روز جمعه ای ...
دیشب که داشتیم می رفتیم خانه مادرم ، کولاک هم کم کم داشت شروع می شد !! بادِ سرد که بود ، هر از گاهی کمی پودر برف هم قاتی اش می آمد ، در خبرهای هواشناسی آمده بود که تا اواسط هفته ی آینده دما بطور چشمگیری افت خواهد کرد !!
تبریز دو نوع سرما دارد ، سرما از خود و سرما از همسایه ها !! یک وقتی هست که برف می آید و بدنبال آن یکی دو روز سرد شدن هوا داریم ! یک وقتهایی هم هست که تبریز برف نمی آید و در شهرهای اطراف می آید ولی سرمایش را با هم قسمت می کنیم ، حالا فرق نمی کند این شهرهای اطراف نزدیک باشند و یا اینکه از استان های همجوار بوده باشند !!
صبح که بیدار شدیم کولاک علنا جولان می کرد و از آن طرف آب قطع شده بود !! خوب است که در آپارتمان مادر اجاق گاز برای یدک وجود دارد !! به امید این خدمات دولتی دلخوش بودن نهایت هالوگری است و باید هر شهروندی خودش یک دولت در دولت برای خودش باشد و تامین بکند خیلی از مایحتاج خانوارش را !!! یادم می آید که چند سال پیش بدلیل اتفاقی که بسیار نادر بود و بسیار خاص (!) در کشور کافران از خدای ما بیخبر (!!) دو روز برق در مونترال قطع شده بود و چون تقریبا تمام زندگی وابسته به برق است و دولت متعهد به تامین آن و با اینکه مردم می دانستند که این اتفاق خارج از پیش بینی دولت بود و .... باز از بابت هر روز قطعی برق ، مبلغی بعنوان غرامت به خانواده ها داده بودند !!! اینجا یک سال از جریال قطار سمنان - مشهد گذشته است و هنوز از بیمه ای که آن وزیر نامحترم گفته بود (!!) پشیزی به خانواده ها نرسیده است !!
کمی نشستیم و تی وی نگاه کردیم ... انصافا دورهمی خیلی خوبی بود و مهران مدیری باتفاق پژمان جمشیدی برنامه ی خوبی ساخته بودند !! ما در بازپخش سوم آن را دیدیم !! در چند برنامه ی قبل هم کمی به آن دسته از معلمین که در کشور ما کم نیستند کمی تیکه پرانده بود و در برخی سایت های فرهنگی دیده بودم که به مذاق همان دسته از معلم ها که در کلاس شانه از کار خالی می کنند و در خانه خود را از دار و دسته ی انبیا می دانند برخورده بود !!! این بار باز هم به آن دسته از معلم ها موکدا چند فقره سنگ پراند که بدانند دفعه قبل هم زیاد بی منظور نگفته بود و باید برخی گفتنی ها را گفت !!!!
برای ناهار باتفاق مادر به خانه ی برادربزرگ رفتیم ، راننده آژانسی که ما را می برد می گفت که کارگران در کمی پائین تر زمین را می کندند تا به ترکیدگی لوله آب برسند و از قرار معلوم گفته بودند که 4 ساعت کار دارند !! رئیس جمهور و فرماندار در اینجا نمی توانند زمان بدهند ، حالا این کارگر از کجا با اطمینان زمان داده بود (!) خدا می داند ، وقتی ما از کنارشان رد می شدیم اوائل کار بودند و 5 ساعت از قطعی آب می گذشت !!!
در زیرزمین خانه ی برادر بزرگ یک میز پینگ پونگی بود بیادگار مانده از چند سال قبل که بیشتر به عنوان میز بزرگ مورد استفاده بود و یاعلی گفته و آن را برقرار کردیم و یک ساعت قبل از ناهار و یک ساعتی بعد از ناهار بازی کردیم !!
عصر کمی ددر شهری داشتیم و بعد از آن به خانه مادربانو رفتیم برای همبرگر خانگی خوردن !! مطمئنا شام و ناهار بهانه هستند و مهم دورهم بودن است !! یک کانال تلگرامی محلی هست که مطالبش نگاه و گاه طعنه های طنز آلود به مسائل اجتماعی می باشد ، طرفدار زیادی هم دارد و مثل سایر طنازان و بنا به ذات کار طنازی هر از گاهی خالی از هجو و بی ادبی نیست !! ولی در برخی موارد یک خودمصاحبه هایی دارد که فوق العاده هستند !! این بمعنی تائید همه ی موارد ذکر شده در آن کانال نیست ولی می توان نکته های بسیار زیادی در آن یافت ... اخیرا این فرد یک مصاحبه ی 8 - 9 دقیقه ای با خودش کرده در مورد حادثه کشتی سانچی و مواردی را بررسی کرده است که بسیار شنیدنی هستند و هرچند در ظاهر برای آدم خوشآیند نیست ولی در واقع همان دیدگاه بالادستی به موضوع است و مطمئنا جملات و کنایه هایش برای شنونده ناآشنا نیست !!! البته این مصاحبه با لهجه ی مخلوط به طنز شده ی تبریز است و ... ( این هم برای کسانی که ترکی بلد هستند تا بشنوند و حظ ببرند !! اگر دیدید نچسبید دوباره گوش کنید و حتی چندباره ، نکته زیاد دارد !! )
