یادداشت های دادو

شرم یا غرور !؟

چهارشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۳۰ ق.ظ

وقتی در معرض مناسبتی قرار می گیرید (!؟) چه حسی به شما دست می دهد !؟ آیا ظاهر و باطن حسی که دارید باهم یکی هست یا تفاوت فاحشی با هم دارند !؟ مثلا وقتی یک معلم از جلوی دیواری رد می شود که با نقش و نگاری آسمانی در پائین آن درج شده است " معلمی شغل انبیاست " چه حسی به او دست می دهد !؟ احساس شرم می کند از چیزی که نیست یا احساس سرور و غرور می کند از چیزی که هست !؟

 

این روزها مصادف با " هفته دولت " است ، هفته ای که آذین یافته با شخصیت های صادق و بی ریا و فعال سیاست روزهای اول انقلاب است ... رئیس جمهور و نخست وزیری که فرصت چندانی برای خدمت کردن نیافتند و توفیق این را داشتند که پاک و پاکدست از دنیا بروند !! این روزها همه جای در و دیوار را با انواعی از بنرها بنام هفته دولت گرامی می دارند و چه بسا که دولتمردان به همدیگر تبریک می گویند و از اینکه در معرض چنین مناسبتی قرار گرفته اند در پوست خود نمی گنجند (!) ولی واقعا بروند و داستان زندگی دو مردی که این هفته را بنام خود کرده اند بخوانند و بعد صادقانه بیایند و بگویند که چند بسته دستمال کاغذی برای خشک کردن عرق شرم خودشان استفاده کرده اند ... رجائی کسی بود که کمی بیش از سی روز رئیس جمهور بود ولی بعد از گذشت سی و چند سال ، هنوز خیلی ها در روستاها در زیر سایه چتر حمایتی که او برافراشت زندگی می کنند و دعاگویش هستند !!! او نه اهل تساهل و تسامح بود !!!؟ و نه افتخار ارسال ماهواره امید به آسمان و دسترسی به انرژی هسته ای را داشت !!!؟ و نه آمار و نمودارهای تورم را تک رقمی کرد !!!؟ او تساهل را برای معیشت مردم می خواست و سختگیری را برای خود و خانواده اش !! امید را در دل مردم و در روی زمین زنده کرد !! بر روی سنگ پایه ای که برای اقتصاد درب و داغون آن سالها ساخت ، سالهای سال ، دیگران سنگ مدیریت اقتصادی به سینه زدند !!

 

در یک کلام جنس دولت او از جنس دولت های 28 سال گذشته نبود ... او از جنس پاکان روزگار بود و شهادت ، نامش را برای همیشه جاودان کرد و روزی را برای او در هر سال حک کرد تا از یادها نرود ، چرا که مردم خطاکار سعی زیادی برای فراموش کردن سرافکندگی های خود دارند!! یادش گرامی ...


دیروز صفحه ی اول روزنامه امروز شمالغرب کشور ، سرخاب را برایم فرستادند ...باندازه کافی با چیزی که در بالا نوشتم همخوانی دارد و تفاوت ها را نشان می دهد ... مردی که مسئولین را به خداترسی ترغیب می کرد و مردانی که ترس از دیوان محاسبات را ضعف مدیریتی می دانند و جمله ای که هنوز در ذهن من حک شده است از روزگاران دورتر که " خلاف قانون ، خلاف شرع نیز هست !! "

 

 

  • دا دو

نظرات  (۱)

شرم یا غرور؟ 
من همیشه روز جوان، سی دور قصه ی علی اکبر رو دوره می کنم و آخر شب نمی فهمم، این چه مقارنتیِ که بین ایشون و ما برقرار کردن!! اصلاً به نظر من نصف بیش تر این مقارنت ها، به جای تاثیر مثبت، تاثیر منفی اگر نداشته باشه، بی تاثیره.. اصلا به نظرم یه جورایی بی نسبت بودنِ شدیدِ آدم های مهم و خاص رو با مردمی که مخاطب این نسبت ها هستن، به شدت توی چشم می زنه و کلی بی آبرویی به همراه داره.. بدتر نفس آدمو تنگ می کنه.. دیگه به شرم و خجالت نمی رسه.. 
پاسخ:
سلام
البته خودشان هم می دانند که کار درستی نمی کنند !! برخی کارهای سیاستمداران ما به طرز چشمگیری از سر ناآگاهی می باشد !!! و سر شرمندگی را بطرف آنها بر می گرداند و بجای غرور ، لوث بودن قضیه را نهادینه می کند ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی