یادداشت های دادو

حسن نیت !!

يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۰۴ ب.ظ

خیلی سال پیش ، یکی از دوستان زمان خدمت سربازی برادرم که به گمانم بچه ی اراک بود (!) خانه ی ما مهمان آمده بود و در میان تعریف هایی که برای خواهر کوچکش از سفرش جمع می کرد ؛ بغیر از خانه ی قدیمی ما با آن دیوارهای قطور و درهای کوچکش (!) ، گیر داده بود به زیاد بودن گربه در شهر و می گفت که جائی نشد که برویم و گربه نبینیم !!

 

گربه ، جزء لاینفک زندگی روزمره ی ماست !! همیشه و همه جا هست و در قدم زنی های روزانه می توان این موجود کوچک از خانواده ای بزرگ را دید !! مثلا دیروز دیدم که یکی از عتیقه فروشهای خیابان ششگلان ، لرزان و پاکشان ، در حالیکه نایلونی در دست داشت عرض خیابانی که ماشین ها آن را با پیست ماشین سواری اشتباه می گیرند با احتیاط تمام طی کرد و محتویات نایلون را کنار در بزرگ باشگاه گنجویان ریخت و بیکباره چند بچه گربه که نمی دانستند پیش بیایند یا فرار بکند !؟ هر کدام تکه ای از لاشه را به دندان گرفته و غرغرکنان از زیر در تو رفته و مشغول شدند و آن پیرمرد دوباره آن ریسک بزرگ را که همانا رد شدن از خیابان باشد را به جان خرید و بطرف مغازه اش برگشت !!
 
امروز صبح در راه بازار بودم که دیدم دو دختر نوجوان ایستاده اند و ترسان و مشتاق در حال تماشا کردن یک گربه ی بزرگ و زیبا هستند !! هم آنقدر زیبا و خوشرنگ بود که تماشایش ارزش ایستادن را داشته باشد و هم هیکل اش آنقدر بزرگ بود که برای یک دختربچه رعب آور باشد ... یکی می گفت : " اگر بدانم همیشه اینجا هست ، موقع آمدن برایش غذا می آورم !! " و دیگری می گفت : " یک روز از گربه ها انشا خواهد نوشت !! "
 
عصر که داشتم بطرف خانه می آمدم ، جلوی باجه خودپرداز بانک مسکن ، یک گربه ی خوشگل ایستاده بود و از بالا یک مادر جوان بهمراه کودک خردسالش که بقول ما تاتان تاتان راه می رفت می آمدند که بیکباره گربه را دیدند !! مادر جوان انگار که پلنگ دیده باشد راهش را بطرف منتهی الیه جوب کج کرد و داشت کودکش را صدا می کرد ، یعنی آنقدر ترسیده بود که نمی خواست برود دست کودکش را بگیرد !!! و در عوض ، کودک بهمان اندازه راهش را کج کرد و در منتهی الیه دیوار و مقابل گربه ایستاد !! گربه کمی دست و پایش را جمع کرد و انگار کودک فهمید که گربه ترسیده است (!؟) ، شاید بیشتر از دو - سه سال نداشت ... مانند آدمهای بزرگ دستانش را به عقب برد تا پشت اش قائم بکند و با این کار داشت به گربه می فهماند که کاری با او ندارد و بعد سرش را جلو برده و آرام گفت : " میوووو " گربه هم به او جواب داد : " میووو "

مکالمه ی کوتاهی بود بین دو موجود که زبان هم را نمی فهمیدند ولی می توانستند همدیگر را درک بکنند ، رفتار کودک با مخفی کردن دستانش نهایت حسن نیت در یک رابطه ی دوستانه بود !!
 
  • دا دو

نظرات  (۳)

سلام و درود بر جناب دادو ...
شبتون بخیر و شادی انشاالله ...

اون بچّه چه کار قشنگی کرده ... مطمئنم در آینده آدم صلح طلبی خواهد شد ...

هروقت میشنوم یا میبینم که کسی به گربه ها یا سگهای گرسنه غذا میده انگار دنیا رو به من دادن ...

یه گربه در محل ما هست که وقتی بهش غذا میدم به دندون میگیره و میبره ...
یه بار تعقیبش کردم دیدم توی یکی از خونه ها دوتا بچه گربه عین خودش هستن که غذا رو برای اونها میبره .... الان چند روزه که جای یکی از بچه هاش رو عوض کرده و برده یک خونه دیگه!!!

خیلی دلم میخواد بدونم چرا یکی از بچه هاش همون جای قبلیه اما یکی دیگه شون رو برده جای دیگه؟

به هر حال من هر روز دنبال سر این خانم خانما!! راه می افتم که هم به این یکی بچه غذا برسونه و هم به اون یکی ... دست آخر هم خودش میخوره ... و بعد که سیر شد دور دهانش رو لیس میزنه و با نگاه قشنگش بهم خیره میشه و تشکر میکنه ... که زیباترین و شیرین ترین حسّ دنیا رو به دل آدم میریزه ...

ممنون بابت این پست خوب ...

پاسخ:
سلام و درود

مطمئنا تربیت صحیحی داشته است والا این رفتارها نمیتواند از یک کودک سر بزند !!
وامممما قضیه جدا کردن بچهها توسط گربه !!؟ طبق تحقیقات جامع من بعضی از بچه گربه ها زرنگ تشریف دارند و نمی گذارند تا بچه ی دیگر خوب شیر بخورد و برای همین مادر هر وقت احساس بکند که یکی از انها کوچک مانده است ، جایش را عوض می کند تا بیشتر از بقیه در کنارش بماند و بقیه نتوانند حق او را بخورند ...
http://up.upinja.com/iat3x.jpg

اینم گربه ای که عاشق حافظیه ست! و بقول نگهبان، همیشه اونجا حضور داره !
شکار چند شب قبل دوربین دخترم ...
سلام دادو خان
من از قدیم الایام و کماکان از گربه بدم مییاد وحتی قسمتهای گربه ای این پست کوفتم شد
وآمممممما فسقلی ما عاشق گربه از آب دراومده
ونمیدونم اینو چکارش کنم؟؟!؟!؟!

پاسخ:
سلام
نقطه ضعف از خودت نشان نده که ضرر میکنی !!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی