مدعیان وابسته به شانس !!
شاید شما هم از این قبیل افراد زیاد دیده اید (حداقل در کشور ما تا بخواهی موجود هستند و در برخی کشورها ( مثلا آلمان ! ) شاید تعداد آنها برعکس تعداد ما باشد !! ) ادعایشان در حد 120 درصد است ولی آنقدر که به احتمالات و شانس وابسته اند به خودشان اعتماد ندارند ...
گاهی هم که اعتماد به نفس شان گُل می کند ، فاقد عزت نفس شده و کار را به هر قیمت انجام می دهند ... فرقی نمی کند در کدام لباس و رده باشند !؟ ملی پوش تیم های ملی باشند یا صاحب منصبان درباری و یا حتی برخی دکترین های صیاثی !!!
برای مسابقات تیم می دهند و هنوز بازی ها شروع نشده ، خداخدا می کنند که به فلان تیم نخورند و در فلان گروه باشند !! این یعنی قبول کردن اینکه در گروه تیم های قوی تری وجود دارد ؛ اگر چنین است چه فرقی می کند از آن گروه بالا آمدن یا نیامدن !؟ کسی که بر ضعف خود اقرار دارد در رفع آن می کوشد ، اگر شد که چه بهتر ، و اگر نشد چیز بدست نیاورده ای را از دست داده است و ارزش هوچی گری و داد و بیداد و ... را ندارد !!
انسان مدعی بهتر است صاحب 50-60 درصد از توانایی ها در راستای ادعایش باشد و الا یک خالی بند محسوب می شود که یک جایی باید کارش گیر بیافتد و آنجا ناچاراً دست به کارهایی و رفتارهایی و حرفهایی بزند که عزت نفس اش را بباد بدهد ؛ آش نخورده و دهان سوخته !!
این روزها شگفتی در حرفها و تحلیل های این مدعیان صد تا یک غاز بوضوح دیده می شود ... چنان از پیروزی ترامپ با شگفتی یاد می کنند انگار آدم دارد داستان " شاهزاده و گدا " را می خواند و یا معجزه ای رخ داده است ( یا از آرای مردم آمریکا اطلاع واثق داشتند !! این نهایت وابستگی به رسانه های تحت نفوذ می باشد !! ) ... پیروزی در انتخابات به آرای مردم ارتباط دارد و کسانیکه شگفت زده می شوند در شناخت مردم خود مشکل داشته و به باورهای خام خود مشغول بودند !!
اینهم یک نمونه : ( نگرانیهای زیباکلام از رئیس جمهور شدن ترامپ )
صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران میگوید:
- در انتخابات سال ۸۴ هم نظرسنجیها در ایران حکایت از این میکرد که آقای هاشمی رفسنجانی پیروز مبارزه خواهند بود اما دیدیم که آقای احمدینژاد همه را شگفت زده کرد. ( اینجا منظور از همه ، کارشناسان خودباور بود و نه مردم باور !! )
- با ورود آقای ترامپ به کاخ سفید احتمال هرگونه تنشزدایی و نزدیکی با ایران مرتفع خواهد شد. ( طمع تنش زدایی و دوست جون جونی شدن با هیلاری هم امکان پذیر نبود !! )
- آنقدرها طول نخواهد کشید که خیلیها از ایران چراغ به دست خواهند گرفت و به دنبال روزهایی که آقای اوباما در راس کاخ سفید بود و آقای جان کری سکان وزارت خارجه آمریکا را در دست داشت بگردند. ( احتمالا آن روز آن عده ایرانی با پول های بالاکشیده شان در همان ایالات متحده خواهند بود !! )
- آن روز متوجه خواهند شد که چه روزهای خوبی بود که میشد با آمریکا به تفاهم رسید ، اما این فرصت طلایی را ما در ایران از دست دادیم. ( صادق خان برود از ولایت شان تحقیق بکند می بیند که روستائی جماعت از روباه بیشتر ضرر میبیند تا از گرگ !! )
نوکری که نسیه خدمت بکند معلوم است که با عوض شدن اربابش ، آرزوهاش را نقش بر آب ببیند !!
- ۹۵/۰۸/۲۰