نیمروز دیروز ...
نیمروز دیروز برای خودش یک برنامه بود ؛ زیر آفتابی که درست توی کله ام می زد ، محوطه ی مجسمهها را دور زدم ، بعلت ناجور بودن تابش نور مجبور بودم دور مجسمه ها بچرخم تا بهترین شرایط را برای عکس جور بکنم ؛ عکاسی با موبایل کارش زیادتر است !!
البته یک خانم و آقائی هم آمده بودند که زیاد به هم نمی آمدند ، آقا که بالای 60 سال نشان می داد و خانم حول و حوش بیست و چند سال !! هر از گاهی یک عکسی از همدیگر می گرفتند و بعد جلوی هر مجسمه می ایستادند و عکس سلفی تکی می گرفتند ، آنهم از نزدیک ترین فاصله ی ممکن !! عمرا اگر از آن عکس ها بتوان مجسمه ای را نشان داد !! یک جایی من یک عکسی می گرفتم که آقاهه گفت : " فکر کنم از این زاویه بهتر باشد !! " و بعد ایستادند تا من عکس گرفتنم تمام شد و رفتند برای عکس گرفتن که من گفتم : " اگر بخواهید من یک عکس از شما بگیرم !! " با یک دستپاچگی خاصی که توی چشم می زد گفت : " نه ... خودمان می گیریم !! " و بعد شروع کردند از همدیگر عکس تکی گرفتن و عکس سلفی از خودشان !!!
مردمی که از اتوبان عبور می کردند ، هر از گاهی نیش ترمزی کرده و ابهت مجسمه ها را از دور تماشا می کردند و گهگاهی یک عکس از راه دور گرفته و رد می شدند !!
تقریبا از پا درآمده بودم ، آرام آرام بطرف ابتدای محوطه حرکت کردم !! در ابتدای ورودی بودم که یکی از دوستان مرا صدا زد ؛ از اتوبان که می گذشتند مرا دیده بودند و بعد از پارک کردن ماشین پیاده شدند و قرا رشد با هم دوری بزنیم !! تمام محوطه را از نو با آنها دور زدیم ؛ این بار باریش هم با ما بود و ابتدا به زور ازش عکس می گرفتیم و در انتها به زور سوار ماشین شد !! با لباس هایش تمام مجسمه ها را پاک کرده بود که زحمت شهرداری کم بشود !!
یک جایی هم دوباره بوق ماشین ما را متوجه کرد که یکی دیگر از دوستان که با ماشین آمده بودند تا به هضم صبحانه کمک کرده باشند ما را دیده و پیاده شده اند !! خلاصه اینکه برنامه بازدید از مجسمه ها کلا برنامه شد !!
از قرار شنیده ها ، این مجسمه ها برخلاف مجسمه های سنگی سمپوزیوم اول و دوم ، که در سطح شهر گذاشته شده بود و بعنوان صندلی از آنها استفاده می شد (!!!) این بار در پارک مجسمه ی شهرک جدیدالتاسیس خاوران گذاشته خواهند شد !!
این روزها شهرداری در تلاش است تا خاوران راه بیافتد ، حتی برخی کارهای دیگر شهر را متوقف کرده اند تا فرجی باشد برای رونق گرفتن این شهرک !! مطمئناً برخی از صاحبان زر و زور یک عالمه پول آنجا خوابانده اند و منتظر فرصت درو هستند !! حتی راه ارتباطی تبریز - سهند را چند سالی است به بهانه های واهی متوقف کرده اند و می دانند اگر آن راه تمام بشود ، پروژه ی خاوران تا ده سال دیگر زمین خواهد ماند !!
- ۹۵/۰۶/۲۳
اتفاقاً چند روز قبل میخواستم سوال کنم حاصل کار این سنگتراش ها رو نشون دوستان نمیدین؟!
ولی بسکه حرف زدم یادم رفت بپرسم!!
در مورد اون خانم و آقا فکر بد نکنید!! احتمالاً نوه ی ایشون بوده دخترخانمه!!
(آیکون انشاالله بز است!!)
این کوچولوی نازنین با اون نیم وجب قد و بالا چه ژست های دلبرانه ای هم گرفته!!