میزان نامیزان است !!
ما خودمان در کارگاه مان انواعی از میزگردها را بمناسبت های مختلف برگزار می کنیم که کمی تا قسمتی شبیه تریبون آزاد است و مسایل روز اجتماعی را در آن به بحث می نشینیم و نه تنها عیار افراد را معلوم می کند بلکه باعث نشاط و دلخوشی می گردد ...
دو روز پیش در وقت استراحت ناهار بودیم که یکی از همکاران اعلام کرد که وقتی بچه ها از ناهار برگشتند ، سوالی مطرح خواهم کرد که اگر تو رئیس جمهور بشوی چه کاری را در اولویت برنامه هایت می گذاری ؟ و قرار شد فضا کمی جدی بشود و ببینیم چیز عایدمان می شود یا نه !؟
ناگفته نماند که بنده بعنوان تنهاترین سرداری هستم که از ناهار کارخانه نمی خورم و دلایل شخصی خودم را دارم که مهمترین آن بدغذا بودنم می باشد ، یعنی برخلاف برخی " همه چیزخوارها " (!!) به راحتی به هر غذائی لب نمی زنم !! در سنوات گذشته نیز برخی از همکارها به این نتیجه رسیده اند که کیفیت غذا بر قیمت اش ارجحیت دارد و برای همین تعداد ناهار خورندگان در اتاق بیشتر شده است !! ولی هنوز خیلی ها هستند که معتقدند " کوفت باشه ، مفت باشه !! " این طبقه از " همه چیزخواران " ، در جامعه نیز جزو " همه کار کاران " هستند ! و به هر قیمتی روزگار می گذرانند و عمده امید دولت های " ناپاسخگو " به این اقشار نافرهیحته می باشد !! در این مقوله ناعلاح ها و ناچارها را حساب نکرده ام ... ( اینهم تبصره ای بزرگتر از قانون !! )
قرار بود که ابتدا من نظر بدهم تا میزگرد جدی تر دنبال بشود ... ولی بازی جور دیگری رقم خورد !! یکی از همکاران آمد و ما حین ورود او به اتاق بحث را فُوت می کردیم که گُر بگیرد !! وقتی سوال از او پرسیده شد ، انگار که در ماه گذشته ، هزار ساعت به آن فکر کرده باشد ، بدون فوتِ وقت جواب داد : " من قیمت بنزین را می بردم به قیمت قبل از سال 57 !!! " و اعتقاد داشت که با کاهش قیمت بنزین همه ی قیمت ها کاهش پیدا خواهند کرد !!! بهرحال آرزوئی بود وچشم اندازی ...
نفر بعدی که وارد اتاق شد ، در جواب سوال نیم لبخندکی زد !! انگار او اعتماد به نفسی که اولی داشت را نداشت و لابد فکر کرده بود که کلاه به این بزرگی ارزش به سر گذاشتن ندارد ؛ حتی در رویا و آرزو !!!! ولی کم نیاورد و به جای اینکه سوال را جواب بدهد ، رفت در مقام شورای نگهبان نشست و نظر داد که " من اگر قدرت دستم باشد ، نمی گذارم کسانی که فساد در پرونده و گذشته شان دارند ، وارد گود انتخابات بشوند !! " البته ادامه نداد که کسی که فاسد نباشد در آن بالا بالاها چگونه برای خودش جا دست و پا خواهد کرد !! خیلی از حضرات حتی از قانون رشد تصاعدی هم تبعیت نمی کنند !!
نفر سوم که وارد شد ، فضا صمیمیت بیشتر یافت و کار با خنده دنبال شد !! نظر ایشان صائب تر بود و برای برنده شدن در انتخابات بُرا تر !!!! شاید " همه کس فهم " نبود ولی " همه کس پسند " بود !! ایشان فرمودند : " من تورم را به زیر صفر می رسانم !! " شلیک حنده از هر طرف بلند شد و هر کسی چیزی گفت مثلا من گفتم : " یک دفعه اقتصاد مملکت یخ نزند !! " ...
بعد از من پرسیدند و من گفتم : " من آموزش و پرورش را از زیرمجموعه دولت آزاد می کنم و با این کار دعای 15 میلیون بچه ی بیگناه را که زیر فقر پرورشی و فشار عقده ای معلم ها لهیده می شوند را برای خودم پس انداز می کردم ... تازه هر کس می خواهد با سواد بشود می رود و هزینه اش را می دهد و بجای اینهمه هزار مهندس و مدیر بیسواد ، چند صد تا مهندس باسواد وارد جامعه می شود !! "
" میزان رای مردم است. " در ارزشمندی این شعار کسی نباید شک بکند ولی وقتی مردم بدلایل متعددی ، نامیزان هستند آیا باید با ایمان دنبال این شعار راه افتاد !؟!؟
- ۹۶/۰۲/۰۳