مشارکت عمومی
امروز برای یک کار بانکی از خانه خارج شدم و دوباره رفتم مرکز شهر ، البته در جاهای دیگری هم کارم راه می افتاد ولی هر روز باید سری به شهر بزنم و ازاتفاقات باخبر باشم !! خبر خاصی نبود و مردم در آرامش کامل در حال زندگی روزمره بودند !!
خیابان ها بیش از حد شلوغ و ترافیک در برخی مناطق بصورت خزنده می باشد ولی مردم آن را پذیرفته اند و با آن کنار آمده اند !! همین امر کنار آمدن با مشکلات باعث شد تا کمی متفاوت تر فکر بکنم و ببینم اگر یکی نخواهد با این مشکلات کنار بیاید چه باید بکند !؟ مطمئنا گزینه به خیابان آمدن و شعار دادن بر علیه مشکلات چیزی را رفع نمی کند ، البته بخاطر اینکه منافع برخی در سایه ی همین مشکلات بصورت تصاعدی بالا می رود ، شاید بصورت مقطعی چند روزی رنگ از رخساره شانش بپرد ولی مطمئنا بخاطر منافع شان هم که شده راهکار بعدی را طوری تنظیم می کند که به منافع شان لطمه ای نرسد !! شاید برخی ها در همین چند سطر دو سه مقام بزرگ را های لایت کرده باشند ولی کسانی که باید های لایت بشوند خیلی از ما دور نیستند !!
یکی از دلایل کنار آمدن با مشکلات و پذیرفتن آنها ، نقش داشتن در بروز آنها می باشد !! این یک کشف خیلی ساده و مهم بود ... بنظر شما نقش مردم با این فرهنگ غلطی که برای استفاده از وسایط نقلیه دارند چقدر در افزایش مشکلات مربوط به رانندگی و شلوغی شهرها و در اولویت آخر در آلودگی هوای شهرهای بزرگ دارد !؟ البته در اینکه شعور فرهنگی ملت ما بالاست (!) و ده ساله های ما نخبه هایی هستند در حد مشاور دست راست وزیر دست چپ (!) و هر فرد این جامعه بدون واسطه می تواند خودش را به کورش خان و آتوسا جان گره بزند و امضای هر کدام از ما زیر منشور کوروش هست (!) و ... و ... شکی نیست !! و اینکه شعر شاعر ما گردن آویز سردر سازمان ملل شده است و همه در سختی ها آن را زمزمه می کنیم که " بنی آدم اعضای یکدیگرند !! " ولی راست و کوروشی (!) در مشکلاتی که با ان دست در گریبان هستیم ، چقدر همدیگر را اعضای یک پیکر می دانیم !؟
امروز در مغازه ی دوستی برای سلام و علیک توقفی داشتم و یکی از فرافکن های مدروز داشت اوضاع روز را حلاجی می کرد که !! من گفتم : " چرا راه دور برویم !؟ همین اطراف ما نشانه های زیادی وجود دارد ... فکر می کنید اگر در این ساعت از روز بخواهد بلائی به کشور ما نازل بشود ، افرادی که محق و شایسته دریافت عذاب باشند چه کسانی خواهند بود ؟! اگر فکر می کنید که شهردار و استاندار و فرماندار را شامل می شود ، اشتباه می کنید !! ما نیز در این نابسامانی ها نقش داشته ایم ، اگر بی موقع سکوت کرده ایم و اگر بد انتخاب کرده ایم و اگر وقتی موافق طبعمان بود هورا کشیده ایم و اگر موافق طبعمان نبود همراهی نکرده ایم !! اگر کارمان گیر بود رشوه داده ایم ، اگر وام مان گیر بود آشنا پیدا کرده ایم ، برای نمره گرفتن تا در خانه ی فلان استاد رفته ایم ، خودمان را رنگ کرده ایم تا خوب دیده بشویم !! سکوت کرده ایم که سنگین دیده بشویم و وقتی حرف زده ایم هتاکی کرده ایم که کم نگفته باشیم !! و هزار کار دیگر کرده ایم که هر کسی خودش بهتر می داند !! به نظر من مخالف خارجی خیلی با مرام تر از مخالف داخلی است چون او ضرر دیده است و فراری شده است و مایملکش را مصادره کرده اند و حق دارند تند و تلخ حرف بزند !! ولی آن که از این کشور می مکد و ارتزاق ناجور می کند و با بد جلوه دادن دیگران دوست دارد خودش را مبرا بکند ، چه حقی دارد !؟ مشارکت در مشکلات روزمره کشور مثل سیگار کشیدن است و نمی شود به کسی گفت که سیگار نکشد و مطمئنا شدیدا مقاومت می کند ولی اگر کسی بخواهد سیگار را کنار بگذارد کسی نمی تواند او را دوباره ترغیب بکند ، چون خودش خواسته است !! حالا همه می خواهند افراد دیگری مشکلاتی که آنها درست می کنند را حل بکند و این ممکن نیست ، شاید در ظاهر برخی چیزها مورد توجه قرار بگیرند و چند روزی رفع بشوند ولی یک از هزار خواهد بود و مشکل این کشور در بدفرهنگی مردم است و غلط زندگی کردن و شاخص های غلطی که انتخاب می کنند !! مردم اگر خود بخواهند و راه درست زندگی را انتخاب بکنند بسیاری از مشکلات حل خواهد شد ، کافیست کمی به رفتار خود نگاه بکنند و کم کم عادات غلط را حذف بکنند !!! "
- ۹۶/۱۰/۱۹
حرف حساب ...
احساس میکنم هر حرفی بزنم به زیبایی این مطلب خدشه وارد کردم...