روز آفتاب
امروز نوزده فروردین ، روز شرف الشمس ، یا به تعبیر ساده تر روز آفتاب است ...
وقتی هر شغل و هر مناسبتی برای خود روز و هفته ای دارد ، چرا خورشید که میلیون ها سال ، بی منت و بی کم کاری ، در تابستان و زمستان ، کارش را درست انجام داده صاحب روز و هفته نباشد !؟
البته جا دارد ، تمام سال بنامش باشد ، چرا که هستی ما زمین نشینان (!) از برکت وجود آفتاب است و حالا که چنین روزی بنام خورشید نامگذاری شده است ، اگر آنرا پرستش نکنیم ، جا دارد که عینک آفتابی هایمان را استفاده نکنیم !! یا کلاه کاسک ( بقول ما دیمدیه لی بوک ! ) سرمان نگذاریم و حدالمقدور سر دیگران نگذاریم!! یا تا جائیکه شرع اجازه می دهد بگذاریم بدنمان آفتاب شور شود ( برای حمام آفتاب گرفتن مجوز گرفتن سخت است !! ) ، البته یک کار بدفرهنگی هم می شود کرد که اگر بگویم می ترسم از فردا بعنوان یک سنت هفت هزار ساله اجرا بشود و در منشور کوروش هم چند میخ در وصف این سنت جاوید پیدا شود که : نفری یک لیوان آب بریزیم روی آسفالیت داغ دم ظهری تا بخار شود و خورشید از این قدرت نمایی خرکیف شود !!
امسال نیز مثل سالهای گذشته، دست به قلم شده و برای دوستانی که در یادم حضور سبز دارند ! ، حرز مخصوص روز نوزدهم را نوشتم ، می گویند این طلسم در چنین روزی می تواند مبارک و میمون باشد !! نه به قصد پرتاب تیر در تاریکی که به قصد قربت نوشتم و اگر کسی از قلم یادم افتاده ، از من شاکی نشود چرا که ویروس ازدواج مستقیما حافظه ی تاریخی را مورد هدف قرار می دهد و دوستانی که می خواهند فراموش نشوند بهتر است خود را در جغرافیای چشم قرار بدهند که خانه ی دل ویروسی شده است ...
برای چند نفری که در ذهنم بودند و فکر می کردم در باغ این مسایل نیستند ، ننوشتم ... انشالله هر وقت آمدند باغ ، در خدمتشان خواهم بود.
