تلنگرهای چند ریشتری !!
خفته های این دور و زمانه را زلزله هم بیدار نمی کند !! هر از گاهی تلنگری از راه می رسد و همه را به جوش و خروش درمیآورد و بعد انگار نه انگار همه می روند دنبال کار و زندگی روزمره شان و به مردم قبولانده اند که در مقابل هر اتفاقی ناگزیر هستند !!!! و این ناگزیری را با تسلیم امر قضا و قدر شدن یکی پنداشته و بدبختی های خود را با خدا قسمت می کنند ...
برخی تلنگرها شخصی هستند و اشتباهات فردی را به او نشان می دهند و برخی تلنگرها عمومی هستند و اشتباهات جمعی را به رخ می کشند !! و وقتی پازل شخص و جمع به هم ریخته باشد می شود چیزی در همین سطح از زندگی روزمره ما !؟!؟ اشتباهات جمعی را با انگشت اتهام به فرد نسبت می دهند و اشتباهات فردی را باید جمع تاوان بدهند و به این وسیله همه در میدان حاضر می شوند و همه هم اظهار داغداری و بعد همه می روند دنبال کار خودشان و به انتظار می نشینند تا کی دوباره شیپور دورهمی زده شود !!
دیروز چند ساعتی پای تی وی بودم و با حسرت و خشم پیگیر اخبار زلزله بودم ... خیلی سخت است که آدم مجبور باشد تکرار دائمی یک سری اشتباهات رفتاری را تماشا بکند و همین افراد که خودشان را همه چیزدان می دانند بیایند با چهره ای افسرده تریبون بدست بگیرند و دوباره بدترین خاطرات مدیریتی شان را در ذهن آدم حک بکنند و یک عالمه ریخت و پاش هول هولکی و ای دریغ از یک مدیریت جامع در زمان مناسب و هزینه کردن یک دهم از این ریخت و پاش ها برای تجهیز هر شهر و شهرک متناسب با تعداد سکنه ی آن و دادن آموزش های لازم !! و عادت داشتن به کمک خواستن از مردم برای آب و نان و پتو و کمک های نقدی که به فلان حساب واریز بشود و ... !!؟؟
لازم به ذکر است که اگر مدیریت صحیح باشد لازم نیست هر ننه قمری که از راه می رسد ، فرصت تریبون داشته باشد !! اتفاقی می افتد و مسئول میدانی آن اتفاق می آید و گزارش می دهد و تمام می شود ولی حالا همه می توانند فرصت خودنمایی پیدا بکنند و منت وجود شریفشان را به رخ درد رسیدگان و بیچارگان بکشند ؛ آنهم در نهایت تواضع !! و هزینه های گزافی که این حضورهای تسکینی و اقدامات موازی بر جیب دولت که همان بیت المال باشد می گذارد و متاسفانه فرهنگ امروزی این اشک های دروغین را دلسوزی می داند !!! و این هزینه های اضافی از محل عدم اعتماد مردم به همدیگر پرداخت می شود و چنین است که لازم می آید تا همه در میدان باشند و همریشی جایگزین هم اندیشی شده است !!! امروز باز در تلگرام از حرکت های انسان دوستانه ای خبر می آمد که یک عده پیشقدم شده اند تا کمک های مردمی را از طریق مطمئنی ( البته آنها نوشته بودند مطمعن و منظور خودشان بودند !! ) به دست نیازمندان برسانند که اینهم حکایتی از داستان اعتماد ملی است !!
و باز ادامه همان دور باطلی که داریم ...
راستی این اعلام " عزای عمومی " کردن در سراسر کشور چه معنایی دارد !؟
امروز در یک سایت فروشگاهی از نوع اینترنتی به صاحب سایت گیر داده بودند که چرا شما آرم تسلیت بر سر در سایتتان نزده بودید و تسلیت نگفته اید !؟!؟ آأم حالا می فهمد که چرا برخی تقی به توقی نخورده زود پروفایل اینستا و تلگرام و ... را پر از انواع بَنِرَک های همدردی می کنند تا از طعنه کج اندیشان مصون بمانند و شاید این همرنگ شدن ها کج اندیشی را نهادینه می کند !؟!؟
- ۹۶/۰۸/۲۳