یادداشت های دادو

فصل بهار ، هر سال زیبائی های بیشماری را مانند یک فیلم تکراری به ما نشان می دهد و ما هر سال تعداد بسیار زیادی را از دست می دهیم و به مختصری بسنده کرده و با شکوه و گلایه منتظر تکرار های دوباره و زیبائی هایی هستیم که شاید بیاند و ببینیم ...

 

  • دا دو

می خواستم بجای واژه ی "رمز ورود " که عنوان را کمی پلیسی - جنایی می کند ، از واژه ی منحوس و سیاسی " کلید " استفاده بکنم !! ولی دیدم رعایت عفت کلام بسی برازنده تر است ...

 

  • دا دو

این روزها وقتی می پرسند : " چگونه ای ؟ " جواب می دهم : " روزگارم خوش نیست ، ولی روزهایم به خوشی می گذرند !! " وقتی چشم اندازها ، بدلایلی مبهم و استرس زا هستند (!) ، کافیست سرمان را برگردانیم تا نحوست شان برای خودشان بماند و باید زیبائی های کوچکی که در اطراف رقم می خورد را تماشا کرد و روحیه را شاداب نگه داشت !!

 

  • دا دو
  • دا دو

امروز را هم مثل چند روز گذشته شروع کردیم و بهمین راحتی اعتصاب کارخانه به یک هفته رسید !! به لطف بهداشت و ریشه کن شدن کک و ساس و بالا رفتن رفاه عمومی ، کسی ککی هم ندارد تا در این مواقع او را بگزد !!

 

  • دا دو
  • دا دو

امروز را در تقویم های مناسبتی بنام روز جهانی  " صلیب سرخ " و ایضاً " هلال احمر " و روزگاری نه چندان دور ، " شیر خورشید سرخ " ، درج کرده اند ...

یکی از دوستان لطف داشتند و بمناسبت چند قدمی که در این راه برداشته بودیم از بابت ذخیره ی آخرت، برایمان یادآور این روز شده بودند ...


  • دا دو

بعد از ظهر دعوت بودیم به یک مراسم ... همایش بزرگداشت معلم بود و مدرسان جدید و قدیم موسسه گلدیس دعوت بودند !! قرار بود من بهمراه یکی از دوستان بروم و چون دوستم نیامد من هم نرفتم ...

  • دا دو

از قدیم گفته اند :‌ با کارت (‌دست) خوب ، بازی کردن هنر نیست ... با دست (کارت)‌ بد خوب بازی کردن هنر است !! آدم گاهی اوقات فکر می کند که روزگارش بد شده است و شاکی می شود از زمین و زمان !! ولی یک چند روزی که می گذرد می بیند صد رحمت به آن دوران (!)‌ اشتباه می کرده که آن روزگارش را بد می دانسته و تازه معنی روزگار بد را می فهمد ...

 

  • دا دو
  • دا دو