اووم ماخ !!

انگار یک کلمه آلمانی را به فارسی نوشته باشم ... معادل دقیق این کلمه را نمی دانم شاید یک چیزی باشد در ردیف همان " دلم خواست " ... رسم است که در منطقه ما مثلا وقتی کباب می پزند و بویش پخش می شود می گویند شاید کسی دلش بخواهد !! ولی این اووم ماخ هر چه که هست یک پرده از نظر معنائی و اخلاقی از دل خواستن بالاتر است و در فرهنگ بومی جایگاه خاصی دارد ...

 

فاصله ی طبقاتی و عدم دسترسی عموم به خیلی از دلخوشی باعث می شود که بعضی چیزها تاثیر روانی نامطلوبی در برخی بگذارد ، البته با توجه به عدم رعایت عمومی و نهادینه شدن فرهنگ عدم رعایت (!) می رود که این مورد اخلاقی کم کم از بین برود و دیگر مهم نیست که کسی دلش بخواهد یا نخواهد !! اصلا در فرهنگ جدید برخی استفاده ها صرفا برای دل سوزاندن دیگران می باشد ...
 
گاهی اوقات ما ددر می رویم و چند عکس ددری می گذاریم تا دوستان هم ببینند !! گاهی هم عکس یک خوردنی و یا جمع دورهمی !! برخی هم به شوخی می نویسند که " جای ما خالی ! " ، " ما را هم ببرید ! " این عبارات در گفتمان روزمره جا افتاده است و مفهوم اووم ماخ نمی دهد و این دل خواستن خیلی عادی است که خیلی ها بنا به دلایلی نمی توانند برنامه های ددری اجرا بکنند و با توجه به داشتن امکانات کافی ، دلایل خاص خودشان را دارند !! ولی برخیها هم هستند که قصدشان از منتشر کردن سفرنامه ها و عکسهای آن چنانی ، خون به دل کردن کسانی هست که می دانند که می بینند و می دانند که لایک می کنند و می دانند که آرزوهای خوب خوب برایشان می کنند ولی ته دلشان یک بلبشوئی هست که نگو !؟ عکس گذاشتن با لباس های آنچنانی در رستوران های آنچنانی و مسافرت های آنچنانی که خود به رخ کشیدن است در حد آنچنان !!
 
این داستان سر و تهش با این چند جمله هم نمی آید و همه ی ما از دوران کودکی آن را با خود داریم و با دیگران از این نوع معامله ها می کنیم و انشاءلله که کم کم این رفتارها را همه کمتر بکنند !! وقتی اینها را نوشتم یک بیت شعر آمد جلوی چشمم و روی کی برد را گرفت که الا و بلا  باید مرا درج بکنی ؛ چشم !!

چو بینی یتیمی سرافکنده پیش        مزن بوسه بر روی فرزند خویش

حالا اونهائی که مراسم های آنچنانی برای هر مناسبتی می گیرند ، بهتر است خودشان را با این شعر تراز بکنند !! نه اینکه مراسم نگیرند ولی توی بوق و کرنا آن را جار نزنند !!

من هر از گاهی از سر سفره عکس می گیرم و در گروه خانوادگی می گذارم ، طبق معمول نوه ها می آیند و می نویسند که آه و واویلا و ... !! این شیطنت ها از ما به آنها رسیده است !! ولی مادرم گیر می دهد که از این عکس ها نگذارید ، شاید یکی ببیند و دلش بخواهد !!!! خاصه اینکه این اووم ماخ ، برای پسر بچه ها تعریف و تاکید شده است و ژن اووم ماخ در دختربچه ها ضعیف تشریف دارد !! ولی دو شب پیش که من عکس ماکارونی با ته دیگ آنچنانی اش را گذاشتم و منظورم بیشتر خیارشورهای خانگی مان بود ، کامنت دخترها صفحه را شلوغ کرده بود !!
 

 
چند روز پیش مهمان بودیم و صاحب خانه زحمت کشیده بود و حوصله بخرج داده بود و کمپوره سیب زمینی تدارک دیده بود !!! همه چیز ماجرا یک طرف ، سر سفره آمدن این غذا یک های و هویی بهمراه داشت و موجی از عکسبرداری ها و طبق معمول منهم در راس برنامه ها بودم ... خوردیم و سهمی هم برای ناهارمان آوردیم و دوباره به آن پنیر پیتزا اضافه کرده و سر سفره آوردیم !! عکس اش را برای میزبان فرستادیم و برایم نوشت که " آدم این چیزها را تنها نمی خورد !! "
 
حالا یکی دو تا عکس می گذارم ولی قول بدهید که اووم ماخ نکنید !!
 

 

اینهم از خاگینه یا بقول خودمان " قیقاناخ " ، که یک تنه با همه حسن ختام ها سفره ، برابری می کند !!