- ۲ نظر
- ۲۹ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۲۶
چند روز پیش روز بزرگداشت " پروین اعتصامی " بود ، شاعره ای بی نظیر و با بصیرت اجتماعی بالا ، حکایاتش همه جالب هستند و گفت و گو هایش زیبا ... شعر محتسب و مست او بعد از گذشت نیم قرن نشان می دهد که ما همیشه ابتدای راه هستیم !!!!
تلاطم بازار و مراکز خرید و خیابان ها ، در چهارشنبه ی آخر سال ( به نقل از رادیوی ملی ) و یا همان چهارشنبه سوری ( به نقل از تاریخ ملی ) را می توان بنوعی منحصر بفرد دانست ؛ البته در برخی جاها مثل حاشیه های تهران در همان دمدمای سال تحویل یک بازار محلی شلوغی درست می شود که من به آنها بازار دقیقه نود می گویم ...
هر چقدر به ساعات پایانی سال نزدیک تر می شویم ، فشردگی بی نظمی ها زیادتر شده و و برخی کلمات به معنی واقعی خود نزدیکتر می شوند ؛ مثلا تراکم کار !!
دیروز در شبکه نمی دانم چند ، رئیس خصوصی سازی که احیانا همشهری تشریف دارد با نماینده مجلس ، سر سهام عدالت بِکِش بِکِش داشت ، یعنی هرکدام یکطرف یقه مردم را گرفته بودند و می کشیدند !! نمی دانم این اواخر ، مجلسی ها واقعا مردمی تشریف دارند یا دولتی ها ضعف منطق دارند !؟
امضا یا دستخط یک نمایش دستنویس از نام، لقب، یا حتی یک ضربدر ساده است و افراد روی اسناد مینویسند تا مدرکی باشد برای نیت فرد. نویسندهٔ امضا را امضاکننده میگویند.
نقطه سر خط ...
برای همه مان آشناست ، بزرگتر که می شویم می بینیم گاه این نقطه ها هستندکه به خط ها ارزش می دهند .جمعه هم یک نقطه است ، هفته را سرهم می آورد ... هفته که بی جمعه باشد ، تمام نمی شود ، زیادی کش می آید ، حتی پنیر پیتزا هم زیاد کش بیاید ، خوب نیست ...
پایان سال است و دارم همه چیز را سبک و سنگین می کنم ، ترازو ها چه یک کفه ای باشند و چه دیجیتالی ، بیشتر از دو چیز را نشان نمی دهند ؛ سبکی و سنگینی !! شاید برای همین است که صراحتا به کم فروشی حمله شده است و نه شغل خاص ؟! چرا که هر رفتار انسان می تواند شامل خدمت یا کم فروشی بوده باشد !!!