نخی که دست نااهل افتاده باشد !!
روزگار قاراشمیشی داریم ، آنقدر مطلب برای نوشتن ، حرص خوردن ، شکایت کردن و ... وجود دارد که آدم می ماند از کجا بنویسد !! البته غالب اینها برای این نوشته می شوند که ثبت شده و بیادگار بمانند ، هر از گاهی که به مجلدات سالهای قبل نگاه می کنم می بینم همان مطالب ظاهرا پیش پا افتاده ، عتیقه ای شده اند برای خودشان !!
گاهی آدم می ماند از چه بنویسد و گاه می ماند که کدام را بنویسد !! یکی مُرد از بی مطلبی و یکی می میرد زیر مطلب ها !! اینها نشان دهنده آنند که امورات تحت کنترل صاحب امر نیستند و رشته کنترل امور دست نامحرمان و نااهلان افتاده است !!
واعظی به اشتباه کلامی مبتلا بود و در ضمن سخنرانی هایش گاه مطالب را پس و پیش و یا غلط به عرض مردم می رساند !! یکی از پامنبری ها که از مشتریان دائمی اش بود به او می گوید که اوضاع از این قرار است و وقتی زیاد جوگیر می شود و یا استرس اش بالا می رود به چنین اشتباهات گفتاری دچار می شود و بعد از شور و مشورت زیاد به این نتیجه می رسند که فرد پامنبری ، نزدیک به منبر نشسته و نخی به انگشت پای واعظ ببندد و هرگاه او دچار اشتباه آماری و گفتاری شد نخ را بکشد !!
القصه روزی واعظ بر بالای منبر بود و از قیام عاشورا حرف می زد ، وقتی به تعداد همراهان امام حسین (ع) رسید و داشت عدد 72 نفر را می گفت ، از بدآورد روزگار بچه ای که وسط جمعیت بود پایش به نخ گیر می کند و انگشت واعظ را تکان می دهد !! واعظ به گمان اینکه اشتباه گفته است ، حرفش را تصحیح و تعداد را 720 می گوید !! مرد پا منبری که عدد 720 را می شنود نخ را می کشد و واعظ این بار تعداد را به 7200 افزایش می دهد !! این بار مرد پای منبر نخ را محکمتر می کشد و کم مانده بود انگشت واعظ قطع شود !! واعظ می گوید : " واقعیت این است که شرح های مختلفی برای عاشورا نوشته اند ، هم 72 را داریم و هم در سندی دیگر 720 را ، البته 7200 هم نوشته اند ... شاید هم رشته دست افراد نااهل افتاده است ( منظور نخی که به پایش بسته شده بود !! ) "
از قرار اینهمه بی نظمی موجود در کشور و اقتصاد کشور و در اغلب امورات کشور (!) می توان به اینکه رشته دست نااهلان افتاده باشد مشکوک شد !!!!!
خلاصه تر اینکه دیروز وزیر اقتصاد در جمعی که احتمال می دهم بالای برج میلاد بود (!) سخنرانی می کرد و واقعا هم سخن را می راند !!! از قرار معلوم موفقیت های چشمگیر اقتصادی و رشد 7 درصدی وزیر را هم راضی نکرده است و وزیر هم به ملتِ ناراضی از گرانی و بیکاری و ... اضافه شده است !! کسانی که از بیرون گود به داستان اقتصاد و موفقیت هایش نگاه می کنند شاید این حرف های وزیر را نشانه ی دلسوزی ایده آلیستی وزیر بدانند و اینکه اگر امکان داشت تا 17 و یا 27 درصد اقتصاد را رشد می داد !!! ولی واقعیت این است که این حرافی ها و سخن دواندن ها بیشتر از اینکه تبلیغات و دام انتخاباتی باشند چیزی نبودند !!! آن هفت درصدی که وزیر اشاره کرده و آن را موفقیت خود می دانست ؛ ته مانده طلب های مردم بدبخت و کارخانه های تعطیل شده می باشد !!
مَثَلِ حرف وزیر به این می ماند که مردی به زمین و زمان بدهی داشته باشد و آنها را نپردازد و پولی که بدست اش می رسد را رشد نقدینگی اش بداند !!
امروز جمعیتی از بازنشستگان کارخانه ، که برخی از آنها از دو سال پیش از کارخانه طلب دارند !! ، مقابل در اصلی اجتماع کرده و با نصب بنر و ایجاد راه بندان و ممانعت از ورود و خروج ماشین هایی که برای کارخانه بار آورده و یا می برند اعتراض مکرر خود را به گوش کَر مسئولین رساندند !! تازه تر اینکه کارخانه ی ما یک از صدهزار محسوب نمی شود !!!
اینکه دولت در طی چند سال گذشته برای پرداخت بدهی های خود به خودی و بیگانه ( واحدهای دولتی و خصوصی ) ؛ و اغلب دیون مربوط به دولت قبلیتر ، قدمی برنداشته و آنها را پشت گوش بیاندازد و در عوض پرونده ی خود را مثبت و رشد داده شده تلقی بکند (!) نه تنها قیافه ی ایده آلیستی از وزیر نشان نمی دهد بلکه او را بیش از پیش دروغالیست نشان می دهد !!!!
این عدد رشد اقتصادی را روسای بالادست سازمان متبوعش به او ساخته و نشان می دهند تا از محل پاداش عدد رشد ، جیب شان را پر بکنند ؛ احتمالا در چهار سال بعدی ، برخی از حضرات معاونین و مشاورین و ... ، در آمریکا و یا کانادا ادامه حیات بدهند !!
- ۹۵/۱۰/۱۴
من همیشه میگم دود تمام مشکلات و نالایقی ها و بی تدبیری های از ما بهتران، فقط به چشم مردم میره و حضراتشون اعم از دولتهای قبلی یا فعلی یا حتی آینده!!! به وقتش ساک و چمدون میکنن و یااااااا علی مدد .....
واژه ی دروغالیست از ابداعات فرهنگستان است آیا؟!!!