حادثه و این بار در گوشه ای دیگر ... انفجار درمعدن زغال سنگ در استان گلستان از ساعات اولیه چهارشنبه خبرساز شد و طبق معمول بعد از یک عالمه تائید و تکذیب به سه روز عزای عمومی ختم و پرونده با تعدادی کارگر مصدوم و مرحوم در کنار دیگر پرونده ها قرار گرفت !!
اندر حکایات قدیم مدرسه ای آورده اند که معلمی در سر کلاس الفبا با شاگرد مشکل پیدا کرده بود ؛ هر چه می گفت بگو الف نمی گفت !! کار به کتک کاری هم کشیده بود ( حالا می گویند از کتک کاری خبری نیست !؟!؟ )
می گویند آرای مردم " حق الناس " محسوب می شود و مسئولین رای گیری و کسانی که این آرا را به خود جلب می کنند در مقابل آن مسئول هستند !!
امروز همه رقمی مناسبت داشتیم ، گل سرسبد مناسبت های امروز ولادت امام حسین)ع( بود که روز پاسدار نامگذاری شده است ، این مناسبت دینی و ارزشی بود ، مناسبت دیگر روز خلیج فارس بود ، عنوانی که این روزها زیادی ملی شده است !! عنوان سوم هفته بسیج و روز بین المللی کارگر بود ...
چند روز پیش نوشته بودم که خانم گربه رفته و بچه هایش را آورده و در اتاق استراحت کارگاه نگهداری می کند ، حالا دیگر بچه گربه ها بزرگتر شده اند و شلوغ بازی هایشان همه را موجه آنها کرده است ...
امروز برای ما شش شنبه بود ، چند وقتی هست که جمعه نداریم و حضرات برای جبران رکورد تولید که هر از گاهی در دولت آمار (!) لازم می شود ، برای 96 درصد (!) ، روز جمعه را ، روز کاری می کنند و خودشان می روند با 4 درصد (!) امثال خودشان می گردند ...
بقول شاعر : " این روزها که می گذرد شادم. این روزها که می گذرد شادم که می گذرد. این روزها شادم که می گذرد "
بعد از ماهها تلاش طاقت فرسا و وقت گیر در حد فلج کننده ، موعد برگزاری و اجرای ارکستر فلارمونیک تبریز فرا رسید و برای روز دوم بلیط تهیه کرده بودیم و باید هم می رفتیم ...
