جور استاد

قباها رسم بود که در کلاسهای خوشنویسی برای سرمشق و تمرین بیت های خوب خوب می نوشتند که ربطی به دوره و زمان و حکومت خاصی نداشت و یادگیری و دانستن آنها همپای انسان بودن و طول زندگی کاربرد داشت !!

 

یکی از این ابیات که از دیرباز در حافظه ی ما حک شده است مصراع معروف " جور استاد به ز مهر پدر " بود !! این روزها باید در خاطر داشت که بدلیل وفور استاد و استفاده ی نامعقول از این اصطلاح نباید این مصراع را برای همه ی استادان تعمیم داد و مطمئنا جور پدر از لطف 90% استادان امروزی بهتر است و جورشان بخورد توی ملاج خودشان !! ولی در روزگاران قدیم که انتقال دانش و تجربه بصورت استاد و شاگردی بود بایستی برای کسب برخی از مهارت ها و تجارب ، جور اخلاق و عادات و سلائق استادان مختلف را تحمل می کردند !!

 

چند روز پیش کمی ورق مسی خریده بودم و در خانه مادربانو بودند و از قرار معلوم بانو اراده فرموده اند که کمی کار مسی بکنند و در این راه از تجارب و دانش مادربانو استفاده می برند !! دیروز قبل از ظهر بانوی شاگرد رفته بود پیش مادربانوی استاد تا استارت کار را بزنند ، البته از چند روز پیش استارت کار با انتخاب برخی طرح ها در اینترنت شروع شده بود و برخی از این طرح ها را پرینت گرفته بودم و داشتم فکر می کردم که انتقال این طرح ها حتی بصورت خلاصه شده در روی ورق های مسی کار ساده ای نخواهد بود ، مخصوصا که در آرشیو طرحهای مادربانو چند بار چشمم به کاربن افتاده بود و فکر می کردم که با استفاده از کاربن طرحها را روی ورق ها منتقل می کنند !! حتی در این زمینه به فکرم رسیده بود که اگر برش طرح ها سخت و وقتگیر بود ، از برش لیزری فلزات کمک بگیرم که همین فکر باعث شد تا ضمن تماس با فروشنده های دستگاهها یبرش لیزری اطلاعات خوبی بدست بیاورم ... هر رشته و فنی راهی به سوی برخی دانش ها می باشد ، دانش هایی که در زمان عادی نه به طرف ما می آیند و نه لزومی دارد که ما طرف آنها برویم ؛ هرچند یاددادن برخی مسایل در زمان مدرسه ، مانند درس حرفه و فن ، در برنامه قرار دارد ولی شامل برخی رشته ها و فعالیت هاست !!

 

دیروز برای ناهار رفته بودم خانه مادربانو و بانو هم که آنجا حضور داشت و بعد از مراسم پرفیض ناهار ، از من دعوت کردند تا در برش دادن ورق مس حضور فعال داشته باشم !! این قبیل کارهای سخت افزاری برای من زیاد سخت نیستند و عموما برای کارهای سخت افزاری ساخته و پرداخته شده ام !! بعد از برش قسمتی از مس در زمان پیاده کردن طرح روی ورق دیدم که برخلاف تصوری که من داشتم تمام طرحها در زمانی کمتر از چند دقیقه روی ورق پیاده شدند که برایم بسیار جالب بود !! مادربانو طرح ها را روی مس گذاشته و پشت آنها را با تینر می کشید و طرح با زیبائی تمام روی مس می افتاد !!

 

 

این هم یک یافته ی جالب بود ، لازم نیست حتما در زمان مورد نیاز چیزی را یاد بگیریم و قرار گرفتن در محیط های آموزشی می تواند چیزهای زیادی به ما یاد بدهد تا در موقع لزوم بکار ببندیم !!

 

بعد از ظهر رفته بودم کارگاه دوستم و این داستان را گفتم و دوستم خاطره ای در آن رابطه تعریف کرد که چندین سال پیش باید یک طرح را روی چوب پیاده می کرد و انواعی از تلاش ها را کرده بود و با توجه به دقت و ظرافتی که داشت مورد پسندش نبود !! تا اینکه از یکی از خانم هایی که رد کار نقره بودند در این زمینه سوال می کند و آن خانم با یک افاده ی خاصی با همین روش طرح را روی چوب پیاده کرده بود و خوشان خوشان بود که بالاخره فلانی هم کارش به او افتاده بود !!

 

این همان جور استاد است !!!!