بعد از سی سال ...

خیلی سال پیش ، البته به نسبت عمر خودم !! ، بخاطر تعداد زیادی جدول که حل کرده و به دفتر مجله فرستاده بودم ، برایم یک برگ کاغذ آمد بعنوان فیش تهیه کتاب بمبلغ (!؟) ، بعنوان جائزه !! و معرفی به یک کتابفروشی در میدان عقاب سقز. منهم آن برگه را به کتابفروشی برده و معادل آن یک کتاب خریدم و یکی دو تا خودکار تا حسابمان سربه سر بشود !!

 

آن کتاب که همین کتابی باشد که در مورد می نویسم ، یکی دو سال بدون اینکه بخوانم بهمراه من بود !! دلیل اول این بود که آن را یکی از سربازها که بچه تهران بود و کتاب خوان و خوشفکر و از خانواده ی از ما بهتران و بقول خودش چون یکی سفارشش را کرده بود که در تهران بماند و فرمانده پادگان خبردار شده بود مستقیما به سقز اعزام شده بود تا آخر خدمت سربازی اش !!!! و اما بقیه اوصافش به این دلیل بود که از خاله ای حرف می زد که در آمریکا بود و برای دیدنش به تهران می آمد و سفرهای بابایش به کشورهای مختلف و ... و البته که اهل مطالعه بودن از آن صفات بارزی است که قبل و بعد طاغوت نمی شناسد و همیشه کم مشتری است !! القصه این کتاب را آن همخدمتی من خوانده بود ( با سرعت لاک پشتی !! ) و تا او تمام بکند تمام حس من برای خواندن از بین رفته بود !!! این امر باعث شد تا خوانده شدن کتاب چند سالی به تعویق بیافتد !!

 

کتاب " سقوط 79 " نوشته " پل اردمن " ، را در همان سالهای دور خوانده بودم ، حوالی سال های 71 ، و چیز زیادی از آن بیاد نداشتم مگر چند مورد بی سر و ته که نه می شد در موردش با کسی حرف زد و نه بحث کرد !! ولی این کتاب همچنان حضورش را با من حفظ کرده بود و در کتابخانه تکانی های متعدد (!) همچنان برای من مانده بود و حالا هم همچنان مانده است !!

 

امروز در یک کنکاش بغل کتابخانه ای ( بدلیل سایز جیبی ، این کتاب ، همیشه در کوچه پسکوچه های قفسه قرار دارد !! ) دوباره چشمم به آن افتاد ... یک یار قدیمی هم دارد که بنوعی پشتیبان هم هستند ... " آئین سخنرانی " از نویسنده معروف آن روزگاران " دیل کارنگی " ( که برای هر کاری یک آئینی می نگاشت !! ) ... هر دو کتاب هم قیمت یکسانی دارند « 300 ریال » وجه رایج کشور !! حالا هر یک از این کتابها کمتر از 20هزارتومان زیر تیغ چاپ نمی روند !! ( هفتصد برابر !!! در مقابل چیزهای دیگر کتاب هنوز زیاد گران نشده است !! )

 

کتاب را برداشتم تا ورق بزنم ولی راه بهتری بنظرم رسید ، یک گشتی در اینترنت زدم تا ببینم جایگاه این کتاب در کجای ادبیات ما قرار دارد !!؟ چند فروشگاه اینترنتی کتاب و بعد از خواندن خلاصه ای از کتاب در یکی از آنها که متن کتاب را بیادم می آورد و دلیل دومی که برای بی رغبتی به خواندنش داشتم و بعدا می نویسم (!) ، راهم به یک وبلاگ باز شد و در آنجا نویسنده محترم وبلاگ با طول و تفسیر بلندبالائی به نقد کتاب پرداخته بود ، و من تمام مطالب مرتبط با کتاب در آن وبلاگ را خواندم و بنوعی کتاب در ذهنم دوباره زنده شد. اگر حوصله داشتید خواندن مطلب درج شده در وبلاگ را پیشنهاد می کنم و اگر مشتاق شدید خود کتاب را !!

 

دلیل دیگر بی رغبتی به خواندن کتاب این بود که شاید افرادی که در کتاب نام برده می شدند برای مخاطب عام در آمریکا و اروپا بیشتر از یک نام نبودند ولی برای ما هر کدام بیشتر از یک نام بوده و شخصیت سیاسی شناخته شده بودند و برای همین نخوانده دل خواننده را می زد که نکند کتاب حاصل یک غرض ورزی نزدیک بوده باشد ؛ در حالیکه بعد از سی سال بنظر می رسد که حاصل یک غرض ورزی دور بوده است !!!! و هنوز خیلی از مردم در دو دو تا کردن مسایل بین عوامل دور و عوامل نزدیک ، به نتایج اشتباهی می رسند !!! شاید این روزها دشمنان زیادی دوست دیده می شوند و شاید دوستان زیادی دشمن !!!