یادداشت های دادو

گروه های زرد !!

شنبه, ۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۰۲ ب.ظ

من بیش از 25 سال است که کمابیش (!) ، خواسته یا ناخواسته (!) ، آماتور یا حرفه ای (!) در حال گردش و ددر و احیانا ورزش هستم !! مطلبی که در مورد آن می خواهم بنویسم مختص یک محل خاص مانند کوهستان نیست که کوهنوردی را پر رنگ بکنم ، یک مرض حاد است و بسیار توی چشم ؛ مانند جذام !! ولی نمی دانم چرا برخوردی که با یک بیمار جذامی ( بی تقصیر ) می شود با آن نمی شود !!

 

سالهای دور وقتی ما به کوه می رفتیم ، یک عده ی معدودی بودند که یک کیسه ی پلاستیکی به ته کوته پشتی شان می بستند و سر راهشان اگر زباله و آشغالی می دیدند برمی داشتند و داخل آن کیسه می انداختند و با خود پائین می آوردند ، بقول معروف درست است که کوهستان با اقدام آنها پاکیزه نمی شد ولی بقدر توان خودشان سعی می کردند !! این اقدامات غالبا خودجوش بود و دیگران را کمابیش تحریک می کرد بطوری که در سالهای بعد گروه های سبز بوجود آمدند ... گروه هایی که غالبا خانم ها سرپرستی آن را بعهده داشتند و در برنامه ای هفتگی و ماهانه ی خود شعارِ " طبیعت عاری از زباله های انسانی " را بصورت بسیار پررنگتری نشان می دادند !! با گذشت زمان وجود زباله ها واقعا دردناک شده بود و چنین گروه هایی را می طلبید ؛ مثلا در یک نوبت پاکسازی اطراف سد کرج ، 40 تن زباله جمع آوری شده بود !!

 

متاسفانه بجای اینکه حرکت های خودجوش باعث شود تا سر متولیان کشور بیش از پیش به زمین دوخته شود ، آن را سوژه ی خود کرده و با سینه جلوداده شده از هر تریبونی آن را با آب و تاب اعلام می کنند !! بجای اینکه متولیان امر بهداشت و سلامت با چنین حرکت هایی خود بیایند و در صدد برنامه ریزی های اصولی برای سامان بخشی و نگهداری صحیح برآیند ، طوری تبلیغ می کنند که انگار از کارکردن زحمت و ثواب برای ملت است و میز و حقوق برای آنها !!


القصه در آن زمان ها که عده ی معدودی شده بودند عضو گروه سبز ، من به شوخی به آنها می گفتم : " من مثل شما سبز نیستم که بفکر جمع کردن آشغالِ دیگران باشم ؛ من نارنجی هستم ، نه آشغال می ریزم و نه برمی دارم !! "

 

روز جمعه چند ساعتی بهمراه دوستان رفتیم اطراف شهر تا در دامان طبیعت ناهاری بخوریم و ایضا هوایی !! یک جایی بود که یکی دوبار در آنجا اطراق کرده بودیم و جای دنج و مرتبی بود ، تا آنجا رفتیم و دیدیم یک عضو مخرب از گروه زرد (!) آنجا را به آتش کشیده است ، نه تنها برخی از درختان بلکه پوشش گیاهی قسمت وسیعی از بین رفته و همان محل زیبا بصورت زننده ای زشت دیده می شد !!

 

 

این درخت که اینگونه سوژه هنر عکاسی دوستم شده است ، توسط یک گروه زردی (!) سوخته است !!!

 

کمی آنطرف تر به چند جا سرک کشیدم و دیدم همه جا پر است از زباله های مردم شریف و احیانا متمدنی که با ماشین های مدل بالا برای تفرج می آیند و فکر می کنند دیگران باید زباله های اینها را بردارند ... در گوشه ای کوچک یک جایی پیدا کردم که باندازه ی نشستن بود و بچه ها بجای بازی کردن روی چمن ها و دویدن و جست و خیز کردن (!) با من بازی می کردند و من جور هرچی چمنزار و صحرا و الاکلنگ و چرخ و فلک و ... را می کشیدم !!

 

  • دا دو

نظرات  (۲)

سلام خسته نباشید
والا رنگشو نمیدونم ولی تازگیا آتش زدن جنگلام ظاهرا مد شده ؟؟؟؟
پاسخ:
سلام

پله پله ...
اول بی توجهی شکل می گیرد و بعد بیخیالی و بعد ...

سلام ، بیشتر تازه به دوران رسیده ها اینجوری هستند انگار همه چیز فقط به انها تعلق دارد مثل اینکه نمی دانند طبیعت متعلق به همه است ، آنها حتی به استفاده مجدد خودشان از طبیعت هم فکر نمی کنندهنوز هم افراد طبقه متوسط که آلوده خودخواهی نشده اند بحق دیگر انسانها هم اهمیت می دهند همراه داشتن یک کیسه زباله کار سختی نیست مضافاً اینکه آتش زدن درختان سبز و مناظر طبیعی هم لذتی ندارد .
پاسخ:
سلام
تازه به دوران رسیده ها محصول تربیت نسل قبلی خود هستند !!
صد سال پیش حرمت ها را نشانه می رفتند تا حرام ها نهادینه بشود !! حالا قانون ها را نشانه می روند تا آنارشیستی رواج پیدا بکند !! بالاسری ها بیشتر بفکر نگهداشتن منصب خود هستند و اموال در حال هدر رفتن ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی