عکاسی از نگاه کودکانه
دیروز قرار برویم مهمانی دورهمی دوستانه و برای همین سر راهمان سری زدیم به نمایشگاه عکس کودکان که پسر یکی از دوستان در آنجا عکس داشت و البته مابقی را هم که می شناختم ...
این روزها ما کشور عجله زده ای به حساب می آئیم ، خیلی کارهای پشت گوش انداخته و عقب افتاده داریم و چون شانس مان گفته است و جائی ثبت و ضبط نمی شود برای همین در حالیکه خیلی مطلق شعار می دهیم (!!) در نهایت اعتقاد و باور به نسبیت (!!) به پیش می تازیم و کارمان این شده است که خودمان را با خودمان بسنجیم ( آنهم نسبت به چند دقیقه قبل مان !! ) و بگوئیم شکر خدا خوبیم ، همه چیز خوب است !!! بقول سخنرانی یکصد روزه ی جدید (!) بحمدالله در دولت یازدهم همه ی آنچه می خواستند محقق شده است و در دولت دوازدهم هم همان برنامه ها ادامه خواهد یافت ؛ کمی ( سر سوزن !!) مشکل در معدن داریم که آنهم رفع می شود و یک کمی ( بفهمی !! نفهمی !! ) از آرزوهای کشاورزی عقب هستیم که آنهم درست خواهد شد و روی هم رفته همه چی آرومه ... ملت چقدر خوشبخته !! خلاصه اینکه در نهایت بی انصافی (!) درست اش این است (!) که گفته شود نسبت به پارسال یکسال جلو هستیم !!!!!!
خیلی از کارها باید از قدم اول شروع بشود و نمی شود بخاطر عقب افتادن از برنامه ها ؛ هرچند با دلایل متقن (!) کاری را از قدم نود و نهم شروع کرد و بعد از برداشتن یک قدم برای قدم صدم جشن گرفت !!! مطمئنا آدم های زیادی برای جشنی که می گیریم هورا می کشند و خوشان خوشان می شوند ولی تاوان آن قدم های برنداشته شده یک روزی گریبانگیر می شود ...
یکی از کارهای خوبی که انجمن عکاسی در سالهای گذشته کرده است دادن خط حرکتی خوب و صحیح به کودکانی ست که به عکاسی علاقه نشان می دهند و پا به پای علائق کودکانه پیش رفتن و آنها را رشد دادن !! امسال نیز مانند سال قبل از عکسهای عکاسان کودک نمایشگاهی ترتیب داده بودند و ما هم برای تماشا رفتیم ، این بار نسبت به سال قبل یک تفاوت آشکار وجود داشت و کمی پرمایه تر شده بود ... ابتدا کودکان عکاس نسبت به هدفی که از عکاسی داشتند انشاء گونه ای نوشته بودند و اینکه در عکس ها چه چیزی را می خواهند نشان بدهند و در همان زمینه عکس گرفته بودند و اغلب سوژه ها هم برادر و خواهر کوچکترشان بود و کلنجار رفتن با این سوژههای ناهنجار !!!
===
دهقان فداکار درگذشت ...
ریزعلى خواجوى که بدلیل عارضه شدید ریوى در بیمارستان امام رضا (ع) بسترى بود،دقایقى پیش دار فانى را وداع گفت. / ایرنا
- ۹۶/۰۹/۱۱
با اینکه از فنّ عکاسی سررشته ای ندارم ولی همیشه از تماشای عکسهایی که با ذوق گرفته شده باشه لذت میبرم ... بخصوص اگه کار بچه ها باشه ...
هم عکس و هم انشا در مورد عکس ...
عالیه که این هر دو هنر در یک نفر جمع باشه ها ...
خدا رحمت کنه ریزعلی رو .. روحش شاد باشه این بزرگ مرد ارجمند ...
ریزعلی های این دوره بجای اینکه پیرهنشون رو آتش زده و از حادثه جلوگیری کنند، فوراً موبایل رو در آورده و مشغول فیلمبرداری از حادثه میشن که بذارن در فضای مجازی و ببینن چند تا لایک میخوره !!!!