خبر ، طبق معمول هولناک بود و صدالبته غیرمنتظره نبود !! آتش سوزی بلای جان ساختمان پلاسکو شد تا یکی از نمادهای بزرگ بازمانده از زمان طاغوت با خاک یکسان بشود ...
- ۲ نظر
- ۳۰ دی ۹۵ ، ۱۶:۴۴
خبر ، طبق معمول هولناک بود و صدالبته غیرمنتظره نبود !! آتش سوزی بلای جان ساختمان پلاسکو شد تا یکی از نمادهای بزرگ بازمانده از زمان طاغوت با خاک یکسان بشود ...
نوشته بودم که کامپیوتر را جمع کرده ام و بعد از انتقال به آپارتمان جدید ، هنوز وصل نکرده ام و از بابت اینترنت و دنیای مجازی ، مستاجر محسوب می شوم ... خاصه زمانهایی که با موبایل وارد می شوم ، حس گورخوابی به من دست می دهد !!
از بس به بدخوابی ، از نوع زمانی و مکانی (!) ، عادت کرده ام ... یک شب هم که می خواهم خوب و بموقع بخوابم ، بدخواب می شوم اساسی !!
یکی از همکاران پرسید : " آقا ... زندگی تازه چطور است !؟ " گفتم : " اگر منظورت خانه نو است ، خوب است و تمیز ولی منظورت از زندگی جدید را نمی دانم !! "
گاهی اوقات توی همین دنیای مجازی متونی رد و بدل می شوند که باندازه ی یک سر مو ، شبهه در خودشان دارند و شاید این یک سر مو بخاطر اشتباه و یا عدم حساسیت مترجم بوده باشد که نزدیکترین معنایی که بخاطرش رسیده را استفاده کرده باشد !!
بعضی ها راست هستند و برخی ها چپ ، برای چپ بودن باید باندازه ی کافی راست بود و بعد چپ شد !! حتی ماشینی که چپ می کنه یک مدتی باید راست برود و بعد والا همینطور کشکی کشکی که نمی شود چپ شد ؛ چپ کرد !!
امروز یک نشست غیررسمی و کارگری داشتیم در مورد اینکه چه کسی جانشین مرحوم هاشمی در تشخیص مصلحت نظام خواهد شد ؟ بحثی که شاید دلیل نشست های رسمی خیلی ها باشد ...
تعطیلی امروز غنیمیتی شد تا استارت انتقال کتاب ها و قفسه های کتاب را بزنم ، این قبیل قفسه های خودساخته مصداق مثل ذره ذره بهم شود بسیار ، دانه دانه ست غله در انبار می باشد ...
توجه به ظاهر باعث می شود تا بسیاری از تفاوت ها را احساس نکنیم ولی وقتی به هر چیزی به عنوان چیز یا شخص متفاوت نگاه بکنیم ؛ می توانیم همان مشترکات را نیز بصورت مجزا دریافت بکنیم ...