آنچه شیران را کند روبه مزاج ...

امروز شهرمان یک مهمان ناخوانده و بزرگ داشت ... البته که کشور مال خودشان است و هر کجا که بخواهند بروند و در هر زمانی مسئله ای نیست !! بهانه هم که همیشه هست ، فوقش یک طرح نیمه تمام پیدا می شود برای روبان بریدن !!

 

در کارخانه ی ما زمانی یک خط مخصوص برای تولید ذوب دائم راه اندازی کرده بودند ... این طرح برای تبدیل قراضه های آهنی به شمش بود و برای خودش کارخانه ای محسوب می شد !! معلوم نیست در زمان چه کسی و چرا (!؟) این طرح برای کارخانه مصوب شده بود ولی معلوم است که بعدها ، بدلایلی که پشت پرده مانده است !! ، این طرح عملیاتی نشد ... فقط برای خالی نبودن عریضه ی سفرهای کاری برخی وزیران ، هر از گاهی ، داخل کارخانه را آب و جارو می کردند و جناب وزیر می آمد روبان را برای چندمین بار می برید و یکی دو روز دود می کردند و بعد متوقف می شد !!

 

داشتم می نوشتم که بیادگار بماند برای بعداً هایی که بخوانم و یادم بیافتد که امروز رئیس جمهور به شهرمان آمده است ، شهری که خواه ناخواه نقش تعیین کننده ای در انتخابات های جاری دارد !! و همیشه غیرقابل پیش بینی شده عمل می کند و هنوز کسی به هسته ی مرکزی آن راه نیافته است که چرا فلان قدر رشته ی فلان آقا در فلان روز بخصوص بیکباره پنبه شد !؟!؟

 

چند ماه پیش از سر اتفاقی که همیشه و هر روز می تواند رخ بدهد ، سانحه ای پیش آمد و قطاری ساعت ها بدون متولی و صاحاب در آتش بی لیاقتی وزارتخانه ای سوخت !! ولی نه مثل حادثه هایی که برای خیلی ها در گوشه و کنار دنیا رخ می دهد !؟ مثلا دیروز اتوبوسی در چین واژگون شد و نصف مسافران مرده و نصف دیگر مصدوم شدند !! ولی جریان قطار ما مانند جریان گم شدن هواپیمای مالزیایی در آسمان پر ماهواره و پر رادار بود !!! و کار به جایی کشید که تشخیص هویت ها از طریق آزمایشات DNA  صورت گرفت ، نیروهای امدادی از ساعات اولیه برای تماشا در محل حاضر شده بودند !! بعدها هم هیچ چیز معلوم نشد ولی نمی دانیم از کجا (!؟) نمایندگان مجلس قانع شدند که یک اتفاق ساده بود و وزیر را از داخل تونل اصلاحات فراری دادند !! ولی برای بازماندگان و مردم داغدار ، توضیح قضیه به آسانی توجیه برای نماینده ها نبود و برای خود آتشی در زیر خاکستر شد!! این قطار اگر 40 - 50 نفر از همشهری های ما را سوزاند ، اعتبار وزارتخانه کشکی مسئول اش را هم سوزاند !! به طوری که در جریان سیل اخیر که مستقیما به بدفرهنگ سازی و بدمدیریتی مسئولان مربوط می شد ، در راس هیئتی که به تیریز آمده بود بجای وزیر راه ، وزیر نیرو تقبل زحمت کرده بود تا جریان قطار دوباره زنده نشود !! و این بار که خود رئیس جمهور آمده است ، در کنار خود هیئتی آورده است از وزرای کشور و ... که حضورشان همیشه موجه است ولی عدم حضور وزیر راه بهیچ وجه توجیه منطقی ندارد !! البته یک دلیل می تواند داشته باشد و آن اینکه نخواسته اند در حضور سایر بزرگواران ، شاهد هوو شدن وزیرشان باشد (!) وزیری که می رود تا تمام حیثیت کابینه را بباد بدهد !!

 

در این سالی که بر دولت گذشت ، عدم استقبال مردم از حضور بزرگان دولت ، امری ناگزیر و نمره ای بر کارنامه ی کم سوی آنها می باشد !! وضعیتی که با نمودارها و آمارهای ارائه شده ی دولت همخوانی چندانی ندارد !! بدعهدی ها و بدقولی ها ... عدم شفافیت در پاسخگوئی ها ... ادامه جریانات اختلاس ها ... سرباز زدن بانک ها از مصوبات یکطرفه دولت ... و ...

 

این بار هم جریان استقبال مانند خوزستان بود ولی جریان آذربایجان همیشه با خوزستان کمی فرق می کند !! رئیس جمهور بعد از دیدار از مناطق سیل زده به حاشیه ارس رفت تا یکی دو طرح برای آنجا افتتاح بکند ...

بقول شاعر که می گوید : "تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند " ، جناب رئیس جمهور برای تداوم حضور در مسند پردردسر اش ، فعلا در حال جمع کردن خرده رضایت های محلی است !! و معلوم نیست با این فضاحت هایی که مجریان زیردستی اش برای کابینه تدارک می بینند چه خواهد کرد !؟!!