دادشان درآمده که چرا بانک های خارجی با ما همراهی نمی کنند (!؟ ) شاید به این دلیل است که در نقل و انتقال پول توجیبی به بچه هایشان در خارج از کشور ، به مشکل برخورده اند !!

 

دیشب توی اتوبوس یکی از مسافرین که در حال دید زدن بیرون بود ، به من گفت : " من برف را خیلی دوست دارم ولی سردی بعد از باریدن برف را نمی توانم تحمل بکنم !! کاش برف بیاید ولی هوا سرد نشود !!! " این هم از آن کاش های عجیب و غریب است که در ایران می شود پیدایش کرد !! ، بنظر من ملت همیشه در صحنه ی ایران با بهشت خداوند بیشتر مشکل پیدا بکنند تا جهنم !!!؟؟  گفتم : " شاید هم دعایت مستجاب بشود ، وقتی همه چیز خاصیت اش را از دست داده است ، برف هم خاصیت اش را از دست بدهد !! مگر چه می شود !؟!؟ "

 

طبق شواهد موجود ، برف از 15 سانت گذشته است !!!

 

  • دا دو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی