رکوردی برای اتلاف وقت !!

رکوردها نشانه ای هستند برای نشان دادن تلاش ها ... رکوردها همیشه خوب هستند ولی تلاش ها می توانند بی ثمر باشند و یا مثبت !! مثلا برای من ورزش یا تلاشی بنام پرورش اندام از ابتدا مفهومی نداشته است و معلوم است که برای خیلی ها مفهوم دارد !!! این را هم بگویم که بنظر من اکثر فعالیت های مثبت منجر به شکستن رکورد نمی شوند ...

 

چند وقت پیش برادرزاده شدیدا با موبایلش مشغول بود و یک گیم را ادامه می داد !! البته من در جریان نبودم و بانو خواسته بود تا آن را به موبایل من هم بزند !! یکی دوبار از سر اینکه بدانم سر و ته قضیه چیست با آن سرگرم شدم و یکی دو روز بعد شد مشغولیت روزانه !!!!

 

در قصه های دینی آمده است که فرشتگان چون از بالا به داستان آدمیان نگاه می کردند ،برای همین توهم خوب بودن برشان داشته بود و به کارهای نسبتا پست آدمیان به دیده تحقیر می نگریستند و ادعایشان شده بود که اگر ما در زمین ساکن می شدیم چه بسا که سنگین تر و متین تر عمل می کردیم و حرمت اشرف مخلوقات بودن را بیشتر رعایت می کردیم ... خلاصه به آنها گوشزد شد که همینجا که هستید بنشینید و زیادی پارازیت در نکنید آنجا وسط گود داستان فرق دارد !! خلاصه اینکه دست بردار نبودند و بالاخره دو نفر از آنها مامور شدند تا بیایند و در نقش انسان زندگی بکنند ، ناگفته نماند که قرار بود یکی از بزرگترها بیاید ولی زرنگ بود و در دقیقه نود دو تا از کوچکترهای توهم زده را به جای خود فرستاد !! هاروت و ماروت آمدند و در  میان بنی اسرائیل زندگی کردند و چندی نگذشت که خود چنان گندی زدند که مستوجب عذاب شدند !! و داستان شان مایه عبرت خلایق !!!

 

این گیم بازی کردن من هم از آان داستان ها بود ... من زیاد اهل گیم دنبال کردن نیستم ولی برای یکی دو مورد پیش پاافتاده ی گوشی و کامپیوتر  باندازه ی گیم بازان حرفه ای وقت می گذارم !! یکبار به برادرزاده گفتم که تا مرحله ی 50 پیش رفته ام و او خندید و گفت که فعلا او در رتبه ی 140 قرار دارد !!! تازه دوزاری ام افتاد که باید به چشم تفریح نگاه نکنم و کمی وقت تلف کردن را جدی بگیرم !! خلاصه اینکه کمی قواعد بازی را جدی گرفته و بی هوا ادامه ندادم و رسیدم به امتیاز 170 !! در مهمانی بعدی موبایل را نشان برادرزاده ها دادم و گفتم : کمی تلاش بکنید !!

یکی دو روز بعد که بیکار بودم و شاید منتظر فرصتی برای انجام یک کار (!) همانطور که سرپائی و تکیه به اوپن آشپزخانه ایستاده بودم مرحله به مرحله بالا رفتم و وقتی به امتیاز نگاه کردم دیدم که بالای 200 هستم و هول شدم و سوختم !!! و برایم 231 ثبت شد ... از صفحه موبایلم عکس گرفته و به برادرزاده ها فرستادم که قابل توجه علی و احسان !!

 

 

احسان بعد از دیدن تصویر در پائین کامنت درج کرد که نهههههههههههههه من رکورد قبلی را شکسته بودم و تصویر فرستاد که :

 

 

خلاصه اینکه چند روزی در غرور این رکورد شکنی بودم تا اینکه خبر داد که در موبایل کمی سخت است ولی در کامپیوتر می شود تا بالاتر ها هم رفت و از قرار معلوم تا سقف 400 تا هم رفته بود ... امروز صبح دیدم که در تلگرام تصویر گذاشته است

 

 

یکی نیست بگوید تو چرا با جوان ها کل کل می کنی !؟