یادداشت های دادو

تلگرام خر گمشده ی ملت است !!

يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۱۹ ق.ظ

اندر حکایات عامیانه آمده است که خدای متعال چون خواهد بنده ای را ( تاکیداً بنده ی روستانشین !! ) خوشحال فرماید کله ی صبح خرش را گم می کند و او تا عصر دنبالش می گردد و چون یافت ، بسیار مسرور گردد !!

 

دیشب نشسته بودیم که خبر رسید تلگرام آزاد شد ... نمی دانم چرا یک جورائی خوشحال شدم !! مگر نه اینکه از دست پیام ها و کپی و پیست های مزاحم آسوده شده بودم !؟ از کله ی صبح انعکاس این " آزادی مجازی " در تلگرام و انواعی از پیام ها را دارم می خوانم ...

 

===

 

دیروز فرصتی شد تا چند فیلم که دوستی قبل از رفتن به به آنسوی آبهای بزرگ به من داده بود را ببینیم ... قبلاها وقتی فیلم به زبان اصلی می دیدم (!) می توانستم بفهمم که داستان از چه قراری است (!!) حالا به لطف حضور بانو که زبان بیگانگان را می داند ، علاوه بر فهمیدن کلیات فیلم ، می دانم که چه می گویند !!؟ البته لطف توانائی قبلی این بود که با آن حربه ی به ظاهر کُند (!!) فرقی نداشت که زبان اصلی فیلم روسی باشد ، یا آمریکائی ، یا فرانسوی و یا حتی به زبان های آسیای اینطرفی (!؟)

 

***فیلمی که ظهر نگاه کردم " بلو جاسمین " بود ... ( Blue Jasmine ) اثر وودی آلن و محصول 2013 !!! و شرح حال یک خانم خیالزده ی افسرده که در توهماتش اسیر بود !! خوب نبود ولی واقعی بود !! بانو فرمودند که بلو بمعنی آبی می باشد ولی به جای صفت ناراحت و غمگین بکار می رود !! بیخود نیست که استقلالی ها همیشه بنوعی ناراحت و افسرده هستند !!

 

*** شب بعد از بازگشت از شبگردی های منتهی به فست فود ، حوالی ساعت 12 بود که یکی دیگر از فیلم ها را گذاشتیم تا ببینیم و نام آن " کاپیتان فیلیپس " بود ... ( Captain Phillips ) بنظرم این فیلم اثر وزارت دفاع و یا نیروی دریایی آمریکا بود و آنهم محصول 2013 بود و داستان یک کاپیتان کشتی باری که در دریای عرب گرفتار دزدان دریائی سومالیائی شده بود و بنوعی حضور ناوگان های آمریکائی برای ایجاد امنیت را توجیه می کرد ... فیلم بظاهر خیلی شسته رفته و عادی ساخته شده بود ؛ بد نبود ، واقعیتی بود که باید هم چنان باشد ، اگر باشد !! فرستادن سه فقره ناوجنگی و ناوشکن و هلی کوپتر و نیروهای واکنش سریع و ... با این جریان آتش گرفتن نفتکش پانامائی حامل سوخت ایران با پرچم پاناما و کارکنان ایرانی ( یک معادله چند مجهولی آنهم در دوران تعامل با کشورهای دنیاست !! ) باهم در مخیله نمی گنجیدند و شده بود آسیاب به نوبت ؛ یکی بیرون می آمد و آن دیگری می رفت تو !!

 

===

 

چند روز پیش ، همزمان با گردش سال میلادی ، در تبریز افتتاحیه " تبریز 2018 " با حضور برخی بزرگان و برخی کوچکان برگزار شده بود !! با اینکه از 3 سال پیش این عنوان داده شده است تا دست اندرکاران خود را آماده بکنند (!) هنوز در اخبارهای جسته و گریخته ی دنیاهای واقعی و مجازی ، این تصور پیش می آید که لقمه ی فوق در ذهن مسئولان خوب جویده نشده است (!!) البته حالا باید در مرحله ی هضم می بود !!

 

القصه در این افتتاحیه ی مختصر که گویا تنی چند از هنرمندان نیز حضور داشتند (!!) ، ترانه هایی هم در قالب سرود خوانده شده است که بنظر هیچکس اشکالی ندارد ولی در انعکاس خبر افتتاحیه آنها را بدلایلی که کسی نمی داند (!) حذف فرموده بودند و منجمله یکسری حرکات موزون که شدیدا ایزوله کرده بودند که مبادا دیده شود و حالا با آزادی تلگرام این فیلم ها در دسترس همگان قرار دارد ...

 

یک سوال ناجویده در ذهن من وجود دارد !؟ چرا می توان رقص اقوامی مانند اقوام خراسان شمالی ، لر ، بختیاری و ... را در تلویزیون با عنوان رقص محلی نشان داد و هیچ کجای شکم صدا و سیما از این گناه موزون متورم نمی شود (!) ولی اولا باید رقص آذری را با عنوان حرکات موزون یاد کرد (!؟) و دوما نتوان آن را نشان داد (!؟) البته این سوال می تواند جواب خیلی ها هم باشد ، که در چند هفته ی اخیر این سوال نجویده در ذهن شان بود ، که چرا تبریز در اعتراضات اخیر سکوت کرده بود !؟!؟ آنها جنس اعتراضاتشان هم از جنس  فرهنگ شان می باشد (!) که از نظر بالانشین ها زیاد قابل اعتنا نیست (!) بخاطر تخم مرغ به خیابان آمده و پرچم آتش می زنند !!

 

  • دا دو

نظرات  (۳)

  • همطاف یلنیـــز
  • سلام سلام
    نخست: یعنی تو هیچ  عیدی من انقدر پیام تبریک نداشتم که امروز به خاطر رفع فیلتر تلگرام داشتم. یکی ندونه فکر میکنه اون صدها هزار نفری که از کسب و کار افتاده بودن، منم.
    بعد:...بلو بمعنی آبی می باشد ولی به جای صفت ناراحت و غمگین بکار می رود !! بیخود نیست که استقلالی ها ...!؟
    بعدتر: گویا تیتر شده بید "تبریز در جریان اغتشاشات اخیر دوباره اولینی دیگر شد"
    آخر: برقرار بمانید و راضی ی ی
    پاسخ:
    سلام
    پیام تبریک چرا !؟ صدها هزار نفر کدام هستند ؟ چندنفر دست بزرگ که در کار کسب و کار بود ضرر دیده بودند !!
    بعد را نمی دانم چرا نیمه کاره رها کردید !؟
    بعدتر را حالا شنیدم در حمایت یا در مقابله !؟
    ...
  • همطاف یلنیز
  • سلامی مجدد
    -چرایی اش رو نیدونم! اون صدها هزار نفر رو هم گویا همان بزرگ دستان آمار داده بیدند.
    -استقلالی نبودم فقط جالب بود برایم. حالا آن بلوتوث همان دندان آبی لقب آن جنجگوست یا آن هم معنای اصطلاحی دارد؟
    - گویا در مقام تعریف و تمجید بیان شده
    سلام 
    تو این روزها کامنت گذاشتن برای نوشته های مثل همیشه صمیمی شما، برعکس خوندنش که خیلی راحت و دلچسبه، برایم شبیه حرف زدن در کلاس و جمع آدم ها شده. همانقدر سخت و بدون کلمه.. مثل آدم های بدوی فقط مفاهیم را می فهمم و از حس ها و ایده های مختلف پر می شوم. واکنشم هم به همان تغییرات چهره محدود میشود. انگار در مورد من اینطور است که با سخت تر شدن اوضاع، حضور و بروز اجتماعی ام ضعیف و ضعیف تر می شود، فرو می روم در خودم. مثل لاک پشت ها..  
    در این بین هنوز همان قران خواندن ارام و بی استرس و معمولی میتونه جای خیلی چیزها رو بگیره.. بابتش ممنونم ازتون.
    پاسخ:
    سلام
    تعارف می فرمائید ...
    حوادث این روزها مانند تماشای بهت انگیز برگ جریمه ی سنگین روی ماشینمان است که خلاف پارک کرده ایم ؛ در جائی که می دانیم ، حداقل آنجا ،اصلا نباید پارک می کردیم !!!
    چه خوب که هنوز آرام و بی استرس می خوانید ...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی