یادداشت های دادو

زمستان پر سوژه ...

چهارشنبه, ۸ دی ۱۳۹۵، ۰۵:۱۷ ب.ظ

زمستان که می رسد و البته زمستان از نوع برفی اش (!) ملت دوربین بدست چپ و راست سوژه پیدا می کنند برای عکس گرفتن ، حالا یکی حرفه ای تر باشد عکس اش زیباتر می شود و اگر مثل ما آماتور بود عکس اش فقط زیبا می شود !!

 

به تعبیری از قول سهراب که گفته بود : " و بیاریم سبد ، ببریم اینهمه سرخ اینهمه سبز " می توان گفت : " و در بیاوریم دوربین ( حای اگر موبایلی بوده باشد ) و بگیریم عکس از اینهمه زیبایی ها و ... " زمستان در میان سایر فصل های شلوغ (!) از زیبایی نسبتا آرام و یکدستی برخوردار است

 

دیروز چند تا عکس زیارت کردیم از دو آشنا که مثلا دانشجو هستند در نیوزلند و دائما در حال گشت و گذار و عکس گرفتن از زیر و بم های زمین و در چنان کشورهایی بودن و چنین روحیه هایی داشتند واقعا نورعلی نور است !!


یادش بخیر یکی از دوستان رفت و مقیم کانادا شد و هر از گاهی عکسی هم برای ما می فرستاد از بابت زکاةالددر (!) یکبار برایم نوشته بود : " شما می روید و در کوههای خشک و بیابان های ناچیز کلی دلخوشی دست و پا می کنید ، پایتان به اینجا برسد ، از وفور زیبایی خفه می شوید !! "

 

دو روز پیش فوتورافچی عکس گذاشته بود از منطقه اسالم خلخال ، یک عکس زیبای زمستانی !!



امروز من داشتم از محوطه کارخانه رد می شدم که صحنه ای بنظرم زیبا آمد و موبایل را درآورده و همینطور بدون تنظیم و ... یک عکس گرفتم !!

 

 

زیبائی در همه جا هست ، زیبایی در چشم ماست که می بینیم ، امکانات باشد می رویم و زیبائی های دوردست را هم می بینیم ؛ اگر نشد همین زیبائی های اطرافمان را نباید از دست بدهیم ... آنقدر زیبائی در اطراف ما هست که کلمه " به به ... " از دهانمان نیفتد !!

 

  • دا دو

نظرات  (۶)

بقول آن دوست سفر کرده تان زمانهای دور ماهم در این کوهها و بیابانهای خشک کلی لذت می بردیم .بقول شما زیبائی در همه جا هست اما زیبائی فقط منحصر به دیدن و چشم نیست . که ببینیم و با زبانمان  کلمه به به از دهانمان نیفتد . در این میان گوش را چکار کنیم  که اوهم میشنود و تمام این زیبائیهای دیده شده را نمی تواند به درستی احسا و لمس کند .باری ماهم مطابق آنچه که در اول این پست مرقوم فرمودید سه روز پیش که برف خوبی باریده بود دوربین بدست برای ثبت زیبائی ها خودمان را به پارک شاهگلی تبریز رساندیم تا بقول سهراب ماهم سبدمان را پر کرده باشیم .اما چشمتان روز بد نبیند در این روز که به برکت بارش برف مدارس هم تعطیل شده بودند  نورچشمان عزیز هم که امیدهای آینده هستند خودرا به این مکان رسانده بودند که ناگهان در این میان بعلت متلک پرانی دودسته  اعم از دختر و پپسر به همدیگر تمام زیبائی ها تبدیل شدند به زشتی !!! که در این میان چنان الفاظی میان این دو گروه  آینده ساز ردو بدل شد که صد رحمت به چاله میدان و نظائر آن  و دیگر جائی برای دیده شدن زیبائی باقی نماند . دوربینمان را غلاف کردیم و راه منزل را در پیش گرفتیم و تازه مجاب شدیم  که چرا در این سرزمین  بانوان را به استادیومهای ورزشی راه نمیدهند . ماهم همان بیابانهای خشک را بعد ازاین به اینگونه اماکن تر جیح میدهیم  که در آنجا دیدن حتی وحوش به این نا انسانها ارجحیت دارد .
پاسخ:
سلام بر استاد
 
منظور من زیبایی های طبیعی بود که بدون تربیت همچنان زیبا هستند و آه از دست این آلودگی های انسانی که در بهترین مدارس و زیرنظر بهترین متدهای تربیتی در اوج نازیبایی و بی تربیتی هستند !!
چ تعبیر زیبایی کردین: زمستان در میان سایر فصل های شلوغ (!) از زیبایی نسبتا آرام...
راستی عکس شما فقط زیبا نیست، قشنگ هم هست!
پاسخ:
سلام
لطف دارید ... ثبت یک لحظه بود ...
سلام بر جناب دادوی گرامی

خدابیامرز مادرم با دست به سینه اش اشاره میکرد و میگفت: مادر، همه چیز از اینجا آب میخوره.
منظور این بود که چه شادی و چه غم درونیه و تاثیراتش بر زندگی آدم هویداست

آدم شاد باشه و شاکر باشه و قدر زندگی رو بدونه، حتی یه بوته خار خشک هم به چشمش زیباست

اما اگه مشکل داشته باشه و شاکی باشه و مدام در حال غر زدن باشه، هر کجای دنیا که باشه حتی در بهشت برین، زیباترین ها هم به چشمش زیبا نمیان ...

اسالم به خلخال که در تابستان یه تیکه از خود بهشته
ولی در زمستان تا حالا گذارم نیفتاده ...

عکس شما زیباست و ای کاش عکس جناب فوتورافچی رو هم شریک میشدین با دوستان ...
پاسخ:
سلام
خدا بیامرزدشان !!
 
اطاعت امر کرده و عکس را از تلگرام کش رفته و درج کردم !!
ما هم که نه برف داریم و نه باران، به منظره برگهای طلایی پاییز و گربه های محلّه دلخوش میکنیم!!
پاسخ:
خوش باشید که بودن برف نعمت است با زحمت و نبودن اش رحمت است با حکمت !!
به نظرم زیبایی در هر کجای دنیا که باشه تحسین برانگیزه ولی این شعر هم بی ارتباط با بخشی از پست شما نیست که با اجازه مینویسمش:

این خانه قشنگ است ولی خانۀ من نیست
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست
آن دختـــــــــرِ چشم‌آبیِ گیسوی‌طلایی
طناز و سیه‌چشــم، چو معشوقۀ من نیست
آن کشور نو، آن وطــــنِ دانش و صنعت
هرگز به دل‌انگیـــــزیِ ایران کهن نیست
در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفی است که در کَلگری و نیس و پکن نیست
در دامنِ بحر خزر و ساحــــل گیلان
موجی است که در ساحل دریای عدن نیست
در پیکر گل‌های دلاویــــز شمیران
عطری است که در نافۀ آهوی خُتن نیست
آواره‌ام و خسته و سرگشته و حیران
هر جا که رَوَم، هیچ کجا خانۀ من نیست
آوارگی و خانه‌به‌دوشی چه بلاییست
دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست
من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست
هر کس که زَنَد طعنه به ایرانی و ایران
بی‌شبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست
پاریس قشنگ است ولی نیست چو تهران
لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست
هر چند که سرسبز بُوَد دامنۀ آلپ
چون دامن البرز پر از چین و شکن نیست
این کوه بلند است، ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست، ولی رود تجن نیست
این شهر عظیم است، ولی شهرِ غریب است
این خانه قشنگ است، ولی خانۀ من نیست

استاد خسرو فرشیدورد
پاسخ:
سلام
شعر زیبایی بود ...
وطن از غربت زیباتر دیده می شود و غربت از وطن شیرین تر !!
سلام مجدد

به به ... بسیار زیبا
دست جناب فوتورافچی درد نکنه با چنین عکس محشر و خیره کننده ای
و دست شما نیز .. باعث زحمت شدم ...
پاسخ:
سلام
خواهش می کنم ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی