میراث پاک و متولیان ناپاک !!
از قدیم گفته اند " هر چیزی به جای خویش نیکوست ! " و ممکن است یک چیز مفید در جای نابجا بسی بسیار زیاد مضر بوده باشد ... مثلا یک پیچ که وظیفه ی نگهداری دارد اگر باز شده و داخل جعبه گیربکس بیافتد منجر به خرد شدن دنده ها و از کار افتادن آن می شود !! وقتی مکانیک جعبه گیربکس را باز کرد و پیچ را درآورد نمی گوید که عجب پیچ اعلائی ، ساخت کشور آلمان هست و ... (!؟) بلکه می گوید پدرسوخته (!) پیدایش کردم !!!!!
این روزها در جامعه ی ما نگاه برعکس شده است و وقتی یکی اشتباه ( گناه ) فاحشی مانند اختلاس می کند ، حفظ آبرویش در راس برنامه ها قرار می گیرد !! و کسی نمی گوید که حفظ آبرو برای یک دزد و اختلاسگر معنا ندارد و پشت سر این قبیل نامردم ها می توان براحتی غیبت کرد و در هر کوی و برزن آبرویشان را برد !! حتی اگر متصل به بزرگترین جایگاههای اجتماعی بوده باشند ؛ مثال تاریخی و دینی هم داریم و پسر حضرت نوح (ع) مصداق بارز آن است و پسر نوح بودن او را از عذاب باز نداشت ... حالا چرا بدکاران و بدمدیران این قدر در عزت و احترام بیجا قرار دارند ، نندونم !!!!
===
چند وقت پیش یکی از مکان های قدیمی شهر ، یخچال بیست و پنجهزار فوت قائم مقام فراهانی (!!) ، را مرمت و بازسازی کرده بودند و بعد از کلی دبدبه و کبکبه و شام دادن به اعضای نامحترم شورای شهر و اینوری ها و آنوری ها و کلی در بوق و کرنا دمیدن و ... تبدیل به رستوران کردند و دادند دست آشناهای کارنابلد خودشان !! همان حضور اولی که به این رستوران رفته بودم معلوم بود که اجاره کننده ی رستوران از ریشه این کاره نیست ولی ادعا داشت از خود قائم مقام بیشتر !!! بار دوم که رفتم دیدم که مدیر عوض شده است و البته هر بار تغییر در مدیریت با جابجا شدن سماورهای اطراف حوض معلوم می شد و متاسفانه این یکی هم این کاره نبود و مثل شاهان اواخر سلسله ساسانی که ششماه یکبار یکی بر تخت می نشست ، رفتنی بودنش قابل حدس زدن بود !! بار سومی که رفتم ؛ البته بدلیل اینکه واقعا ساختمان دارای جذابیت خاصی بود ، مهمان هایم را به آنجا می بردم ، این بار دو فقره خانم که بیشتر مادر و دختر دیده می شدند در آنجا بودند و خودشان مراسم کفن و دفن سفارشات را انجام می دادند و اصلا اهل " این کارا " نبودند و باید می رفتند در " آنکارا " شوی لوازم آرایش راه می انداختند !!!!
یکی دو روز پیش بود که در راه خانه ی مادر بودیم و من پیشنهاد کردم مسیرمان را از آن طرف بیاندازیم و ببینیم حال و روز آن رستوران که دست نااهلان و نامحرمان افتاده بود ، به چه حالی مانده است !!! چنان گَردِ فراموشی به کل عمارت پاشیده شده بود که اگر قائم مقام از خاک برمی خواست هم نمی توانست آنجا را بشناسد !! با چند تصویر می توان عمق فاجعه مدیریت میراثداران را دید ...
اطراف ورودی کاشیکاری بنظر می رسید ولی بنرکاری بود با طرح کاشی !!
این عکس که بسیار هم گویاست از اینترنت برداشته شده است !!
لابد جمع کرده اند که با بودجه " تبریز 2018 " دوباره راه اندازی و پاسداشت بکنند !!
یعنی یکی آشنا در میراث فرهنگی داشته باشد و یک دستگاه چاپ بنر بخرد ، نانش همان قدر در روغن است که آشنا در شهرداری داشته باشد و کارگاه تولید انواع بلوک سیمانی و جدول و ...
- ۹۶/۱۱/۰۷