یادداشت های دادو

لذات الخواطر

شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۱۳ ب.ظ


یزرگان می فرمایند که گذشته را ول کنید و به آنها نچسبید و از زندگی حال لذت ببرید و همین بزرگان حال را یک میکرو ثانیه ای بین آینده و گذشته توصیف نموده اند !!! مثلا زمانی که نفس را فرو داده اید ( گذشته ) و هنوز بیرون نفرستاده اید ( آینده ) ؛ زمان حال است !! البته هر بزرگی استاندارد خودش را دارد !؟!؟

 

در حاشیه ی سخن بزرگان باید نوشت که هر چیزی که به آدم می چسبد و رهایش نمی کند ، فلسفه ای برای چسبیدن دارد که وجود چسبناکی اش را توجیه می کند !! و اگر این لزوم از بین بروم خود بخود جدا شده و می افتد !! این مورد برای خیلی چیزها می تواند مصداقیت داشته باشد که یکی از آنها خاطرات انسان هستند که همگی در گذشته اش قرار دارند و محتملا آنچه بزرگان مدنظر داشتند حالات روانی منفی انسانی در مورد گذشته شان می باشد ؛ مثلا حسرت خوردن برای فرصتی که از دست داده اند (!) و زمانی که پولشان در بانک بود و دلار 1200 تومان بود (!!) ، این پا و آن پا کردند و یک عده زمانی که بازار را از دلار خالی کردند تا مقدمات صعودشان فراهم شود (!!) و دلار بناگاه سه برابر رشد کرد و این عده ماندند در کف بی ارزش شدن پولشان !!! برای این قبیل افراد باید گفت که افسوس خوردن فایده ای ندارد و بدرستی که باید چنین گذشته ای را از یاد ببرند !!! ولی چیزهایی هم هست که با گذشت زمان نباید فراموششان کرد و آن خوبی هایی که از دیگران دیده ایم و روزهای خوبی که گذرانده ایم و بیاداوردن آنها و مزمزه کردن آنها در خیال ، باعث تقویت روحیه می شود و چه بسا امید که این روزها در پای تریبون ها (!!) لجن مال شده است از همین راه تولید می شود !!

 

دیروز سرکار علیه بالدیزخانیم ( خواهربانو !! ) باتفاق یک گروه کوهنوردی رفته بودند منطقه ی قلعه ضحاک در شهرستان هشترود ... البته هفته ی قبل هم تشریف برده بودند قله شانجان در نزدیکی شهرستان شبستر !! دیشب در ابتدای شب قرار شد که برویم خانه مادربانو تا هم از ددرنامه ی ایشان بشنویم و هم از سهم مهمانی روز پنجشنبه که برای ما کنار گذاشته بودیم بهره ببریم ...

 

اولین سفرها همیشه خاطره انگیز هستند و برای همین وقتی کسی از من می پرسد : " فلان منطقه چگونه است !؟ " جواب می دهم : "اگر برای بار اولتان است حتما خوب است !! " برای اینکه برخی جاها را بیش از یکبار رفتن اتلاف وقت است ولی برخی جاها را می شود هفته ای یکبار رفت !!

 

امروزه راههای زیادی برای رسیدن به دامنه های قلعه ضحاک وجود دارد و از چند راه می شود به آن رسید ولی در گذشته ای نه چندان دور راه دسترسی از مسیر ریل راه آهن بود و عبور از همان تونل هایی که خدا بیامرز ، بدبخت افسانه ای ، « دهقان فداکار » پیراهنش را آتش زد تا جان عده ای را نجات بدهد !!! و ندانست که بیخیال جان دیگران شدن می تواند انسان را به مقام و ثروت های افسانه ای برساند و حتی از پیچ و خم استیضاح و جوابگوئی برهاند !! 

 

پا گذاشتن در تونل های تاریک و طولانی ، می تواند از خاطرات فراموش نشدنی زندگی باشد و تا مدتها نَقل آن نُقل صحبت ها ... البته سفر بالدیز خانیم با اطلاعاتی که از قبل گرفته بودند شروع شده بود و چیزهایی در حد اطلاعات عمومی داشتند ولی سال 72 زمانیکه من در نهضت سوادآموزی بودم و برای ماموریت رفته بودم هشترود و بایستی شب در آنجا می ماندم (!) به من پیشنهاد دادند که صبح برا یدیدن قلعه برویم و من حتی اطلاعات جزئی هم در آن مورد و منطقه اش و راههای دسترسی نداشتم و اینترنت هم که نبود و ... خلاصه اینکه اولین تعجبی که برایم ایجاد شده بود دیدن یک فانوس در دست یکی از همکاران بود و نمی دانستم این فانوس را می خواهیم چکار (!؟) تا اینکه وارد تونل ها شدیم و عبور از تونل برا یاولین بار آنهم با سوسوی فانوس و خطراتی که نمی دانستم اصلا وجود دارد یا ندارند و ... برایم فوق العاده جالب بود !! و در نهایت سکوت که فقط صدای جابجا شدن سنگهای در زیر قدم ها آن را می شکست بناگاه قطره ای آب از سقف تونل روی سر آدم می چکید و ماشه ترس کشیده می شد !!!


این روزها به لطف اطلاعاتی که در مورد مناطق وجود دارد و نیز امکانات ددری ، خبری از آن شگفت انگیزی سفرها نیست و هر فرد یک چراغ پیشانی به سرش بسته و با زیبائی برخورد متفاوتی دارند ...

 

===

 

تصویر آن دسر لیوانی و آن عصرانه ی زیبا که در پست قبلی بود (!!) سهم ما از سور عصر پنجشنبه بود !!

 

  • دا دو

نظرات  (۲)

سلام بر زیز گرامی
سلام

بله مرور خاطرات خوش گذشته، همیشه شیرین و حال خوب کن هست ولی متاسفانه یکی از نزدیکان مدام با خاطرات تلخ و آزاد دهنده دست به گریبانه و هم حال خودش رو خراب میکنه هم حال ما رو !!!

الان متوجه شدم که غذاهای پست قبل خانگی هستن ..
نوش جان و دست پزنده و خورنده و عکس گیرنده درد نکنه !
پاسخ:
سلام
خدا به کمک برخی ها برسد که خاطرات تلخ بدجوری به آنها چسبیده و رهایشان نمی کند

از طرف همه ی عوامل بنده متقابلا تشکر می کنم ....
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی