یک جای فرهنگ جاری ما می لنگد ، البته بهتر است بگوئیم که بیشتر از بقیه جاها می لنگد !! و آن یک قسمت خیلی مهم و حساس است ، اکثر مردم ما به اقلیت ( چه از نوع واقعی و یا توهمی !! ) به دیده ی ناجور و توهین آمیز نگاه می کند !!
- ۰ نظر
- ۲۳ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۵۷
یک جای فرهنگ جاری ما می لنگد ، البته بهتر است بگوئیم که بیشتر از بقیه جاها می لنگد !! و آن یک قسمت خیلی مهم و حساس است ، اکثر مردم ما به اقلیت ( چه از نوع واقعی و یا توهمی !! ) به دیده ی ناجور و توهین آمیز نگاه می کند !!
یکی دو تا مطلب نصفه و نیمه مانده است که باید یک جائی جمع آوری شود ... برای همین این پست را در این روز بزرگ اختصاص می دهم به جمع کردن خرده ریزها ؛ شاید بشود چیزی مانند کشکولیات ... همین حالا یادم رفت از چی می نوشتم !!
در اخبار چند روز گذشته شنیدیم و خواندیم که در یک حرکت خیلی خاص ، در بزرگترین تورنمت جهانی بصورت خیلی سرپوشیده و آشکاری ؛ ما را هم ردیف کشور کره شمالی قرار دادند و حال مان را در سطح جهانی گرفتند !! یعنی ورزشی که اعتقاد داریم سیاسی نیست ، ابزارش برنده تر از بمب و جنگ شد !!
دیروز عصر کمی وقت داشتم و برای همین نورپردازی میدان ساعت و هوای خوب و نبود باد و ... دست به دست هم دادند تا تحریکم بکنند بروم چند تا عکس موبایلی از عمارت و برج ساعت بگیرم ...
با یکی از دوست - همکاران قدیمی ( مربوط به نهضت سوادآموزی ) قرار تجدید دیدار و قدم زنی گذاشتم و رفتم شاهگلی ...
دیروز بازار بودم و برای ناهار رفتم خانه مادر ، یک دورهمی خصوصی و دل سیر خوردن !! نه اینکه در زمان های دیگر دل سیر نمی خورم (!) فقط زمان ناهار زمانی است که تاکنون از دست توطئه گرها جان سالم بدر برده است و کسی به چقدر خوردن (!؟) و با چی خوردن (!؟) و چی خوردن (!؟) در این وعده ، گیر نداده است ...
شنبه ها در گذر هستند و جمعه ها بدجور غافلگیر می کنند ... اوضاع زیاد خوب نیست و بدتر هم می شود ، یعنی اگر اوضاع جوی مثل اوضاع اداری کشور بود (!) همه یا با سیل می مردند یا با زلزله و یا با طوفان !!! بهرحال باید شکرگزار بود که عدالت آسمان هنوز برقرار است ...
دیروز تا ظهر پنجشنبه را نوشته بودم و اصل ماجرائی ها مانده بودند ... حالا که از اتاق فرمان کاری با من ندارند ادامه اش را بنویسم که آیندگان بدانند داستان بدبختی های ما ریشه در کجا دارد !!