یادداشت های دادو

ارتباطات صحیح

جمعه, ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۴:۱۶ ب.ظ

چند نفر دورهم نشسته بودند و ناهار می خوردند ، مردی به آنها نزدیک شده و بدون اینکه چیزی بگوید ، پای سفره ی آنها نشست و شروع به خوردن کرد ...
 

افراد جمع به او نگاه کرده و چون او را نمی شناختند به همدیگر چشم و ابرو آمدند که این کیه ؟! ولی هیچکدام او را نمی شناختند برای همین یکی از آنها رو به مرد کرده و پرسید : ببخشید شما با کدامیک ما آشنایی دارید ؟ مرد دور و بر را نگاه کرد و سپس به مرغی که وسط سفره بود اشاره کرد و گفت با ایشان!!
 
هر از گاهی من از سر سفره یا میزی که هستیم عکسی گرفته و توی دنیای مجازی منتشر می کنم تا دوستان را در تماشای تصویر آن شریک بکنم و البته قصد و غرضی غیر از این ندارم !!
 
بعضی از دوستان ( نه از سر غرض ورزی ! ) بلکه از ناحیه سر صحبت بازکنی (!) این عمل زیبا را زیر سوال برده و می پرسند : چقدر شکمو هستم ؟ چرا هی عکس غذا می گذارم ؟ و ... البته چون عکس ها فاقد توضیح اصلی هستند برای همین خودم را برای توضیحات حاشیه ای معطل نمی کنم و می گذارم تا نوبت بعدی منتظر بمانند ...
 


امروز فکر می کردم که بین انسان ها با اینهمه اختلاف در سلیقه و علاقه و رفتارهای روزانه ، یک سری مشترکات وجود دارد که می تواند بدون ایجاد تنش  خطرناک (!) موجب ایجاد رابطه گردد ... این مشترکات غالبا غیر فکری بوده و می توان در عالم غریزه سراغشان را گرفت ، یکی از همین موارد خوردن می باشد ، وقتی عکس یک غذای تمیز مانند قورمه سبزی ( البته عکس اش زیاد گویای طعمش نمی تواند باشد !! ) و یا یک غذای کثیف مانند پیتزا ( که عکس اش بسیار زیباتر از خودش درمیآید !! ) را در دنیای مجازی و بین دوستان منتشر می کنیم بلافاصله همه آن را می فهمند و زود نظر می دهند و براحتی با آن و در سایه ی آن ارتباط برقرار می کنند ، در حالیکه هر نوع اظهارنظر ثیاصی یا فرهنگی و ... می تواند در میان نزدیک ترین دوستان به عدم تفاهم منجر گردد ، این امر را من بکرات در سایت ها و کانال های مختلف دیده ام ، دو نفر که دانسته هایشان در حد اخبار ضد و نقیض رسانه ها می باشد ، سر یک آدم چِرتِ ثیاصی ، چنان رودرروی هم قرار می گیرند ، انگار با آن فرد ناشناس از یک مادر شیر خورده اند و مثل چشمشان به او یقین دارند !!! در حالیکه اگر شما غریبه ترین مهمان شهرتان را به یک غذای ساده دعوت بکنید می توانید استارت یک ارتباط خوب و ساده را بزنید

 

گفتگوی تمدن ها نه از افکار و ایده ها و آرای فلاسفه و علمای حوزه و دانشگاه (!) که پای میزهای هات چاکلت و بستنی و پیتزا و ... شروع می شوند

 

  • دا دو

نظرات  (۱)

سلام

آقا این روزا هر حرکتی بکنی یه اَنگی به آدم میچسبونن!!

اتفاقاً من عکسهای غذایی! شما رو خیلی دوست دارم
زندگی  توش جریان داره ...
و یادم به کوفته تبریزی سفارشی میفته که عکسش رو گذاشته بودین که قرار بود منم بپزم و عکسشو بذارم اما هنوز نپختم متاسفانه!!
پاسخ:
سلام
دقیقا نظر من هم همین است ، عکس غذا هم راحت هضم می شود و هم اینکه سیاسی نمی شود !!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی