یادداشت های دادو

بالاتر از قانون ( بودن یا نبودن !! )

سه شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۶، ۰۴:۱۵ ب.ظ

برخی ها دوست دارند بالاتر از قانون عمل بکنند تا بزرگی شان را به رخ بکشند !! این قبیل افراد در درون شخصیت خود مشکل دارند !؟ مثلا فکر می کند چراغ راهنمائی برای عامه مردم است و این چون از خاصه تشریف دارد ، لازم نیست که پشت چراغ بایستد ...

 

مخصوصا برای کسانی که مناصب دولتی دارند و زیر چتر حمایتی قانون هستند (حتی تبصره های تاریک و روشن آن !!) بهتر است که هیچگاه رفتار بالاتر از قانون نکنند (!؟) چون قانون چیزیست که شکستنی و عوض شدنی است و چه بسا این رفتارها بعدا به نفع آنها نباشد !!

 

چند روز پیش یکی از دوستان در گروه فرهنگ یک مطلب از یکی از بزرگان ( و نه بنظر من از بزرگواران !! ) مطلبی گذاشته بود که آن ایشان ذکر کرده بودند که در مورد فساد مقامات و ... فریاد بزنید و هوار کنید !! و در این باب ملاحظه کاری نکنید !! و من یاد یک مطلب افتادم :

 

شاید بیست و چند سال پیش بود که برای تبلیغات دین و نماز و قرآن ، زمانیکه ستاد اقامه نماز را در جوار نهضت سوادآموزی علم کرده بودند (!!) به ایشان به تعداد 10هزار عدد سکه بهار آزادی داده بودند تا در این راه بعنوان پاداش و ... استفاده بکند !! و بقول نزدیکترین مقام حسابداری به ایشان ، این سکه ها را مانند نخود و لوبیا در گونی هایی در گاوصندوق اتاق شان گذاشته بودند و در هر سفر استانی و یا همایش و برنامه ای که حضور می یافتند (!!) دقیقا نشان به این نشان که مشتی برداشته و در جیب شان می ریختند و تا جائیکه ما بیاد داریم صرفا در این راه (!!!) خرج می کردند ؛ مثلا دختربچه ای را صدا می کردند و او سوره توحید را می خواند و دست در جیب مبارک کرده و سکه ای تقدیم می کرد و همینطور این روال را ادامه می داد !! این مقام نزدیک حسابداری به ایشان تذکر دوستانه داده بود که بهتر است حساب و کتاب سکه ها را داشته باشند و هر زمان که سکه ای اعطا می کنند بهمراه یک رسید بوده باشد تا فردا کسی به نحوه ی استفاده از آنها مشکوک نشده و حرف پشت سرش نبوده باشد !!! این بزرگ نه بزرگوار از این تذکر دوستانه بشدت رنجیده خاطر و مکدر شده بودند و گفته بودند که کسانی که این سکه ها را به من داده است آنقدر به من اعتماد دارد که می داند من بالاتر از این قانون ها هستم و این کاغذبازی ها بدرد من نمی خورد !!!! حالا چقدرش در کجا صرف شد بماند برای روز حساب و کتاب ...

 

شنیدن جمله ی " فساد در دستگاه ها و مقامات را فریاد بزنید !! " از دهان کسی که تحمل یک تذکر دوستانه و قانونی را نداشت بنظر من خیلی ناسازگار آمد و برای همین این خاطره ی سیاه از آن دوران سفید را یادآوری کردم ...

 

===

 

امروز برای خرید رفته بودم شهر ، بعد از یک عالمه خرید در ایستگاه اتوبوس سوار شدم و تعداد خانم ها زیاد بودند و چند صندلی در قسمت آقایان خالی بود و من در انتهای قسمت آقایان نشسته بود و متوجه شدم که دو فقره ی بانوی کهنسال پشت سرم ایستاده اند و برای همین بلند شده و یک صندلی جلوتر آمدم تا آنها در آنجا بنشینند ... یک آقائی همانجا روی صندلی تکی نشسته بود و یک خانم مسن تر پشت سرش بود و دو ایستگاه طول کشید تا همان تصمیم را بتواند بگیرد و جایش را عوض بکند !!

 

تقریبا تا اواخر مسیر مشکلی نبود و در یکی از ایستگاهها چند نفر آقا ( البته بهتر است بگویم مرد !! چون زن و مرد بودن را از دور می شود تشخیص داد ولی اینکه این زن خانم هست یا این مرد آقا تشریف دارد ، بستگی مستقیمی به رفتارش دارد !!! ) سوار شدند و دو نفرشان نشستند و دو نفر ایستاده ماندند !! یکی از آنها انگار که در منگنه ی فکری مانده باشد زیرلب می غرید و به بغل دستی اش می گفت : " اینها آمده اند اینطرف نرده ها نشسته اند و اگر ما می رفتیم طرف آنها می نشستیم چه قشقرقی بپا می کردند و ... " ولی انصافا آن یکی توجهی به حرفش نشان نمی داد و با یک جمله نشان داد که اتفاقا آقا تشریف دارد !!! او در جواب نق زدن های آن مرد گفت : " البته اگر این اتوبوس مختلط هم بود ، اگر هر کدام از این خانم ها که جای مادرم هستند سوار می شدند ، من جایم را به آنها می دادم !! " ولی آن مرد قانع نشده بود و فکر می کرد چون قانون اتوبوسرانی این محدوده را جدا کرده است ، حق قانونی اش پایمال شده است ... یک ایستگاه دیگر آن دو خانم پیاده شدند و مرد در جایگاه قانونی اش آرام گرفت ...

 

برخی جاها هست که آدم می تواند بالاتر از قانون ظاهر بشود و مطمئنا این قبیل جاها وقتیست که آدم از سهم خودش مایه بگذارد نه اینکه از مقام و منصب اش سوءاستفاده کرده و خودش را بالاتر از قانون جا بزند !!

 

  • دا دو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی