ارتباطات صحیح
چند نفر دورهم نشسته بودند و ناهار می خوردند ، مردی به آنها نزدیک شده و بدون اینکه چیزی بگوید ، پای سفره ی آنها نشست و شروع به خوردن کرد ...
افراد جمع به او نگاه کرده و چون او را نمی شناختند به همدیگر چشم و ابرو آمدند که این کیه ؟! ولی هیچکدام او را نمی شناختند برای همین یکی از آنها رو به مرد کرده و پرسید : ببخشید شما با کدامیک ما آشنایی دارید ؟ مرد دور و بر را نگاه کرد و سپس به مرغی که وسط سفره بود اشاره کرد و گفت با ایشان!!
هر از گاهی من از سر سفره یا میزی که هستیم عکسی گرفته و توی دنیای مجازی منتشر می کنم تا دوستان را در تماشای تصویر آن شریک بکنم و البته قصد و غرضی غیر از این ندارم !!
بعضی از دوستان ( نه از سر غرض ورزی ! ) بلکه از ناحیه سر صحبت بازکنی (!) این عمل زیبا را زیر سوال برده و می پرسند : چقدر شکمو هستم ؟ چرا هی عکس غذا می گذارم ؟ و ... البته چون عکس ها فاقد توضیح اصلی هستند برای همین خودم را برای توضیحات حاشیه ای معطل نمی کنم و می گذارم تا نوبت بعدی منتظر بمانند ...
امروز فکر می کردم که بین انسان ها با اینهمه اختلاف در سلیقه و علاقه و رفتارهای روزانه ، یک سری مشترکات وجود دارد که می تواند بدون ایجاد تنش خطرناک (!) موجب ایجاد رابطه گردد ... این مشترکات غالبا غیر فکری بوده و می توان در عالم غریزه سراغشان را گرفت ، یکی از همین موارد خوردن می باشد ، وقتی عکس یک غذای تمیز مانند قورمه سبزی ( البته عکس اش زیاد گویای طعمش نمی تواند باشد !! ) و یا یک غذای کثیف مانند پیتزا ( که عکس اش بسیار زیباتر از خودش درمیآید !! ) را در دنیای مجازی و بین دوستان منتشر می کنیم بلافاصله همه آن را می فهمند و زود نظر می دهند و براحتی با آن و در سایه ی آن ارتباط برقرار می کنند ، در حالیکه هر نوع اظهارنظر ثیاصی یا فرهنگی و ... می تواند در میان نزدیک ترین دوستان به عدم تفاهم منجر گردد ، این امر را من بکرات در سایت ها و کانال های مختلف دیده ام ، دو نفر که دانسته هایشان در حد اخبار ضد و نقیض رسانه ها می باشد ، سر یک آدم چِرتِ ثیاصی ، چنان رودرروی هم قرار می گیرند ، انگار با آن فرد ناشناس از یک مادر شیر خورده اند و مثل چشمشان به او یقین دارند !!! در حالیکه اگر شما غریبه ترین مهمان شهرتان را به یک غذای ساده دعوت بکنید می توانید استارت یک ارتباط خوب و ساده را بزنید
گفتگوی تمدن ها نه از افکار و ایده ها و آرای فلاسفه و علمای حوزه و دانشگاه (!) که پای میزهای هات چاکلت و بستنی و پیتزا و ... شروع می شوند
- ۹۵/۰۹/۱۲
آقا این روزا هر حرکتی بکنی یه اَنگی به آدم میچسبونن!!
اتفاقاً من عکسهای غذایی! شما رو خیلی دوست دارم
زندگی توش جریان داره ...
و یادم به کوفته تبریزی سفارشی میفته که عکسش رو گذاشته بودین که قرار بود منم بپزم و عکسشو بذارم اما هنوز نپختم متاسفانه!!