تحریم ارباب رجوع !!
یک قانونی هست که می گوید یک فرد شاعل نمی تواند برای بیش از دو نفر ( آنهم از نوع درجه یک !! ) ضمانت کسر حقوق بگیرد !! ( حالا من در طول سالهای خدمتم ، از راههای مختلف توانسته ام برای بیش از 10 نفر ضمانت بگیرم ؛ آنهم نه درجه یک !! نشان می دهد قوانین سفت و سخت را برای دور زدن می گذارند ... )
حالا شما به هر بانکی که مراجعه می کنید اولین چیزی که می شنوید این است که یک کارمند رسمی بیاید و ضامن بشود !! آیا واقعا در کل کشور اینهمه کارمند رسمی وجود دارد !؟ طبق اخبار دروغ دولت دو میلیون نانخور دارد که از این دو میلیون درصد بالایی قرار دادی هستند ؛ ما بگیریم که همه رسمی هستند !! اینها طبق قانون همین دولت می توانند به دو نفر ضامن بشوند که می شود 4 میلیون !! حالا همه مثل من زرنگ بودند و برای 5 نفر ضامن شدند تازه می شود 10 میلیون نفر !!!
شرط شاغل بودن در سرشماری نفوس و مسکن یک عبارت خیلی جالبی است : " در هفته ی گذشته کار کرده است " ... حالا بروید در بانک و ببینید شرط شاغل بودن چیست !؟ : " کارمند رسمی دولت !!! " چرا باید در یک کشور که زیر یک پرچم هستند قانون برخورد با شاغل اینگونه باشد !!؟؟
در هفته گذشته کار کرده است چه چیزی را برای اداره آمار روشن می کند که نمی تواند برای بانک روشن بکند ... برای یک تسهیلات 10 میلیونی ( به چشمتان زیاد نیاید !! وقتی من وارد کارخانه می شدم ، نجومی ترین اختلاس کشور 40 میلیون دلار و از طرف مدیر دخانیات وقت بود !! حالا بخاطر اختلاس چند هزار میلیاردی سه وزیر استعفا داده می شوند !!! ) با بازپرداخت 4 ساله هر قسط می شود 200هزار تومان !! حالا شما باید یک فقره کارمند رسمی را ببرید بانک تا ضمانت بکند ...
یک آشنا برود بانک و یک قلم چک بگذارد آنجا برای 4 سال کفایت می کند ، ولی با شدت و حدت تمام کارمند صرفا کت شلواری و دون پایه و دون فکرِ بانک برای مراجعه کننده آئین نامه می خواند !!! و چقدر هم قانونی رفتار می کند !؟!؟
خبر داریم ؛ از نوع راست و حسینی اش !! ولی تا بحال نکرده ایم ... سال 82 رقم دستخوش رئیس بانک برای هر 500 هزار تومان وام 25 هزار تومان بود و درست است که کار خیلی بدفرهنگیی بود ولی بجای منت کشی یک کارمند رسمی و در محذوریت قرار دادن و ... می شد براحتی و بدون دادن مدارک اولیه پول را گرفت و بعدا رفت و پرونده را تکمیل کرد !!! البته حالا هم می شود ولی ریا بقدری بالا رفته است که نمی شود گربه را از خز تشخیص داد !!
سال 83 من داشتم از خیابان رد می شدم که همکاری را دیدم که باتفاق همسرش جلوی بانک ایستاده بود ؛ خوش و بش کرده و جویای حال شدم و گفت برای یک وام 3 میلیونی ضامن می خواهند !؟!؟ وارد بانک شدم و رئیس بانک را دیدم و گفتم : " این فیش حقوقی این ماه من !! اینهم یک چک برای ضمانت این فرد ... کپی هم اگر خواستید از کارت شناسایی کارخانه بدهم ... " از هر کدام یک کپی گرفت و این شد ضمانت آن فرد و کارش راه افتاد ...
حالا دوست ندارند به دستور دولت وام بدهند و سخت شان می آید !! بهانه را زیاد می کنند ، دردسر تولید می کنند و ارباب رجوع را سر می دوانند !!! ولی بهرحال کاری که باید را می کنند ولی با آزار و اذیت و بعد از خسته کردن ارباب رجوع ...
- ۹۵/۰۸/۰۲
پیش از اینکه بیام اینجا، مطلبی میخوندم در باب اینکه زندگی را ساده بگیرید ...
خوب همین مسائل نمیذاره ساده بگیریم دیگه!
نمیشه از کنار همه چیز بی تفاوت رد شد و چشمها رو به روی همه چیز بست و حرص نخورد ...