رای مهم نیست ؛ دادن یا ندادن مهم است!!؟
چند ساعت بیشتر به روز موعود نمانده است ، تغییر یا تمدید !؟ سوالی که فردا جوابش را خواهد یافت ... جوابی که دو دسته در انتظار آن هستند ْ‌عده ای در اینطرف صندوق و عده ای در آنطرف صندوق ...
انتظار دوم ، انتظار مسند نشینان است !! یا می مانند و یا می روند و از جایگاهی دیگر به گذران روزگارشان می پردازند ؛ شاید کمی حرف پشت سرشان باشد ، هواداران تا مدتها هوایشان را خواهند داشت و بدخواهان مجالی برای هتاکی ها !! مطمئنا آنها از این آمدن و رفتن زیاد متضرر نخواهند شد ، دست آنها کمی از سود مستقیم و کمی یشتر ، کوتاه خواهد شد ، همین !! خوشبختی آنها زمانی که خودشان را به مدار بالاتر رساندند تضمین شده است ... فرقی نمی کند با زحمت (!) ، با لیاقت (!) ، موروثی (!) و یا ....
ولی این روز برای کسانیکه پای صندوق می روند نباید معمولی تلقی بشود ، حضور آنها می تواند آغازی تکراری بر یک پایان قراردادی 4 ساله باشد و زنده نگه داشتن یک سنت مدرن به نام انتخابات (!) بوده باشد و یا آغازی نو بر پایان روزهایی که دیگر دوست ندارند ... فردا روز سرنوشت سازی می تواند باشد ، فرصتی برای آنها که تغییر را نیاز زندگی خود می دانند و بر اساس این نیاز می بایست که احترام رای خود را با ایستادگی نگهدارند ...
تغییر از شرایط بد به خوب و شرایط خوب به بهتر ، خواست هر شهروند می باشد ، در هر جامعه ای که زندگی می کند ... ولی درک ضرورت تغییر است که منجر به تغییر می شود ، نه خواستن تنها و حتی خواستن همصدا و دسته جمعی ... درکی که منجر به حرکت گردد نه درکی که بدرد تائید و تکذیب بخورد .
استقلال فرد یا جامعه ، تا زمانیکه که از درون آسیب ندیده باشد در مقابل آسیب های بیرونی مقاومت می کند ... برخی دوست دارند این استقلال حفظ شود و برخی دوست دارند این استقلال شکسته شود و استقلالی که آنها دوستتر دارند جایگزین اش بشود !! برای همین دو نوع دیدگاه به مسئله رای دادن وجود دارد ، رای بدهیم !؟ رای ندهیم !؟ این در مقابل جریان دوم که چه کسی انتخاب می شود کمی نگاه اصولی تری بحساب می آید !! از این مرحله که رد بشویم وارد لایه دوم جریان می شویم که چه کسی از صندوق بیرون خواهد آمد ، این امر هم مهم است و می تواند در نحوه ی بکارگیری و مدیریت مسائل اجرائی کشور تاثیرگذار بوده باشد ولی نه آنقدر که برخی می خواهند آن را بزرگ جلوه بدهند !!
رای دادن در یک کشور جهان سومی جذابیت های مختلفی دارد و حواشی خاصی و برای همین تجزیه و تحلیل آن کار راحتی نیست !! گاه رای ندادن اعتراض تلقی نمی شود چون در حداقل ها گم می شود و گاه رای دادن ها تائید نیست و در آن کوچکترین تشخیصی بکار نرفته است !!! باید قبول کنیم که در ساختار غلط اجتماعی برخی از حضرات عقده ای و نوکیسه (!) به برخی افراد (که کم نیز نیستند !!) (به رغم شعارهای مختلف !!) جایگاه درجه سوم و چهارم هم قائل نیستند و در این رخداد ها ، این افراد بدلایل تحمیلیات مدرنیته بودن به صحنه می آیند و در شرایطی برابر با آن دیگران خود بهتر دان قرار می گیرند و صرفا بودن خود را مزمزه می کنند و در اولویت های چهارم و پنجم خود کسی که انتخاب می کنند را لحاظ می کنند !!! اینها چون در برنامه های اصلی بازی داده نشده اند و یا به بازی گرفته شده اند (!) با رای های خود بالادستی ها را بازی می دهند و ...
برخلاف برخی ادعاها که کاندیداها به هم نسبت می دهند (!!) این طیف بالا از آرا را باید به روش های مختلف صید کرد !! یکی با عبا و عمامه (!) یکی با دروغ و وعده (!) یکی با پول (!) یکی با شام (!) و ... دقیقا جای خاص بازی که همه در آن باید فعال تر باشند !!!
فردا روز بزرگی ست ، اگر پس فردا تغییر لازم دیده شود (!) وگرنه پس فردا و فردا هم روزی مثل امروز خواهند بود ...
