حیا ، چیز خوبی است !!
حیا از آن جمله صفات می باشد که فقط در جوامع دینی می توان سراغش را گرفت ؛ البته با مفهوم گرانبهایش !! و در جوامع غیر دینی نمی شود مفهومی در خور برایش پیدا کرد ، البته معادل دستکاری شده شاید !!!؟؟ یک چیزی هست مانند ایثار ...
چرا این عبارت ها دینی هستند ، بخاطر اینکه تعریف آنها در رابطه با خدا شکل می گیرد !! و فرقشان با رفتارهای معادل اجتماعی شان در همین در نظر داشتن یک نظرگاه برتر است !!! در مورد جنبه های دینی حیا باندازه ی کافی سخن گفته اند ولی حیا گاه از ترس نزدیک ناشی می شود و گاه از ترس دور !! مطمئنا ترس نزدیک می تواند متاثر از عوامل محیطی زیادی باشد و برای همین با از بین رفتن هر کدام از این عوامل محیطی ، براحتی از بین می رود و ابتدا خنثی بودن و بلافاصله بی حیایی جایگزین آن می شود ، ولی ترس دور تنها از یک چشمه آب می خورد ؛ داشتن ایمان به خدا . این نوع حیا قابل شیوع است ، موثر است و دارای پویایی می باشد و چنانچه این قِسم حیا از بین برود ، بقیه ی حیاها را با چند سریال و فیلم و ... می شود براحتی از بین برد !!
حالا چرا آمدم و از این مقوله نوشتم ، یک بی حیائی دیدم از یکی از همکارها در حد لالیگا ... دیروز کمی حرص خوردم و امروز تلاشش را نقش بر آب کردم !! ولی چه فائده که حالا با دیدن آن فرد ، بی حیایی نهفته در وجودش مرا آزار می دهد ...
===
ابتدای هفته بود که خبر دادند یکی از گربه ها ، بچه اش را آورده توی اتاق استراحت کارکنان و پشت یخچال قائم کرده است ... عصر همان روز آن گربه را دیدم ، طبق معمول گربه ها آشنایی خاصی با من دارند و حضور مرا راحتتر تحمل می کنند !! عصر وقتی همه داشتند کارگاه را به قصد استحمام و رفتن ، ترک می کردند به من سپردند که خودم یک کاری بکنم !! منهم بهترین کاری که بنظرم می رسید را کردم و لای در را باندازه ی ده سانت باز گذاشتم تا راحت باشند ...
تقریبا داریم به آخر هفته می رسیم و وقتی کسی در اتاق نیستیم ، این گربه و بچه اش با خیال راحت باهم بازی می کنند و کم کم به همه جا سرک می کشند ... مخصوصا امروز که بچه گربه رسما بیرون آمده بود و خودش را برای گرفتن غذا از دست من آماده کرده بود !! و نیم ساعت بعد با بند کفشم بازی می کرد ... انگار مادرش در لالایی های شبانه آدرس مرا به او داده است !!!
مادرش تقریبا به همه ی گربه های دیگر که وارد اتاق بشوند پرخاش می کند و این شامل دو سکنه ی قدیمی اتاق هم می شود !! سکنه های قبلی تک فرزند های بی مادری هستند که در اتاق به امانت گذاشته شده اند ، موقع غذا را می شناسند و عصرها خودشان می روند و شب را بیرون سر می کنند !! امروز یکی از همکاران به من می گفت : " این پدرسوخته !! وقتی تو هستی با هیچیک از گربه ها کاری ندارد !! ولی وقتی تو نیستی قشقرق بپا می کند و همه را بیرون می کند ، می خواهد اتاق را برای خود و بچه اش بردارد ، حیا هم خوب چیزی است !! " گفتم : " رفتار این حیوان از نوع غریزی و نفسانی است و شامل مقوله ی حیا نمی شود !! ولی در غریزه و حیوان بودنش از خیلی از انسان ها باحیاتر عمل می کند !! "
