عادت های ما ...
همه ی ما انسان ها یک سری رفتار تکراری در زندگی مان داریم که برخی اوقات اصلا نمی دانیم چرا انجام می دهیم و گاهی هم از سر دانایی آن رفتارها را ادامه می دهیم ... مطمئنا همه ی این رفتارها از یک جایی و از یک محرکی شروع شده اند !!
همه ی رفتارهای عادت گونه ی ما ، هر چند کوچک و ساده ، برای بروز نیاز به انرژی دارند و ما این انرژی ها را تامین می کنیم ؛ ممکن است در مقابل برخی رفتارهای پیچیده که انرژی های زیادی از ما به هدر می دهند ، برخی از این انرژی های کوچک به چشم نیایند (!) همچنانچه ممکن است تعداد دفعاتی که این رفتارها را انجام می دهیم نیز (به سبب عادت بودن !) به چشم ما نیاید !!! شاید همین قطره قطره ها بیشترین اتلاف های انرژی ما باشد !!؟؟
گریز از عادت ها به نظر من ممکن نیست ولی هر از گاهی می توان نسبت به رفتارهایی که انجام می دهیم کمی حساس تر نگاه کرد و آنها را دید ... همه ی رفتارهای عادت گونه ی ما زمانی بنظرمان نیاز و یا خوب بوده اند و ممکن است این رفتارها در شرایط فعلی ما نه از سر نیاز باشد و نه از سر علاقه (!) بلکه تکرار و سابقه ما را به انجام آنها معتاد و مقید کرده باشد ...
لازم نیست رفتارهایی که می کنیم را سرکوب و توبیخ بکنیم ، کافیست در همان لحظه ی ارتکاب به آن عادتِ رفتاری ، آن را ببینیم ... همین !! یادمان خواهد آمد که از کی و چرا این کار را انجام می دهیم ، همچنین خواهیم دید که این رفتار صرفا تفننی است و از دوران کودکی در ذهن رفتاری ما جاخوش کرده است و یا اینکه یک حالت دفاعی در مقابل یک تحریک ؛ تحریکی که حالا دیگر نیست و رفتاری که عادتا تکرار می گردد و انرژی هدر می دهد ...
می توانیم ببینیم که کدام عادت واقعا نیاز روزانه است و نسبت به اصلاح و پررنگ کردن آن اقدام کنیم و یا کدام رفتار را اصلا ادامه ندهیم ... عادت های ما از همه نوعی هستند ؛ خوب ، بد و بی خاصیت !! مثلا من عادت دارم بعد از خوردن شکلات و تقریبا هرگونه خوراکی که بسته بندی شده است ،کاغذ بسته بندی را تا کرده و گره بزنم و این کار را در هر جایی که باشم تکرار می کنم و می دانم که رفتاری تماما بی خاصیت می تواند باشد و البته اندکی شادی آفرین و جذاب !!! یک عادت بد هم دارم و آن اینکه دوست دارم کاری که انجام می دهم را خودم تنهایی پیش ببرم و از مشارکت دادن دیگران تا حد ممکن پرهیز می کنم ، یک طرف این رفتار بد خستگی بیش از حد برای خودم و طرف دیگر بهره نبردن از کمک های دیگران می باشد !!
یک همکاری دارم که عادت دارد سر انگشتانش را لیس بزند ... و این کار را بدون آگاهی از وضعیت دستانش ادامه می دهد ... مخصوصا وقتی که هیجان زده می شود و حساسیت اش بالا می رود !!
سع یکنید حداقل دو رفتار بد و دو رفتار خوب و دو رفتار بی خاصیت را در خودتان شناسائی بکنید ، همین شناسایی بزرگترین قدمی است که برداشته اید مابقی سرازیری است !!
