انشای پایان دوره !!
وقتی
رئیس جمهور
از بچه ها انشاء می خواهد !؟!؟
دیروز برادرزاده پیام داده که رئیس جمهور از بچه ها خواسته است تا در مورد موضوعات زیر تحقیق کرده و به کمک والدین و همسایه ها و احیانا اقوام دور و دوستان نزدیک (!) انشاء بنویسند ... ( شعبده ی مهر ماه !! )
خشونت از کجا نشات می گیرد؟
چگونه عده ای خشونت را می آموزند؟
در برابر خشونت چگونه باید ایستاد؟
چگونه کشور و جامعه ای اسلامی داشته باشیم؟
چگونه منطقه و جهان را از خشونت برهانیم ؟
بهرحال از یک خنده رویِ رفرمیست بعید نیست که بخواهد با قضیه ی خشونت بصورت منفی مبارزه کرده و برداشت سیاسی بکند ؛ وقتی ما کلمه ی خشونت را اینگونه بکار می بریم یعنی در ما نیست و ما مخالف آن هستیم و چه تبلیغی از این بهتر برای رئیس جمهور شدن در دوره بعدی !! ولی واقعیت این است که در پایان 4 سال بهتر است رئیس جمهور کلاهش را قاضی بکند و ببیند آیا مشمول الذمه گی های 4 سال گذشته کفایت نمی کند که دوباره آستین بالا می زند تا 4 سال دیگر با وعده و وعید این کشتی پر زرق و برق و احیاناً پرچرب را هدایت بکند !!؟؟
برویم سراغ سوالات رئیس جمهور از بچه ها !! ( راستی چرا از بزرگان اخلاق ، جامعه شناسی و روانشناسی و صاحبان اندیشه های سیاسی در این مورد سوال نکرده اند !؟!؟ شاید هم سوال کرده اند !! )
- وقتی قانون گذار یکی باشد و مجری قانون کس دیگری و با هم همسو نباشند چه اتفاقی خواهد افتاد !؟ کسانی که با این قوانین می خواهند کارشان را راه بیاندازند با یک تعارض جدی مواجه خواهند شد و نتیجه تعارض ؛ ناراحتی ، پرخاش و در نهایت خشونت خواهد بود !! برای نمونه قانون می گوید بالاترین حقوق می تواند تا هفت برابر حداقل حقوق باشد و مجریان قانون تا دویست برابر را دریافت می کنند !! ( شما یک کارمند یا کارگر دون پایه و متزلزل از نظر امنیت شغلی هستید ، چگونه این غذای ثقیل را هضم می کنید !!؟؟ )
- شما به یک بانک مراجعه می کنید تا پس اندازهای مردم را به مردم با یک سود منطقی بدهند !! موانع قانونی باعث می شوند تا شما یک راه فرعی پیدا بکنید !! اگر آشنا دارید ، دنبال پارتی می روید و زیرمیزی و اگر نداشته باشید پرخاشگر می شوید ... چه کسی به شما خشونت می آموزد !؟ سیستم غلط مدیریتی کشور ! ( مخصوصا که همه رقم بازرسی و کنترل و ... وجود دارد ! )
- در مقابل خشونت چاره ای نیست ، الا اینکه تسلیم شد ... مقابله با خشونت جز تولید خشونت مضاعف نتیجه ای ندارد !! دقیقا مانند حالتی که در مواجهه با حمله ی سگ باید در پیش گرفت !!
- نمی توان مقید به اصول و فروع نبود و به صرف ادعای مسلمان بودن ، جامعه ی اسلامی داشت !! باید دائما گوشزد شود که نماز شب خواندن با شکمی که مال حرام در آن است پشیزی ارزش ندارد ... باید درستکار بود تا جامعه ای درست داشت !!
" شما را به تقوی الهی و نظم در کارها توصیه می کنم !! " این سرلوحه جامعه اسلامی است. تقوی و اختلاس و فساد اقتصادی چه نسبتی باهم دارد !؟!؟ اینهمه بی نظمی از کجا نشات می گیرد !!؟
- با عدم مداخله در امور دیگران ، دیگران می توانند زندگی آرام و بی تنشی داشته باشند و با مشکلات خودشان کنار آمده و یا در صدد رفع آن باشند ... وقتی ما می خواهیم جهان را از خشونت پاک بکنیم باید پیش روانپزشک برویم ؛ ما شدیدا بیمار هستیم و دچار یک حس فاشیستی بسیار مخرب !!
===
امشب همین چیزها را با لحنی بسیار لطیف تر و سازگار با سواد یک دانش آموز نوشتم ...
هنر زبان چرخاندن حروف است !!
