زندگی با عینک آفتابی
شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۳۶ ق.ظ
تقریبا از سه شنبه ی هفته ی قبل چشم راستم پر خون شده است !! این مورد از سالهای قبل هم با من بود و هر سال یکی دو مورد بالا می آید !! موارد زیادی برای این قرمز شدن چشمهایم دارم و یکی از آنها کم استراحت بودن مقطعی و در معرض نور شدید قرار گرفتن است ...
چشم های من به زاویه تابش آفتاب خیلی حساسیت دارد !! چند روز بل هم بعد از باران که هوا خیلی تمیز بود و مرطوب ، رفته بودم شاهگلی برای عکس گرفتن و گمان می کنم آفتاب سرزده ای که گاه از پشت ابرها بیرون می آمد ، با چشمانم بازی می کرد !! یکی دو روز است که با عینک آفتابی در شهر آفتابی می شوم ...
متاسفانه به پزشک جماعت اصلا اعتماد ندارم و سوگندی که خورده اند را بزرگترین دروغ زندگی شان می دانم !! سیاست مداران ابتدا با صداقت جلو می آیند و سپس با مزمزه کردن طعم موفقیت و ثروت و مقام ، به دروغ گفتنمی افتند و پزشکان امروزی ابتدا نسبت به چیزی که نمی دانند چیست (!) قسم موکد یاد می کنند و سپس وارد بازار کار می شوند و برای همین یک رده پشت سر سیاستمداران قرار دارد و طبق طبقه بندی دانته وار ، در جهنم یک طبقه پائین تر از سیاستمداران خواهند بود !!!
دو روز پیش در یک مهمانی خانوادگی یک نفر بعد از دیدن قرمزی چشم من ، خبر داد ( از نوع خیلی سری و طبقه بندی شده !!! از آن حرفهای مگو که هیچکس خبر ندارد ولی نقل قول می شود !! ) که در پتروشیمی تبریز یک مخزنی منفجر شده است و مانع درز خبرش به بیرون شده اند ( البته درز خبر در کشور ما زیاد هم کار سختی نیست ، مخصوصا با اینهمه شکاف در مدیریت ها !! ) و از همان زمان تعداد مراجعان به مراکز پزشکی از بابت عفونت تنفسی و عفونت چشمی زیاد شده است !!! اینهم نوعی اطلاع رسانی سریع و قاطع بود تا برای رفتن به پزشک معطل نکنم !!!
حالا در خانه نشسته ام و دارم با عینک آفتابی تایپ می کنم ، با وجود برف نابهنگام دیروز و روز آفتابی و آسمان صاف امروز ، باید کمی منتظر بمانم و بعد از خانه بزنم بیرون !!
چشم های من به زاویه تابش آفتاب خیلی حساسیت دارد !! چند روز بل هم بعد از باران که هوا خیلی تمیز بود و مرطوب ، رفته بودم شاهگلی برای عکس گرفتن و گمان می کنم آفتاب سرزده ای که گاه از پشت ابرها بیرون می آمد ، با چشمانم بازی می کرد !! یکی دو روز است که با عینک آفتابی در شهر آفتابی می شوم ...
متاسفانه به پزشک جماعت اصلا اعتماد ندارم و سوگندی که خورده اند را بزرگترین دروغ زندگی شان می دانم !! سیاست مداران ابتدا با صداقت جلو می آیند و سپس با مزمزه کردن طعم موفقیت و ثروت و مقام ، به دروغ گفتنمی افتند و پزشکان امروزی ابتدا نسبت به چیزی که نمی دانند چیست (!) قسم موکد یاد می کنند و سپس وارد بازار کار می شوند و برای همین یک رده پشت سر سیاستمداران قرار دارد و طبق طبقه بندی دانته وار ، در جهنم یک طبقه پائین تر از سیاستمداران خواهند بود !!!
دو روز پیش در یک مهمانی خانوادگی یک نفر بعد از دیدن قرمزی چشم من ، خبر داد ( از نوع خیلی سری و طبقه بندی شده !!! از آن حرفهای مگو که هیچکس خبر ندارد ولی نقل قول می شود !! ) که در پتروشیمی تبریز یک مخزنی منفجر شده است و مانع درز خبرش به بیرون شده اند ( البته درز خبر در کشور ما زیاد هم کار سختی نیست ، مخصوصا با اینهمه شکاف در مدیریت ها !! ) و از همان زمان تعداد مراجعان به مراکز پزشکی از بابت عفونت تنفسی و عفونت چشمی زیاد شده است !!! اینهم نوعی اطلاع رسانی سریع و قاطع بود تا برای رفتن به پزشک معطل نکنم !!!
حالا در خانه نشسته ام و دارم با عینک آفتابی تایپ می کنم ، با وجود برف نابهنگام دیروز و روز آفتابی و آسمان صاف امروز ، باید کمی منتظر بمانم و بعد از خانه بزنم بیرون !!
- ۹۶/۰۹/۰۴
بلا دور باشه انشاالله ...
والا این روزها آدم با دیدن بعضی مسائل اینقدر حرص میخوره که طبیعیه خون جلوی چشم آدم رو بگیره!!
بی شوخی،
منم معتقدم حتماً باید پزشک معاینه کنه ولی بهرحال فکر کنم استفاده از مایع شستشوی چشم بی ضرره ...