محکومین به تنهایی
روزها را با یک خواب آلودگی عجیب شروع می کنم و خودم را به زحمت تا عصر می رسانم ، با یک هوشیاری عادتی !!! ، حدود یکی دو ساعت می خوابم و کمی تا قسمتی شارژ شده و خودم را به افطار می رسانم ، بلافاصله بعد از افطار راهی کوه می شوم و زندگی آغاز می شود...
پس بی جهت نیست که مضامین پست های این روزهای من ، بناچار با کوه گره می خورند ... یکی از مواردی که در ددرهای کوهی بعد از افطار به چشم می آید ، آدم های تنهایی هستند که بی سر و صدا می آیند و می روند ... شاید یک زمانی کوهنوردی را می شد یک ورزش بحساب آورد ولی این روزها درصد ورزشی این فعالیت بمراتب کم شده است و حواشی پررنگ تر جای آن را گرفته است ، مردم بطرز سرسام آوری می خواهند از هر چیزی تعریفی برای خود بدست آورند و در همه ی صحنه ها بچشم بیایند !! افزودن بی دلیل بر سابقه و سال ، هم یکی از مرض های شایع در دوران ما می باشد ، انگار اگر کسی ده سال قبل از شخص دیگر کوهنوردی را آغاز کرده باشد ، نقشی در شخصیت او خواهد داشت ، البته این روزها برخی می توانند عکس ششماهگی خودشان را بیاورند که در آغوش پدر و یا در کوله پشتی مادر در کوه بوده اند و یک سابقه ی مادرزاد با خود دارند !!
آدمهایی که من هر شب با آنها خوش و بش می کنم ، در روزگاران کمی دورتر که تشریفات و امکانات پرزرق و برق در زندگی ها نقش حاشیه را داشتند ، در جمع های دوستانه و البته خیلی صمیمی تر (!) خاطرات خاص و نابی را ساخته بودند ، خاطراتی که در شرایط بسیار سخت و تلخ رقم خورده بودند و تا سالهای سال نقل محافل دوستانه شان بود (!) و حالا دور از چشم همدیگر می آیند و می روند ، با یکی دو نفر سلام و علیک می کنند تا دفتر بودنشان را امضاء زده باشند و مانند شبحی انسان گریز ، ناگهان می روند !!
انسان ها غالبا در نیازمندیها به همدیگر نزدیک شده و در توانمندی ها از هم فاصله می گیرند ، شاید برای همین است که عموما اتحاد و شراکت در بین انسان ها معنا و مفهوم محکمی ندارد !! شراکت و اتحادی که بخاطر نیاز و ضعف بوده باشد ، در کوتاه مدت محکوم به شکست می شود و این امر را می توان در اتحاد بین کشورهای ضعیف دنیا نیز مشاهده کرد ، سازمان های به ظاهر پرتعداد ولی بی خاصیت که فقط بدرد شعارهای بین المللی می خورند !! کشورهایی که از ترس با هم متحد می شوند و با کمی تزریق کمک و ... تبدیل به دشمن خونی می شوند !! و ترس و ضعف و نیاز ، پایه و اساس تعامل آنها با دیگران می شود . غالبا مبادلات اقتصادی اجباری با دیگران دارند و آن را بعنوان سند موفقیت خود نشان می دهند و ...
ولی آیا این تمام ماجراست !؟ در دنیا سازمان هایی وجود دارد که از چند کشور خیلی قوی تشکیل شده اند و در عین حالی که باهم اختلافات زیادی دارند ولی بخاطر منافع مشترکی که باهم دارند ، حتی در سخت ترین شرایط و در شرایطی که شعارهای ملی شان را زیر سوال می برد ، از حمایت همدیگر دست بر نمی دارند و نمونه آن شرکت در جنگ هایی است که در گوشه و کنار جهان اتفاق می افتد!!
هر گاه چنین موضوعی با من در میان گذاشته می شود و دوستی از دوستی گله مندی می کند و یا شراکتی به بن بست می رسد و ... پیشفرض قضاوت من این است که دو طرف این جریان و یا حداقل کسی که شاکی شده است و به زبان می آورد ، ضعف دارد !!
- ۹۶/۰۳/۰۹