یادداشت های دادو

یادمان بی یادواره ...

جمعه, ۶ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۳۸ ق.ظ

 

داخل پارک قائم مقام فراهانی ، در یک محوطه خاص با نمادهایی که چشم را بطرف خود می کشد 9 عدد ستون برافراشته اند و روی هر کدام نام یک شخصیتی را نوشته اند ... میرزا علی ثقه الاسلام ، حسن پسر علی میسیو ، ضیاءالعلماء ، شیخ سلیم  و ...

 

بسا میزبانی که اهل آن محله باشد شاید با تاریخی که این مردمان سرآمد آن روزگار بوده و با آرمانی که بخاطرش سرشان را بباد دار داده اند ناآشنا هستند ، چه برسد به مهمانی که به قصد در کردن خستگی وارد این محوطه می شود ؛ نام قائم مقام فراهانی به تنهایی برای جلب نظر توریست و جذب او برای قدم زدن در این پارک کافی می باشد ولی وقتی پا در این مکان می گذارد ، نه از دست نگهبان بی رمق ورودی که چهارچشمی مهمان ها را می پاید بروشوری دریافت می کند و نه از دور این ستون ها گشتن ، چیزی عایدش می شود که این سرها که سرداران زمان خود بودند چه کردند و چرا بر بالای دار خفتند که امروزه بخاطرشان ستونی به یادمان برافراشته شود !! کاش یک نوشته ای در جای مناسب نصب می شد تا این صاحبان این ستون ها شناسانده می شدند ...

 

سالهای خیلی دور موقعی که آذربایجان در تصرف روس ها بود ، تلاش زیادی کردند تا این قسمت از خاک ایران زیر سلطه روس ها برود ولی این افراد که آن زمان سرشناسان شهر بودند ، در یک نشست شبانه به این وطن فروشی رضایت ندادند و صبحگاه روز عاشورا در همین محل بدست روس ها اعدام شدند و بعد از آن روس ها از ایران خارج شدند ... هر چند این روزها این افراد ناشناس که برای خاک خود جان دادند ناشناس تر هستند از (...) که زیر ننگ نامه ی ترکمنچای را امضاء زد تا نصف آذربایجان ضمیمه ی روسیه بشود و هنوز که هنوز است نامش به بزرگی در برخی کتاب های تاریخی یاد می شود !!!

 

و باز سالهایی نه چندان دور ، هیات بلندپایه ای از شوروی سابق به تبریز آمدند و با تقدیم دسته گل به مزار این شهیدان واقعی وطن دوستی و وطن پرستی ، بطور رسمی از مردم تبریز بابت این اعدام های نابجا عذرخواهی کردند ...

 

  • دا دو

نظرات  (۱)

یادشان گرامی.
دادوجان، چرا نگهبان پارک چهارچشمی مهمانها را میپاید؟
دادوی گرامی، اگر امکانش هست و ایرادی نمیبینین، نظر خودتان ر راجع ب آینده ی زبان ترکی در آذربایجان و گرایشهای پان ترکی در آذربایجان بفرمایین. من نوشته های شما ر از این گونه گرایشها خالی میبینم.
پاسخ:
سلام
نکهبان پارک در کشور ما فردیست پا به سن گذاشته که بخاطر مزد کمی که باید بگیرد اجیر شده است ، به او یاد داده اند پارک جایی برای تجلی انواعی از بزه های اجتماعی است ؛ فرقی نمیکند خرید و فروش های غیر قانونی و خلاف یا تبادل احساسات منافی عفت و ... !! برای تثبیت شغل خود ، بدبینی تولید شده در ذهنش را هم به آن اضافه می کند و می شود نگهبان بِپای پارک ، موقع ورود به همه از نوع وراندازی نگاه میکند ...
اتفاقاً دیروز یک جایی مهمان بودم و کمی این موارد بحث کردیم ... بحث پرچالشی هست ولی امید دارم در روزهای آینده بتوانم کمی وقت پیدا بکنم ...
ممنون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی