روزی برای مادر
گوشی را برداشت ، با اخم و تَخم بالائی به گوشی جواب داد !! نوع کارش اینگونه بود که حتی با بدحساب ترین مشتری ها هم با روی خوش حرف بزند و اعتقاد داشت که با زبان خوش می توان چک برگشتی را راحتتر از دادگاه پول کرد !! ولی چرا اینهمه بداخلاق شده بود !؟
پشت خط خانمش بود و داشت از خرید برای مامان ها حرف می زد و لابد بین اینهمه حرف زدن و زبان ریختن ها نیمچه چشمداشتی هم برای کادوی خودش داشت !! ولی اینطرف گوشی مگر به این راحتی ها نرم می شد !! بالاخره حساب و کتاب بهم ریخته و برگهای تسویه با مشتریان را بهانه کرد و مکالمه را قطع کرد !! خیلی وقت است که او را می شناسم و اوضاع مالی اش هم زیاد بد نیست ، حتی در این قاراشمیش بازار !! معلوم بود که ناراحت تشریف داشت و می گفت : " بخاطر اینکه برای مادرش کادو بگیرد ، مادر مرا هم بهانه می کند والا دست خودش باشد سال به سال به دیدن مادرم هم نمی رود !! " لابد کمی هم حق با دوستم بود ...
این چند روز بازار غلغله بود ... مخصوصا بازار سنتی و قدیمی که بیش از 80% مشتری هایش از اطراف می آیند و این اطراف بغیر از شهرستان ها و شهرک ها و روستاهای اطراف تبریز ، شامل استان های نزدیک هم می شود ... بازاری ها که فرصت سر خاراندن ندارند ولی خیلی هایشان با پرروئی تمام همچنان از اوضاع بد بازار می نالند !!
دیروز برای یک کار بانکی رفته بودم و یک ساعتی معطل شدم و رئیس شعبه آمده بود بالای سر کارمند و داشت از ارتقای فلان شعبه با او حرف یم زد و بغیر از من دو نفر دیگر هم منتظر تکریم ارباب رجوع بودیم و یکی از مشتریان کم کم داشت می غرید که اشاره کردم که حرص نخورد !! ازاین بابت باید به رئیس شکایت بکند که خود رئیس یک پای وقت تلف کردن است !!! البته جسته و گریخته چیزهایی هم دستگیرمان شد و آن اینکه مجموع پس اندازهای آن شعبه که ارتقا یافته بود از هزارمیلیارد تومان بالاتر رفته بود و لابد رئیس فکر می کرد که چند تا از این لقمه های چرب و چیلی اگر در شعبه ی او بود ، امیدی به تعویض خانه و از این رو به آن رو شدن فراهم می شد !!
روز مادر و روز مادرزن و روز زن و ... دست به دست هم داده اند تا همه جور کالایی بفروش برسد !! از طلا و جواهر گرفته تا لوازم خانگی و کادویی !! یک جائی هم نوشته بودند که مصادف شدن روز جهانی زن و روز ملی آن از رخدادهای عظیم سال 96 است که مسلما می تواند جریانات تلخ گذشته را زیر گرفته و از یاد خانم ها که برای هر اتفاقی اشکشان در دنیای مجازی جاری شده بود را ببرد !!
من بشخصه آدمی هستم که از کادو دادن های بی مناسبت بدم نمی آید و با مناسبت هم که باشد چه بهتر !! مهم لذت خرید است که نصیب من می شود و بقیه هم برای گیرنده های کادو باشد !! ولی هیچگاه دوست نداشته ام که مناسبت برود زیر کادو قرار بگیرد و همیشه این کادو را متمم مناسبت می دانستم و می دانم !! ولی متاسفانه در کنار دیگر بدفرهنگی های رایج ، امروزه می بینیم که همه ی مناسبت ها زیر کادوها قرار گرفته اند و این نیست بجز احاطه شیطانمداران بازاری که جامعه و فرهنگ آن را تحت الشعاع قرار داده اند و مسولین فرهنگی هم که به درج اسمی در تقویم ها بسنده کرده اند و مگر ملک الموت بیدارشان بکند !!
- ۹۶/۱۲/۱۷