یادداشت های دادو

و آمما ... آلمان !!

جمعه, ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۰۶ ق.ظ

همانقدر که حضور آلمان در مسابقات فوتبال ،‌ به آن مسابقات رنگ و بو و زیبائی می دهد !! شکست این غول بی شاخ و دم ،‌ چند برابر حضورش به دوستداران فوتبال ، خوشحالی و شادی تزریق می کند ...

 

خیلی ها از فوتبال آلمان شاکی هستند ،‌ نه اینکه بد بازی بکنند ... بخاطر شکست ناپذیری شان !!‌ انگار مردم با همه چیز این دنیا مشکل دارند !؟‌ تعارض رفتاری و ضد و نقیض بودن خواسته ها باید به یکی از ژن های انسان ها مربوط بوده باشد !! شاید به ژن سیب (‌یا گندم !!‌)‌ مربوط است و ابلیس از آن ژن ، انسان ها را سرکار می گذارد !!! مسابقه برگزار می کنند تا قوی مشخص بشود ولی زیرلبی دوست دارند این برنده شدن و قهرمان شدن دست به دست بچرخد و به همه برسد ... این شامل همه ی سطوح زندگی می شود ، دقیقا چند دقیقه بعد از اینکه همکاری را بخاطر کاردرست بودنش تعریف کردند ،‌ یهوئی دوست دارند که سر به تنش نباشد و پشت سرش چنان بدگوئی راه می افتد که انگار شمر بن ذی الجوشن است !!!

 

دیشب خیلی اتفاقی ، از طریق مکالمات درون گروهی تلگرامی !!‌ ، خبردار شدم که آلمان با فرانسه بازی دارد و طبق معمولی به یک ربع انتهایی بازی رسیدم ... وقتی که من تی وی را باز کردم ، آلمان قافیه را باخته بود ولی ببر زخمی خیلی با ببر مرده فرق دارد !! منتظر ماندیم تا این ببر که هیچگاه کم از سلطان جنگل ندارد رسما از پا بیافتد و افتاد افتادنی !!

 

و آمما درباره آلمان یک چیزی بنویسم که در قیامت بدردم بخورد ، می گویند در قیامت سوال کرده خواهیم شد در مورد حرفهایی که زده ایم و مطمئنا چیزهایی که در وبلاگ ها می نویسیم زیرمجموعه ی حرفهایی هستند که تاکنون زده ایم !!! شاید برخی ها بگویند آنجا اینترنت و کامپیوتر و ... کجا بود ولی لازم هم نیست حتما آنها در آنجا باشند !؟ از پس گردن هر شخص یک تراشه بیرون می آورند که کل زندگی اش در آنجا ذخیره شده است و همه چیز لو می رود لو رفتنی !!

 

در مقولات دینی یک موردی هست بنام « صداقت » که متاسفانه کاربرد کوچه بازاری خیلی بالایی دارد ،‌ در حالیکه اگر به آن خوب پرداخته شود ، ارزشی در حد کنکور اولیاءالله دارد ... یعنی صداقت نه در کلام انسان های خطاکار که در عمل انسان های وارسته و مومن دیده می شود !!!‌ همین لحظه یک آیه آمد (‌از طریق جبرئیل مجازی !‌!‌ )‌ که موکدی بر همین نوشته بود ؛« هر کس از زن و مرد که کار شایسته ای انجام دهد ، و مومن باشد ،‌ ... » ،‌این آیه که از طریق سیستم پیامکی «‌ آیه روزانه » آمد تقریبا راه مثال زدن را برایم بست !! شرط صداقت داشتن ایمان است و ایمان در عمل مشخص می شود و نه در حرف !!

 

خدا در قرآن می فرماید کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام می دهند ، یعنی صِرفِ انجام دادن عمل ،‌ ملاک رستگاری و خروج از دایره ی زیانکاری و خسران نیست !! برخی ها از در کارخانه وارد نشده دست شان را با دست کارگری که پیامبر به آن بوسه زده اشتباه می گیرند !!!! تازه اگر فکر بکنیم که این کارگر کارهایش را به درستی و با کیفیت هم انجام داده و مصداق عامل صالح و عمل کننده درست کار باشد ، باید شرط ایمان هم که در اول گفته شد به آن افزوده شده باشد ...

 

کسی که به قصد کار از خانه خارج می شود ، هرچند به قصد سیر کردن شکم خودش (!)‌ ، هزار مرتبه از کسیکه نان خور و وبال و انگل زندگی دیگران است بهتر است !!! و اگر به قصد سیر کردن و امرار معاش خانواده اش بوده باشد به تعداد اعضای خانواده و افراد تحت تکفل اش ، می توان به آن ضریب اضافه کرد ... فکر کنید یکی به غیر از خانواده ی خودش به دیگران هم کمک بکند و بواسطه ی انفاق و دستگیری در حق درماندگان و ... از همین دسترنج مثبت خودش با چه ضرائب بالایی برای خودش پرونده درست بکند !!!


کسیکه علاوه بر قصد کار کردن ، کارش را به درستی انجام می دهد ، حتی اگر به قصد شنیدن تعریف از رئیس و دریافت پاداش و ارتقای شغلی ... (!)‌ بوده باشد ، هزار مرتبه از کارگر و کارمندی که بجای گره گشایی و رتق و فتق امور و تولید خوب ، کار و وظیفه اش را درست انجام نمی دهد ، بهتر می باشد !!! در کارخانه های به پهلو افتاده و ورشکسته شده و ... همه دیگران را مقصر می دانند و مخصوصا مدیریت ارشد کارخانه را ، ولی واقعیت این است که یک سیستم بزرگ را با دست به دست هم دادن می شود نگهداشت و یا از پا انداخت و نقش کارگرانِ بد ، اگر مهلک نبوده باشد ، ولی ضایع کننده و بی تاثیر کننده فعالیت های خوب همترازان خودشان می باشد !!!

 

شرط اصلی هم که داشتن ایمان است ... ایمان می تواند زمینی باشد و یا آسمانی !! ایمان یک رویکرد قلبی است که همت و عزم انسان را در فعالیتی که بعهده گرفته پشتیبانی و تغذیه می کند !! این ایمان می تواند آسمانی باشد و به آن نیت خدائی در کار داشتن می گوئیم ،‌ همان انجام کار به قصد قربت !!! این همان صداقت است و بادرستکاری خیلی فرق دارد و تقریبا هزار برابر آن ارزش دارد .... این ایمان می تواند زمینی باشد ،‌حس میهن پرستی و یا حس نژادپرستی بر آن حاکم بوده باشد و صداقتش مبتنی بر یک صداقت زمینی بوده باشد ،‌ مانند آن ایمان و قوه ی محرکه ای که افراد سرزمین چشم بادامی ها (‌ژاپن و ... )‌ و یا چشم‌آبی ها (‌ اروپائی ها و ... )‌ را به حرکت وامی دارد ....... ژاپن و آلمان در نیم قرن گذشته ، تجربه ی همسطح خاک بودن را تجربه کرده اند ، به پائین ترین سطح بودن نزول کرده اند ولی در کوتاه مدت (‌ نسبت به افتخارات چند هزار ساله ی ایرانیان ،‌ ۵۰ سال خیلی کوتاه مدت محسوب می شود !!!‌ ) بواسطه ی کار کردن و نه گدائی کردن !! بواسطه ی کار درست انجام دادن و نه سست و بی خاصیت بودن !! و یک ایمان زمینی که همان حس وطن پرستی شرقی و یا همان حس نژاد پرستانه و خودبرتر بینی غربی (‌ البته باید در نظر داشت ما هنوز با ایمان آسمانی که دائما بر زبان جاری می کنیم به جائی نرسیده ایم و اگر به پول و مکنتی رسیده ایم در سایه ی اختلاس و دزدی از بیت المال بوده است !!‌ )‌ در اوج جوامع انسانی ایستاده اند ؛‌ هم از نظر درآمد و هم از نظر صنعت و هم ا زنظر استقلال و سربلندی و ......

 

و باز رسیدیم به یک آممای بزرگتر ...


ایمان زمینی هم می تواند باعث پیشرفت باشد و نشانه هایی روشن از موفقیت  در خود داشته باشد ولی متضمن خوشبختی نمی باشد و همیشه یک چیزی کم دارد و برای همین محصول ایمان زمینی ، یک درستکاری ورقلمبیده است و حیف است در مورد آن از کلمه ی صداقت استفاده بشود ... آلمانی ها و ژاپنی ها می توانند بزرگ باشند ولی نمی توانند اولیاء محسوب بشوند !! آنها در هر مقطعی که بتوانند ، آن روی بدشان را می توانند ظاهر بکنند ... ژاپنی ها بدترین قوم غیر انسانی مشرق زمین بوده و هستند و آلمانی ها همانند آنها و در غرب ... آلمانی ها بزرگی و قدرتشان را در متحد کردن اروپا نشان دادند ولی همان عدم صداقت شان که باعث خفیف شدن ملت های همجوارشان بود و همان نحوست نژادپرستانه شان باعث شد تا دیگران خواستار خروج از قیمومیت پولی آنها بشوند ؛ حتی انگلیسی که هم در پیر بودن و هم روباه بودن دست همه را از پشت بسته است !!!! برا یهمین است که بزرگی آلمان بزرگواری نمی آورد و با داشتن یک تیم قوی و خوب در فوتبال ،‌ کسانی که دوست دارند ببازد بیشتر از کسانی هستند که دوست دارند برنده بشود !!! مردم مانند اسبی که بوی آب را می فهمد ،‌ بوی نیت بدِ نهفته در یک رفتار خوب را می فهمند !!!

 

برویم سر حساب و کتاب کردن ضرائب و بارم بندی ها و ختم کلام ...


کسی که به قصد امرار معاش از خانه بیرون می رود (‌بجز احتساب ضرائب افراد تحت تکفل !‌)‌ هزار مرتبه از کسیکه از دسترنج دیگران ارتزاق می کند (‌حتی اگر لباسی از جنس تقدس دارد !!‌)‌ ، برتر است ... کسیکه کارش را به درستی انجام می دهد هزار مرتبه از همکار بدکارش بهتر است و یک میلیون مرتبه از همان فرد مفتخور خانه نشین و انگل !!! ... کسیکه در کارش صداقت دارد و رضای خدا را در خدمت به خلق در نظر می گیرد ، هزار مرتبه از کسیکه کار درست اش بخاطر ارتقای شغلی و چشمداشت پاداش و ... بهتر است و یک میلیون مرتبه از کسی که کارش را بد انجام می دهد و یک میلیارد مرتبه از همان مفتخور و انگل و سربار اجتماع بهترتر است ...


انگار عدد کمی فانتزی و جوک آلود شد !!؟؟ یک میلیارد برابر چیز کمی نیست !! ولی برای اولیاءالله شدن چیز زیادی نیست ... صداقت و ارزشش را باید اینگونه نگاه کرد و آنگاه آن را به زبان آورد !!! اگر بین اینهمه میلیارد انسان می توان با راحتی و فراغ خاطر اسم امام علی (ع)‌ را بعنوان مظهر عدالت و صداقت به زبان آورد و بیگانه ی غیرمسلمان هم به بزرگی او معترف بود و ... بخاطر همین ضرائب و رتبه ی دست نیافتنی اش می باشد !!! اگر او هم یک رئیس دولت با فیش حقوقی نجومی بود و اگر او هم یک حاکم در پشت هزار پرده ی محافظتی و دست نیافتنی بود مطمئنا به چنین جایگاه والائی دست پیدا نمی کرد ؛ نوشته اند در گرمای طاقت فرسای تابستان بیرون از داراخلافه می ایستاد تا اگر کسی جرات وارد شدن به دارالخلافه را ندارد ، حرف و خواسته اش را بگوید (!!) ، حالا به هزار تظلم نامه ی مهر و امضاء شده ؛ آنهم توسط نماینده ی مجلس ، نه یک فرد عادی ، جواب نمی دهند !!!!!!! هشتاد درصد کارخانه ها ، کِشتی های به گِل نشسته شده اند و معاون اول آن را بی انصافی ارباب جرائد توصیف می کند !!!!!! دزدی و برداشتن پول از بیت المال توسط فیش های رسمی دولتی صورت می گیرد و حضرات بالانشین آن را تضعیف دولت می نامند و ... ایران خودرو به مشتری و تامین کننده بدهکار است و گردن کلفتانه جوابگو نیست و کسی نمی گوید چرا !؟ و .... اگر جامعه ی افغانستان (‌حتی با درنظر گرفتن کِشت خشخاش و تولید هروئین !! و صادرات تروریست !! و ... ) از جامعه ی ما خوشبخت تر است و البته ما از آنها موفق تر ، حق داریم ناراحت بشویم و بر سر همدیگر بزنیم !!!!

 

و آمما صداقت ... زیبای دست نیافتنی !!

 

  • دا دو

نظرات  (۱)

  • همطاف یلنیـــز
  • سلام سلام
    "برخی ها از در کارخانه وارد نشده دست شان را با دست کارگری که پیامبر به آن بوسه زده اشتباه می گیرند !!!! " امان از این برخی ها :(
    و
    یک همکلاسی زیبا داشتم فامیلی اش صداقت بود
    گویا سه بار ازدواج کرد. شوهر اولی ناخواسته بود و کار به جدایی رسید
    دومی جوانمرگ شد و سومی... کج دار و مریض  ادامه دارد  :))
    .
    ارجمند بابا هنوز هم می خواهد درباره کاردستی جنسی حرف بزند می گوید آلمانی‌ست یا ژاپنی‌ست
    و
    درباره خوشبختی جامعه افغانستان، تازه از شما شنیدم!
    پاسخ:
    سلام

    اگر ملاک کارگر باشد ، دست کارگر آلمانی شرکت بنز برای بوسه ی پیامبر ، شایسته تر از دست کارگر ایرانی شرکت ایران خودرو است !!!!

    با صداقت زندگی کردن خیلی سخت است !!!!

    در کاردرستی این دو فقره کشور نباید شک کرد !!!!

    و می گوید « وقتی حرفهای تو را می شنوند متعجب می شوند ،‌انگار که برای اولین بار به گوششان خورده ... »

    و امما خوشبختی /// چشم را باید شست ، جور دیگر باید دید ...

    اگر در جامعه ای طبقه ی پائین فاسد باشند زیاد بد نیست ، چرا که اکثرا الناس لایعلمون تشریف دارند !!!‌ولی وقتی علما و دانایان جامعه ای فاسد باشند خیلی بداست ، چرا که اذا فسد العالِم فسد العالَم !!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی