نگاه ...
فصل بهار ، هر سال زیبائی های بیشماری را مانند یک فیلم تکراری به ما نشان می دهد و ما هر سال تعداد بسیار زیادی را از دست می دهیم و به مختصری بسنده کرده و با شکوه و گلایه منتظر تکرار های دوباره و زیبائی هایی هستیم که شاید بیاند و ببینیم ...
محوطه های اطراف کارگاهها در کارخانه ، به لطف عدم سرکشی و مراقبت ، تقریبا به منطقه ی بکر و جنگلی تبدیل شده است و در میان آشفتگی های ظاهری آن ، سازمان زیبا سازی فصل بهار (!) نقش آفرینی های خود را بدون ملاحظه ی دیگران انجام می دهد ...
گاه زیر درختان و گاه در لابلای علف هایی که تا کمر آدم می رسند ، گلهای زیبا و ساده ای پیدا می شوند که تماشایشان خالی از لطف نیست ، گلهای بی ادعایی که مجال روئیدن یافته اند و تا حد کمال خود را بالا می کشند و ...
هر از گاهی وقتی گل زیبایی را می بینم ، موبایل را بیرون می آورم و عکسی می گیرم ، تا علاوه بر تماشای واقعی ، اگر فرصتی شد آن را صورت مجازی دوباره ببینم و این گونه است که متهم می شوم به بی خیالی و خوش خیالی و بی درد بودن و ... !!!!
