یادداشت های دادو

سکانس اول

جمعه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ

نمایشگاه گروهی عکاسان نوجوان بود ؛ سه فقره از بچه های دوستان من آنجا شرکت کرده بودند ... با دوستان قرار گذاشتیم که برویم و از عکس ها دیدن کنیم ... سایر دوستان برای دیدن عکس های یکی از بچه ها می رفتند ؛ علی . ولی من به غیر از علی دو فقره آشنای دیگر هم داشتم :‌ دنیز و ماهنی

 

تا دوستان سر قرار برسند ، بعد از یک عالمه پیاده روی رفتیم تا برای بچه ها گل بگیریم و یک جعبه شیرینی ... سه فقره شاخه گل گرفتیم و شیرینی هم گرفته بطرف محل نمایشگاه عکس که مجموعه فرهنگی ۲۲ بهمن بود رفتیم ؛‌ غالبا آنجا را بنام سینما ناجی می شناسند !!

 

وقتی رسیدیم ، یک آشنا آنجا بود و بعد از پرس و جو متوجه شدیم که نمایشگاه عکس روز تعطیل بود !! دلیل هم کشکی بود !! اول گفتند جمعه بود برای همین !! بعد گفتند بخاطر روز وفات جواد الائمه !! بعد ... ولی از هر نوعی که بود ، دلیل بی رمقی بود ...


گلهایمان ماند روی دستمان و برنامه مان ناکام ماند ؛ سه فقره گل را زیر پوستر نمایشگاه عکس گرفته و یک عکس به یادگار گرفتم ؛ با عنوان « آمدیم ، نبودید ... !! »

 

 


سکانس بعدی ... پست بعدی !!

 

  • دا دو

نظرات  (۱)

طفلی بچه ها ...
پاسخ:
باید واقع بین بزرگ بشوند ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی