کجای یک اتفاق !؟
يكشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۴۰ ب.ظ
زندگی ما درگیری دائم با مسائل اطرافمان می باشد ولی جایگاه و نوع گیرنده ها و شاید هم مشغولیت آن لحظه ، باعث می شود که قسمتی از آن را درک بکنیم !! فرقی نمی کند حضورمان در یک مجلس عروسی بوده باشد یا سر کلاس و ...
وقتی بعد از گذشت زمانی کوتاه ، یا طولانی (!) به فیلمی که از ا« لحظه گرفته شده نگاه می کنیم ، مخصوصا وقتی که صاحب فیلم خودمان نباشیم و اتفاقی بعد از مدتی به پای پخش ان رسیده باشیم ، در آن فیلم چیزهای زیادی می بینیم که در آن لحظه ندیده بودیم ، مخصوصا اگر فیلم با دوربینی گرفته شده باشد که بی منظور بوده و همه چیز را ثبت کرده باشد ( منظور از دوربین بی منظور ، همان فیلم بدون ادیت و سان+سور می باشد !!) و حتی این امر شامل برخی تعریف ها هم می شود ، چند سال بعد یکی در مورد یک جلسه یا مهمانی و ... تعریف هایی می کند که ما نیز در آنجا حضور داشتیم و از آن برنامه ها بی خبر بودیم و این اکتشاف برایمان جالب و گاهی تلخ می شود !!
این روزها انواعی از دوربین ها با قدرت ثبت بالا و ذخیره طولانی مدت که غالبا جنبه ی ایمنی و امنیتی دارند ، از یک منظر عمومی ، اطراف ما را فیلمبرداری می کنند !! این دوربین ها ممکن است برای تشخیص فرد مقصر ، از طرف شرکت های بیمه ، در روی تریلی ها و اتوبوس ها و ... نصب شده باشند و شاید دوربین های محل های مختلف از قبیل سالن ها ، ادارات و ... بوده باشد. برای همین انواع یاز فیلم ها در شبکه های مجازی وجود دارند که فقط از طریق این قبیل دوربین ها و بصورت غیرمنتظره می توانند ثبت بشوند ؛ موارد تخصصی را باید بیرون از این گود بگیریم ، برخی از عکاسان و فیلمبرداران حرفه ای با تجهیزات ویژه و با برنامه ریزی قبلی برای ثبت برخی اتفاقات اقدام می نمایند !!!
روز قبل یک فیلم برایم فرستاده شده بود ، از یک رعد و برق !! و برای اینکه گذاشتن فیلم در وبلاگ را تست کرده باشم آن را در وبلاگ گذاشتم !! تماشای آن فیلم چند دقیقه ای برایم خیلی جالب بود چرا که در طول سالهای زیادی که در کوهنوردی فعالیت داشتم ، یکی دوبار در نزدیکی محل فرو افتادن رعد و برق بودم ولی همان غیرمنتظره بودن و شاید داشتن فاصله ی کوتاه باعث شده بود که درصد کمی از آن اتفاق را تجربه بکنم و اغلب وقتی متوجه می شدیم که کار تمام شده بود و مطمئنا اگر قرار بود خودش را تجربه بکنیم که حالا در خدمت وبلاگستان نبودیم !!! مثلا یک نوبت در علم کوه بودیم و شب رعد و برق زده بود و ما فقط صدایش را شنیده بودیم و صبح شنیدیم که رعد و برق به فلان منطقه خورده است و کسیکه بصورت اتفاقی دیده بود نمی توانست کامل توضیح بدهد و ما هم فقط تعریف هایی شنیدیم و بقایایی دیدیم !!! یک نوبت هم به فاصله ی یک تپه از ما بود که رعد و برق فرود آمد و ما نمی دانستیم صدائی که شنیدیم بابت چه اتفاقی بود تا اینکه یکی از دوستان از تپه بالا رفت و ما را صدا کرد و محلی را نشان داد و گفت که آنجا را صاعقه زده است !! حالا که افتاده ام به شمردن ؛ یک نوبت هم از طریق هلال احمر رفتیم و یک چوپان صاعقه زده را پیدا کردیم که تقریبا .......
وقتی این فیلم را می دیدم سعی می کردم حدود پانصدمتری از جریانی که در آن بودم بالاتر رفته و خودم را در آن موقعیت ببینم و اتفاقی که در اطرافم رخ داده بود ، دیدن همه چیز یک اتفاق می تواند بسیار جالب و در عین حال خطرناک بوده باشد و چه بسا تحمل دیدن اینهمه در آدم وجود نداشته باشد و زهره ترک بشود !!! حالا که می نویسم یاد صحنه های سونامی تایلند می افتم که موجهای بالای 50 متر بیکباره وارد ساحل و بندر می شدند و مردم هراسان و وحشتزده به نمی دانم کجای این اتفاق فرار می کردند ، اتفاقی که فراگیرتر از هر نوع فرار ی بود !!!!!
این اتفاق ها در زندگی روزمره ما جاری هستند ، بالا بردن میزان خودآگاهی می تواند به ما کمک بکند که کمی از خودمان فاصله گرفته و جایگاه خودمان را در اتفاقات مختلف ببینیم ؛ در خانواده ، در سر کار ، در جمع دوستان و ... داشتن چشم انداز خوب و پر وضوح مطمئنا در برنامه ریزی های زندگی مفید خواهد بود .
این روزها انواعی از دوربین ها با قدرت ثبت بالا و ذخیره طولانی مدت که غالبا جنبه ی ایمنی و امنیتی دارند ، از یک منظر عمومی ، اطراف ما را فیلمبرداری می کنند !! این دوربین ها ممکن است برای تشخیص فرد مقصر ، از طرف شرکت های بیمه ، در روی تریلی ها و اتوبوس ها و ... نصب شده باشند و شاید دوربین های محل های مختلف از قبیل سالن ها ، ادارات و ... بوده باشد. برای همین انواع یاز فیلم ها در شبکه های مجازی وجود دارند که فقط از طریق این قبیل دوربین ها و بصورت غیرمنتظره می توانند ثبت بشوند ؛ موارد تخصصی را باید بیرون از این گود بگیریم ، برخی از عکاسان و فیلمبرداران حرفه ای با تجهیزات ویژه و با برنامه ریزی قبلی برای ثبت برخی اتفاقات اقدام می نمایند !!!
روز قبل یک فیلم برایم فرستاده شده بود ، از یک رعد و برق !! و برای اینکه گذاشتن فیلم در وبلاگ را تست کرده باشم آن را در وبلاگ گذاشتم !! تماشای آن فیلم چند دقیقه ای برایم خیلی جالب بود چرا که در طول سالهای زیادی که در کوهنوردی فعالیت داشتم ، یکی دوبار در نزدیکی محل فرو افتادن رعد و برق بودم ولی همان غیرمنتظره بودن و شاید داشتن فاصله ی کوتاه باعث شده بود که درصد کمی از آن اتفاق را تجربه بکنم و اغلب وقتی متوجه می شدیم که کار تمام شده بود و مطمئنا اگر قرار بود خودش را تجربه بکنیم که حالا در خدمت وبلاگستان نبودیم !!! مثلا یک نوبت در علم کوه بودیم و شب رعد و برق زده بود و ما فقط صدایش را شنیده بودیم و صبح شنیدیم که رعد و برق به فلان منطقه خورده است و کسیکه بصورت اتفاقی دیده بود نمی توانست کامل توضیح بدهد و ما هم فقط تعریف هایی شنیدیم و بقایایی دیدیم !!! یک نوبت هم به فاصله ی یک تپه از ما بود که رعد و برق فرود آمد و ما نمی دانستیم صدائی که شنیدیم بابت چه اتفاقی بود تا اینکه یکی از دوستان از تپه بالا رفت و ما را صدا کرد و محلی را نشان داد و گفت که آنجا را صاعقه زده است !! حالا که افتاده ام به شمردن ؛ یک نوبت هم از طریق هلال احمر رفتیم و یک چوپان صاعقه زده را پیدا کردیم که تقریبا .......
وقتی این فیلم را می دیدم سعی می کردم حدود پانصدمتری از جریانی که در آن بودم بالاتر رفته و خودم را در آن موقعیت ببینم و اتفاقی که در اطرافم رخ داده بود ، دیدن همه چیز یک اتفاق می تواند بسیار جالب و در عین حال خطرناک بوده باشد و چه بسا تحمل دیدن اینهمه در آدم وجود نداشته باشد و زهره ترک بشود !!! حالا که می نویسم یاد صحنه های سونامی تایلند می افتم که موجهای بالای 50 متر بیکباره وارد ساحل و بندر می شدند و مردم هراسان و وحشتزده به نمی دانم کجای این اتفاق فرار می کردند ، اتفاقی که فراگیرتر از هر نوع فرار ی بود !!!!!
این اتفاق ها در زندگی روزمره ما جاری هستند ، بالا بردن میزان خودآگاهی می تواند به ما کمک بکند که کمی از خودمان فاصله گرفته و جایگاه خودمان را در اتفاقات مختلف ببینیم ؛ در خانواده ، در سر کار ، در جمع دوستان و ... داشتن چشم انداز خوب و پر وضوح مطمئنا در برنامه ریزی های زندگی مفید خواهد بود .
من خیلی وقتها به همسرم میگم خوبه گاهی آدم مثل روحی که هنگام مرگ از بدن جدا میشه، از زندگی خودش جدا بشه، کمی بالاتر بایسته و از بالا زندگیش رو نظاره کنه
ببینه وقتی از دور نگاه کنی، این زندگی در چه شرایطی هست
کجاها رو آدم درست داره میره کجاها رو غلط؟
خلاصه اینکه شاید با یک نگاه از بالا، بشه یک بازنگری روی اون زندگی داشت و با تصحیح بعضی رفتارها از اون به بعد رو بهتر و لذت بخش تر زندگی کرد ...
امیدوارم خوب توضیح داده باشم منظورم رو ...